مجله تلگرامی صدای پای آب

#پاسخ_به_تاریخ
Канал
Логотип телеграм канала مجله تلگرامی صدای پای آب
@sedayepayeab1Продвигать
2,36 тыс.
подписчиков
6,93 тыс.
фото
1 тыс.
видео
3,38 тыс.
ссылок
کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان لینک کانال مجله تلگرامی صدای پای آب. @sedayepayeab1 برای گفتگو درباره مظالم انتقال آب با ما باشید
☑️ #پاسخ_به_تاریخ

🔵🔵🔵 چرا مسئولان بعد از #انقلاب عملا طرح هایی را اغاز کردند که #شاه آنها را متوقف کرده بود؟



✳️ محمدرضا شاه در گفتگو با نراقی :
متأسفانه باید بگویم خارجی‌ها در عمل طرح‌هایی را تحمیل کردند که منافع ما اصلاً در آنها منظور نشده بود."


🔷 احسان نراقی در بخش اول کتاب "از کاخ شاه تا زندان اوین" به بازگویی خاطرات خود از هشت دیدارش با شاه می‌پردازد. نراقی درباره علت برگزاری این دیدارها می‌گوید شاه در روزهای آخر حکومتش و در نهایت ضعف، تن به این داد که برای نجات سلطنتش، سخن مخالفان را بشنود تا بلکه راه حلی پیدا کند و مانع از فروپاشی نظام شود.

🔷 بخش جالب این دیدارها برای ما خوزستانی‌ها، ششمین ملاقات است که احسان نراقی می‌گوید وقتی با کمی تأخیر وارد کاخ شدم، شاه علت را پرسید و توضیح دادم که با ماشین عبوری آمدم. و باز به شاه گفتم راننده‌ جوانی که مرا به کاخ رساند مهندس کشاورزی است و از جمله شاغلان در تأسیسات سد و نیروگاه دز بوده و در طول مسیر برایم توضیح داد احداث این تأسیسات طویل و عریض فقط هدر دادن پول کشور است.
این جوان به نراقی گفته این پیغام را به شاه برسان: آیا شما اطلاع دارید طرح‌های سدسازی که به طور مثال، برای توسعه کشت و صنعت به شما ارائه می‌شوند، تأثیر چندانی در بهبود وضع زندگی کشاورزان ندارند؟
شاه در پاسخ می‌پرسد:منظورش چه بود، او فکر می‌کند باید سدسازی را رها کنیم؟ ما نباید یک شبکه سراسری نیرو، به طور شایسته داشته باشیم؟
-اعلیحضرت، بدون تردید او می‌خواست بگوید، برای توسعه واقعی در امر اقتصاد کشاورزی، الزاماً نباید از طریق ساختمان سدهای بزرگ عمل کرد. بهترین دلیل، بهره دهی سد خوزستان است که پانزده سال پیش مهیا شد و او در آن کار می‌کند. این سد که به جای آن هم می‌شد با نصب تلمبه برای استفاده از آب در طول مسیر رود کارون، منافع بیشتری حاصل می‌شد.
در ادامه این گفت و گو نراقی به حمایت از حرف‌های آن مهندس جوان می‌آید و می‌گوید: طی سال‌های اخیر بسیاری از طرح‌های اقتصادی به کار گرفته شده در کشور، صرفاً به درد خارجی‌ها و شرکای ایرانی آنها که در اروپا و آمریکا هستند خورده است.

🔷 شاه ناگهان فکری را ابراز کرد که حاکی از یأس او نسبت به خارجی‌ها و خصوصاً امریکایی‌ها بود:
" متأسفانه باید بگویم خارجی‌ها در عمل طرح‌هایی را تحمیل کردند که منافع ما اصلاً در آنها منظور نشده بود."

🔷 این حرف شاه را وقتی می‌توان خوب فهمید که نگاهی به کتاب " اعترافات یک جنایتکار اقتصادی" جان پرکینز انداخت. این اقتصاد‌سنج که بر اثر حادثه‌ای جذب شرکت "مین" می‌شود که آن را ابرشرکت می‌نامد و کارشان را این گونه تعریف می‌کند: ما هیچ گونه تجهیزاتی نداشتیم و هیچگاه بیش از یک اتاقک یا انباری نساخته‌ایم...
آنها باید پروژه‌هایی را به کشورهای مورد نظر که ممکن بود در آن دوران جذب بلوک شرق شوند پیشنهاد کنند تا برای توسعه مورد نظر عملی شوند. اما همه ماجرا در این خلاصه نمی‌شود و اتفاقاً کار شرکت مشاوره‌ای مین از اینجا آغاز می‌شود. کشورهای مقصد توان مالی اجرای این طرح‌ها که اغلب در بخش انرژی و راه هستند، ندارند. پس راه چاره گرفتن وام از بانک‌های بین المللی است. برای گرفتن وام توجیه اقتصادی طرح‌ها باید قوی باشد و مستدل. پرکینز می‌نویسد: جنبه ناگفته هر یک از پروژه‌ها این بود که این پروژه‌ها با نیت فراهم کردن سود فراوان برای پیمانکاران آمریکایی طرح و اجرا می‌شد.

🔷 پرکینز می گوید، ایران با داشتن ثروت بادآورده نفت، نیازی به وام نداشت اما از آثار زیانبار اجرای این طرح‌ها گریزی نداشت. پرکینز با دیدن صحنه‌هایی از آثار مخرب اجرای این طرح‌های توسعه و تخریب محیط زیست، دچار بحران روحی می‌شود و تماشای تخریب برج‌های دو قلو تکانش می‌دهد. با این عذاب وجدان دست به اعتراف می‌زند که رؤیای تشکیل امپراطوری در آمریکا، جهان را به چه مهلکه‌ای می‌کشاند. و سهم ما از این اعترافات می‌تواند این باشد که اندکی در اجرای این طرح‌ها(اغلب در بخش نیرو و سدسازی) تأمل کنیم. بازبینی در اجرا را در این خلاصه نکنیم که نقطه احداث سد را چند متر جابه جا کنیم (کاری که در سد مارون اتفاق افتاد) بلکه بیش از هرچیز باید به تاثیر مخرب زیست محیطی و آثار مهلک اقتصادی اجتماعی آنها توجه کنیم. آثار وحشتناکی که امروز در سراسر این خطه و به فاصله کوتاهی از اجرای طرحهای پیشنهادی گروه جنایتکار اقتصادی خود را نشان می دهد...تخریب تالابها، تبدیل زمینهای حاصلخیز به شوره زار، کاهش تولید محصولات کشاورزی، مهاجرت روستاییان و حاشیه نشینی و...
آیا آثار این دست کاری نسنجیده محیط طبیعی را امروز کسی هست که نبیند؟

🔷 نویسنده "ماجده روحی"

@sedayepayeab1

https://borwall.com/khozestan.php?khabar=3461
☑️ #پاسخ_به_تاریخ

🔵🔵🔵 چرا مسئولان بعد از #انقلاب عملا طرح هایی را اغاز کردند که #شاه آنها را متوقف کرده بود؟



✳️ محمدرضا شاه در گفتگو با نراقی :
متأسفانه باید بگویم خارجی‌ها در عمل طرح‌هایی را تحمیل کردند که منافع ما اصلاً در آنها منظور نشده بود."


🔷 احسان نراقی در بخش اول کتاب "از کاخ شاه تا زندان اوین" به بازگویی خاطرات خود از هشت دیدارش با شاه می‌پردازد. نراقی درباره علت برگزاری این دیدارها می‌گوید شاه در روزهای آخر حکومتش و در نهایت ضعف، تن به این داد که برای نجات سلطنتش، سخن مخالفان را بشنود تا بلکه راه حلی پیدا کند و مانع از فروپاشی نظام شود.

🔷 بخش جالب این دیدارها برای ما خوزستانی‌ها، ششمین ملاقات است که احسان نراقی می‌گوید وقتی با کمی تأخیر وارد کاخ شدم، شاه علت را پرسید و توضیح دادم که با ماشین عبوری آمدم. و باز به شاه گفتم راننده‌ جوانی که مرا به کاخ رساند مهندس کشاورزی است و از جمله شاغلان در تأسیسات سد و نیروگاه دز بوده و در طول مسیر برایم توضیح داد احداث این تأسیسات طویل و عریض فقط هدر دادن پول کشور است.
این جوان به نراقی گفته این پیغام را به شاه برسان: آیا شما اطلاع دارید طرح‌های سدسازی که به طور مثال، برای توسعه کشت و صنعت به شما ارائه می‌شوند، تأثیر چندانی در بهبود وضع زندگی کشاورزان ندارند؟
شاه در پاسخ می‌پرسد:منظورش چه بود، او فکر می‌کند باید سدسازی را رها کنیم؟ ما نباید یک شبکه سراسری نیرو، به طور شایسته داشته باشیم؟
-اعلیحضرت، بدون تردید او می‌خواست بگوید، برای توسعه واقعی در امر اقتصاد کشاورزی، الزاماً نباید از طریق ساختمان سدهای بزرگ عمل کرد. بهترین دلیل، بهره دهی سد خوزستان است که پانزده سال پیش مهیا شد و او در آن کار می‌کند. این سد که به جای آن هم می‌شد با نصب تلمبه برای استفاده از آب در طول مسیر رود کارون، منافع بیشتری حاصل می‌شد.
در ادامه این گفت و گو نراقی به حمایت از حرف‌های آن مهندس جوان می‌آید و می‌گوید: طی سال‌های اخیر بسیاری از طرح‌های اقتصادی به کار گرفته شده در کشور، صرفاً به درد خارجی‌ها و شرکای ایرانی آنها که در اروپا و آمریکا هستند خورده است.

🔷 شاه ناگهان فکری را ابراز کرد که حاکی از یأس او نسبت به خارجی‌ها و خصوصاً امریکایی‌ها بود:
" متأسفانه باید بگویم خارجی‌ها در عمل طرح‌هایی را تحمیل کردند که منافع ما اصلاً در آنها منظور نشده بود."

🔷 این حرف شاه را وقتی می‌توان خوب فهمید که نگاهی به کتاب " اعترافات یک جنایتکار اقتصادی" جان پرکینز انداخت. این اقتصاد‌سنج که بر اثر حادثه‌ای جذب شرکت "مین" می‌شود که آن را ابرشرکت می‌نامد و کارشان را این گونه تعریف می‌کند: ما هیچ گونه تجهیزاتی نداشتیم و هیچگاه بیش از یک اتاقک یا انباری نساخته‌ایم...
آنها باید پروژه‌هایی را به کشورهای مورد نظر که ممکن بود در آن دوران جذب بلوک شرق شوند پیشنهاد کنند تا برای توسعه مورد نظر عملی شوند. اما همه ماجرا در این خلاصه نمی‌شود و اتفاقاً کار شرکت مشاوره‌ای مین از اینجا آغاز می‌شود. کشورهای مقصد توان مالی اجرای این طرح‌ها که اغلب در بخش انرژی و راه هستند، ندارند. پس راه چاره گرفتن وام از بانک‌های بین المللی است. برای گرفتن وام توجیه اقتصادی طرح‌ها باید قوی باشد و مستدل. پرکینز می‌نویسد: جنبه ناگفته هر یک از پروژه‌ها این بود که این پروژه‌ها با نیت فراهم کردن سود فراوان برای پیمانکاران آمریکایی طرح و اجرا می‌شد.

🔷 پرکینز می گوید، ایران با داشتن ثروت بادآورده نفت، نیازی به وام نداشت اما از آثار زیانبار اجرای این طرح‌ها گریزی نداشت. پرکینز با دیدن صحنه‌هایی از آثار مخرب اجرای این طرح‌های توسعه و تخریب محیط زیست، دچار بحران روحی می‌شود و تماشای تخریب برج‌های دو قلو تکانش می‌دهد. با این عذاب وجدان دست به اعتراف می‌زند که رؤیای تشکیل امپراطوری در آمریکا، جهان را به چه مهلکه‌ای می‌کشاند. و سهم ما از این اعترافات می‌تواند این باشد که اندکی در اجرای این طرح‌ها(اغلب در بخش نیرو و سدسازی) تأمل کنیم. بازبینی در اجرا را در این خلاصه نکنیم که نقطه احداث سد را چند متر جابه جا کنیم (کاری که در سد مارون اتفاق افتاد) بلکه بیش از هرچیز باید به تاثیر مخرب زیست محیطی و آثار مهلک اقتصادی اجتماعی آنها توجه کنیم. آثار وحشتناکی که امروز در سراسر این خطه و به فاصله کوتاهی از اجرای طرحهای پیشنهادی گروه جنایتکار اقتصادی خود را نشان می دهد...تخریب تالابها، تبدیل زمینهای حاصلخیز به شوره زار، کاهش تولید محصولات کشاورزی، مهاجرت روستاییان و حاشیه نشینی و...
آیا آثار این دست کاری نسنجیده محیط طبیعی را امروز کسی هست که نبیند؟

🔷 نویسنده "ماجده روحی"

@sedayepayeab1

https://borwall.com/khozestan.php?khabar=3461