🔶🔷🔶 📝 نقد مجازات اعدام: یک باید فمینیستی
✍گلناز ملک📍 در این یادداشت قرار است به ضرورت مواجه با مجازات
اعدام با دیدگاه فمینیستی پرداخته شود. فمینیسمی که اینجا از آن حرف میزنم، فمینیسمی است که خود را نسبت به ارزش حیات همهی انسانها و حفظ آن متعهد میداند و حاضر نیست زجر و اندوه هیچ انسانی را با احساس رضایت فرد و یا دولتی، معامله کند. همچنین به فمینیسمی ارجاع میدهم که مبارزه با تمامی اشکال سلطه و خشونت و تبعیض را به عنوان مسیولیت سیاسی خود تعریف کردهاست.
▫️تاریخ زنانه و تجربهی زیستی که بهخاطر زن بودن از سر گذراندهایم، ما را نسبت به سنتهای مردسالارانه که در آنها، ارزش آیین و باوری بیشتر ارزش جان انسان قرار میگیرد آگاه کردهاست. فمینیسم هر نظامی که در آن جان انسانها بیارزش انگاشته شود را به چالش میکشد و بنابر این از فمینستها انتظار میرود که به همان دلایلی که با جنگ مخالفت میکنند، در مقابل مجازات
اعدام هم بایستند. مجازات
اعدام پیامدهای مخربی بهخصوص برای زنان به همراه دارد که نمیتوان نسبت به آنها بیتفاوت بود.
🔺منطق مجازات
اعدام میخواهد به ما بقبولاند، قربانی و محکوم به دو دنیای کاملن متفاوت تعلق دارند و یا از نظر هستیشناسی، دو موجودیت متفاوتاند. یکی در جایگاه «شهروند محترم» و دیگری «جانوری خطرناک» که حق حیاتش ارزش و هیچجای دفاعی ندارد.
▫️هر انسانی که
اعدام میشود بخشی از تجربهی زیستهی اطرافیانش بهناگهان نابود میشود. مجازات
اعدام نه تبیه کسی که دیگر مرده، بلکه تنبیه بیدلیل کسانی است که دوستاش دارند. در منطق عدالت مجازات
اعدام هیچ جایگاه ارزشی و انسانیای برای تجربهی بارداری، زایمان و پرورش ِ زنی که مجرمی را به دنیا آوردهاست، وجود ندارد. مجازات
اعدام، تمامی حقوق مادرانهی زنی که انسانی را به دنیا آورده و برای بزرگکردناش زحمت کشیده، را نقض میکند.
🔺پیامدهای خشونتبار مجازات
اعدام فرزند، به اشکال مختلف (مثلا به شکل انگهای اجتماعی) تا مدتها پس از مرگ محکوم، با مادرش میماند. درد و اندوه بازماندگان یک اعدامی (خصوصا غیر سیاسی) در هیچ دادگاه و رسانهای شنیده نمیشود و هیچ نهادی مسیولیت آسیبهایی که تجربهی
اعدام یکی از افراد خانواده، بر روان و زیست اجتماعی اطرافیاناش تا آخر عمر وارد میکند را برعهده نمیگیرد.
▫️اما پیامد قتل یک زندانی، یعنی کسی که دیگر در موقعیت آسیب رساندن به دیگران نیست، تنها از بین بردن سالهای زیست مادرانهی یک زن نیست. در قوانین روم باستان، فرزندان در خانه محاکمه میشدند و بر اساس حق ابوّت، پدران – قضات خانوادهها – میتوانستند فرزندان خود را به قتل برسانند. میتوانیم اینجا از زبان ایریگاری کمک بگیریم و بگوییم «مجازات
اعدام مناسکی دولتیست که در آن حق ابوّت آشکارا تقدیس میشود» و حق مادری به کل انکار میشود.
🔺دلیل دیگری که فمینیستها را موظف میکند که علیه مجازات
اعدام مشخصن اعلام موضع کنند، این واقعیت است که ما در بهترین جایگاه برای افشای ماهیت دولتی خشونت هستیم. ما زنان از آنجایی که همیشه قربانی خشونت بودهایم، به خوبی میدانیم که این دولتها هستند که خشونت مردانه را تحمل و ترویج میکنند. ما میدانیم که زمینهی بیولوژیک دلیل بروز رفتارهای خشونتآمیز از سوی مردان نیست، علت این است که خشونت در جامعهی مردسالار، طی روندی سیستماتیک درون مردان نهادینه شده، و به عنوان نشانهی «مردانگی» مورد تحسین و ستایش قرار گرفته و حتا در شرایط جنگی برای آنها مدالهایی هم به ارمغان آوردهاست. در واقع دولتهایی که قاتلان را
اعدام میکنند، همانهایی هستند که در نظام وظیفه خشونت را آموزش داده و تکریم میکنند، حتی وقتی قرار است قربانیان انسانهایی بیگناه باشند.
▫️مجازات
اعدام جدا از شنیع بودن نفساش، زنگ خطر جدیای برای زنان است. روسو میگوید یک دولت کارآمد نیازی به قوانین سنگین مجازات ندارد «نه به این خاطر که اشتباهها بخشیده میشوند، به این خاطر که تعداد مجرمین کم است.»
🔺دولتها با برپا کردن بساط
اعدام در پی ایجاد این توهم اند که «ما در امنیت هستیم» در حالی که این تنها نشان از ناکارامدی آنها در از بین بردن زمینههای ایجاد و بروز جرم و خشونت است. با این که دایم انسانهایی به نام «حفظ امنیت جامعه»
اعدام میشوند، ما مردم این جامعه تنها شاهد رشد و بازتولید انواع مختلف خشونت خانگی و اجتماعیای هستیم که بیش از همه از میان زنان و کودکان قربانی میگیرد.ما زنان که خود قربانی انواع ستم و تبعیض بودهایم، نباید از قربانی شدن انسانهای دیگر به نام حفظ امنیتمان، بگذریم.
کانال
#سیری_برمسائل_وادبیات_زنان
@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•#فمینیسم#اعدام