⭕️ بعد از آنکه مردم اهواز و گروههای کارگری و مطالبهگر و افکار عمومی با اعتصاب ما همراه شدند، اکنون صدای ما به همه دنیا رسیده و بازتاب جهانی یافته است اما دریغا که کارگر صدا و تریبون واقعی در صداوسیما یا روزنامههای کشور خودش ندارد و آنها هم در اختیار منافع کارفرما و دولت و طلایهداران امنیتی قرار گرفته است.
گزارشی از وضعیت کارگران شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران-اهواز در بخش انترناسیونال(بینالملل) از اتحادیه سندیکای سولیدر (همبستگی) فرانسه؛ دارای بیش از صد اتحادیه و سندیکای کارگری از اروپا و آسیا منتشر شده است. وقتی سرمایهداران بر گرده کارگر نشستهاند و مسئولان کشور با خیال آسوده در خواب زمستانیاند، صدای مستقل ما کارگران از تشکلهای کارگری جهانی به زبانهای مختلف منعکس میشود.
در بخشهایی از این گزارش آمده است:
▪️از آنجایی که گردش مالی بالای صنایعی مانند فولاد برای صاحبان خصوصی یعنی دسترسی به اعتبارات بانکی کلان، امکانات و بستر گسترده مالی، و از طرف دیگر نقش فولاد اهواز در تولید مواد اولیه تولید در قطعه سازی، ماشینسازی، ساختمانسازی و صنعت نفت و از همه مهمتر تامین قطعات استراتژیک نظامی برای سپاه پاسداران، مالکیت این گروه صنعتی تحت سیطره مشترک الیگارشی قدرتمند فولاد ایران و سپاه پاسداران، بارها بین دستگاهها و اشخاص حکومتی دست به دست شد. در این بین عدم پرداخت مطالبات معوقه مزدی، اعتراض گسترده و اعتصابات طولانی مدت کارگران گروه ملی را در سالهای متمادی در یک دهه گذشته در پی داشت و برخورد تند امنیتی و صدور احکام زندان و شلاق برای کارگران معترض، زندگی، معیشت و کرامت انسانی بیش از سه هزار خانوار کارگری مشغول در این واحد با خطر جدی مواجه کرد. هرچند هرگز سرکوب و ارعاب کارگران به سکوت کارگران فولادین اهواز نینجامید و شعار «نهتهدید نه زندان دیگر فایده ندارد» به شعاری پر تکرار در تجمعات کارگران بدل شد.
▪️کارگران طی سه دوره اعتصاب قدرتمند و منسجم در ماههای نوامبر، ژانویه و فوریه سال جاری، با اتکا به مجمع عمومی کارگران، یکی از اصلیترین و پیشروترین کانونهای مبارزهی طبقاتی در ایران بودند. کارگران معترض در اقدامی متحدانه و جسورانه مدیرعامل مافیایی شرکت را که علاوه بر عدم انجام تعهدات، با همکاری فرمانداری و تیم حراست حکم به تعلیق کارگران داده بود با زور از شرکت بیرون انداخته و کنترل ورود و خروج کارخانه را به طور کامل در دست گرفتند.
▪️خلف وعده کارفرما یعنی مدیریت بانک ملی در انجام تعهدات، خشم کارگران معترض را چنان برانگیخت که بنا بر تصمیم جمعی با رای اکثریت کارگران مانند اعتصابهای سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ اعتراض را به تمام خیابانهای اهواز کشاندند. حمایت گسترده مردم اهواز از اعتراض خیابانی کارگران و همدلی وسیع در دیگر مراکز صنعتی در سراسر ایران منجر به عقبنشینی در مقابل قسمتی از مطالبات کارگران شد اما پروندهسازی امنیتی رژیم ایران با هدف پیشگیری از تسری اعتراضات فولاد به صنایع دیگر رخ داده است. این کارگران نسبت به پایین بودن سطح دستمزد و همچنین تبدیل وضعیت شغلی هزار نفر از کارگران شرکت پیمانکاری شفق راهیان به حالت قراردادی، معترضند و در این بین، فشارها و تهدیدهای امنیتی علیه آنها خطری جدیست و مویدی بر لزوم حمایت گسترده طبقاتی در سطح ملی و بینالمللی از هر کارگر معترض در ایران است. کارگرانی که حق تشکلیابی مستقل و حق بدیهی و قانونی سازماندهی اعتراض و اعتصاب را ندارند...
🔹گزارش کامل در این سایت منتشر شده است:
https://laboursolidarity.org/fr/n/3059/un-rapport-sur-le-groupe-industriel-siderurgique-national-iranien