Смотреть в Telegram
هدیهٔ طبیعت به ما «ما فقط برای بقای جسمانی به طبیعت متکی نیستیم. ما به طبیعت نیاز داریم تا راه خانه، راه خروج از زندان ذهن‌هایمان را نشان دهد... آنچه را سنگ‌ها، گیاهان و حیوانات هنوز می‌دانند، فراموش‌ کرده‌ایم. فراموش‌ کرده‌ایم که چگونه باشیم؛ آرام باشیم، خودمان باشیم... معطوف کردن توجه به سنگ، درخت یا حیوان به این مفهوم نیست که به آن فکر کنی، بلکه فقط مشاهده کن و در هشیاری‌ات نگه دار. آنگاه می‌توانی احساس کنی که چه ساکن است و با این کار همان سکوت در درون تو پدید می‌آید. احساس می‌کنی چه عمیق در وجود آرمیده است. چه کامل با آنچه که هست و آنجا که هست، یکی‌ شده و با درک این نکته، تو نیز در اعماق وجودت به همان آرامکده می‌رسی. هنگامی که در طبیعت قدم می‌زنی یا می‌آرامی، به طور کامل در آنجا باش و آن قلمرو را محترم بشمار. ساکن شو، بنگر و گوش بسپار. ببین چگونه هر حیوان و هر گیاه کاملاً خودش است. آن‌ها بر خلاف انسان‌ها خود را دو شقه نکرده‌اند. آن‌ها از طریق تصاویر ذهنی‌ای که از خود دارند، زندگی‌ نمی‌کنند و در نتیجه مجبور نیستند نگران تلاش در راه حفظ و تقویت آن تصاویر باشند. گوزن خودش است و گل نرگس خودش است. تمامی پدیده‌های طبیعت نه تنها با خودشان یکی‌ هستند، بلکه با کل نیز یگانگی دارند. آن‌ها نمی‌گویند: «من» و بقیهٔ جهان. مشاهدهٔ طبیعت می‌تواند تو را از «منِ» فتنه‌گر رها سازد. نسبت به صداهای ظریف و بی‌شمار طبیعت هشیار شو؛ خش‌خش برگ‌ها در باد، ریزش قطره‌های باران، وزوز حشره‌ها، نخستین چهچههٔ پرندگان در صبحگاهان. خود را به‌طور کامل در اختیار گوش سپردن قرار ده. فراتر از صداها چیزی بزرگ‌تر وجود دارد: تقدسی که نمی‌توان از طریق فکر آن را فهمید. بنگر که یک گل چگونه حضور دارد، چگونه تسلیم زندگی‌ست! آیا هیچ‌گاه به گیاهی که در منزل داری، به راستی نگریسته‌ای؟ آیا اجازه داده‌ای آن موجود آشنا و در عین حال اسرارآمیزی که گیاه می‌خوانیمش، رازهایش را به تو بیاموزد؟ آیا توجه کرده‌ای که از چه آرامش ژرفی برخوردار است؟ چگونه در احاطهٔ میدانی از سکون قرار دارد؟ همین که متوجه سکون و آرامشی که گیاه منتشر می‌کند شوی، آن گیاه آموزگار تو می‌شود. به حیوان، گل یا درختی بنگر و ببین که چگونه در وجود آرمیده است. هر موجودی طبیعت خود را می‌پذیرد و وقار، بی‌گناهی و تقدس بسیار دارد. اما برای آن که این ویژگی‌ها را ببینی باید به ورای عادت ذهنیِ نام‌گذاری و برچسب‌گذاری بروی. همین که فراسوی برچسب‌های ذهنی را بنگری، بُعد وصف‌ناپذیرِ طبیعت را که از طریق فکر، قابل درک و از طریق حواس، قابل دریافت نیست احساس خواهی کرد. همان هماهنگی و تقدسی که نه تنها کل طبیعت را فراگرفته، بلکه در درون تو نیز هست. به طبیعت نیاز داری تا آموزگار تو شود و یاری‌ات کند تا دوباره با وجود متصل شوی. فضایی پهناور و خاموش تمامی طبیعت را در آغوش‌ گرفته است. همان فضا تو را نیز در بر دارد. فقط هنگامی که در درون ساکن هستی به قلمروی سکونی که صخره‌ها، گیاهان و حیوانات در آن منزل دارند دسترسی پیدا می‌کنی. فقط هنگامی که ذهن پُرهمهمهٔ تو آرام بگیرد، می‌توانی به گونه‌ای عمیق با طبیعت ارتباط برقرار کنی و به ورای آن احساس جدایی که از تفکر بیش از حد ناشی می‌شود، بروی. طبیعت می‌تواند تو را به سکون بیاورد. این هدیهٔ طبیعت به توست.» ◽️(سکون سخن می‌گوید، اکهارت تُله، ترجمه فرناز فرود، نشر کلک آزادگان، ص۵۷_۶۳) @sedigh_63
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств