هوم؛
شرقِ معتقد به تناسخ گفتنیهای زیادی دارد اما گوگل از دیدن تصویر ساموراییهای قهرمان بر پشت خرچنگهای تائیرا ناامیدم میکند. اگر چیزی هم بگوید که همیشه راست نمیگوید. باید از ChatGPT کمک بگیرم اگرچه او هم همهچیزدان حرافیست. برای چت با این بزرگوار باید فیلترشکنم را روشن کنم. بعد از پایان جستوجو هم اشتباهی بزنم وایفای را خاموش کنم. بعد پنج ثانیهای ناخودآگاه خاطی و خود حواسپرتم را لعنت کنم تا وایفای دوباره روشن شود. چقدر زمان در نوشتن کش میآید. متوقف هم میشود. کاش من هم در نوشتهای میزیستم. چه میشدم؟ شخصیتی که همیشه در کشاکش زمان دست و پا میزد. بعد نویسنده برای احیای انسانیترین ارزشها، داستان را براساس شاهپیرنگ پیش میبرد و از او یک دگرخواه عاطفهمند میساخت. هیچ از چنین پایانی خوشم نمیآید. طفلک شخصیت، قربانی اهداف و دغدغههای نویسنده است. به نظرم شخصیت حق دارد با ارادهی خودش در داستان پیش برود. کار نویسنده باید قرار دادن این قدرت در دست شخصیت باشد.
«سین» نوشتهای میفرستد خوانشی با لحن حماسی میخواهد. دوست دارم بگویم من حماسههای کاغذی را دوستتر میدارم سین. اما سینِ هوشمندِ شوخطبعِ منفیبافِ تخریبچیِ خودمان است دیگر. چه باید کرد؟!
«ز» به پر و پایم میپیچد که برای سرودن شعری درمورد «کلاغ» کمکش کنم. میگوید کلاغ را دوست دارد. میگویم تظاهر است. دعوایمان بالا میگیرد. فکر میکند بهانه میآورم تا کمکش نکنم؛ اما اشتباه میکند. علاقهی او به کلاغ و کرکس و کفتار تظاهر است. آدم هیچ وقت به یک طاووس یا اسب یا آهو نمیگوید تو هم زیبایی؛ چون این موجودات زیبا هستند. نیازی به تأیید و توجیه و پردازش ندارند. اما وقتی به کلاغ میگویی «همه اشتباه فکر میکند، تو هم زیبایی»، بعد شرح میدهی که چرا زیباست یعنی باور داری که چنین نیست. این گفتهی رقتانگیز چیست به جز تظاهر؟ به کار بردن عبارت «نه، تو هم زیبایی» این باور پنهان را میرساند که کلاغ از دید بیننده زیبا نیست. لفظ «هم» یعنی بر خلاف معمول. واقعاً ترحم متعفنیست؛ یعنی گوینده باور دارد که کلاغ زیبا نیست. اگر به کلاغ بگوید تو زیبایی مشکلی نیست. اما وقتی میگوید تو هم زیبایی کار خراب میشود. این جمله کمی ناخالصی دارد که نشانهی وجود باوری خلاف گفتار است.
نهخیر، چنگ GhatGPT هم خالیست. نشانی از خرچنگهای اساطیری ندارد. اما معتقد است که خرخاکی و بید کاغذ و گوشخیزک زیبا هستند. نمیدانم چرا هوش مصنوعی را تعارفی بار آوردهاند. لابد سرگینغلتان هم از مسؤلیتش در جهان هستی راضیست. نود و هشت درصد مردم دنیا هم سر و دست میشکنند برای کلهپاچه و من هم الف هستم. قرار بود رباتها صریح و بیاحساس و بینقاب باشند. در نمییابم.
#یادداشت