💧🖌استراتژی حفظ ذخایر منابع آبی
🖌محمدجواد سمیعی، کارشناس اجتماعی آبانگاه
🖌پس از دو بهار که بارشهای سیلابی، نقاط مختلفی را در کشور زمین گیر سیل کرده بود؛ بهار امسال، بعد از یک پاییز و زمستان خشک از راه رسیده و تا این زمان که به نیمه بهار رسیدهایم حتی خبری از بارشهای متداول بهاری هم نیست.
بارشها در تمامی ۳۱ استان کشور نسبت به بلندمدت، افت و کاهش جدی را نشان میدهد و در پیشبینیها نسبت به ادامه سال آبی نیز ردپایی از بارندگی جدی به چشم نمیخورد و گویا خشکترین سال نیم قرن اخیر رقم خواهد خورد.
در کنار مجموعهای از شواهد جهانی، احتمال قابل توجهی میرود که این نوسانات شدید در عرض یکی دو سال، نرمال نبوده و ناشی از پدیده "تغییر اقلیم" باشد و چه بسا بعد از این، مکررا شاهد تغییرات شدیدی در آب و هوا باشیم.
پرسش مهم اما، این است که موضع گیری صحیح در این رابطه چیست و وضعیت حال حاضر
مدیریت منابع آب ما چه نسبتی با این موضع گیری صحیح دارد؟
از جمله کلیدیترین مسائل در این رابطه این است که این تغییرات شدید در میزان و الگوی بارشها، رویکردها و راهبردهای
مدیریت را چه در سطح کلان و چه در سطح جامعه دچار نوسانی گیج کننده نکنند.
نوسانی که در یک سوی آن، به هنگام مواجهه با مقاطع زمانی به نسبت "تر" و همراه با بارشهای شدید مقطعی، ما را به سرعت به سوی اقدامات ناظر به توسعه سدها و سازهها و ساماندهی رودخانه سوق دهد و در سمتی دیگر، به هنگام گرفتار شدن در دورههای به نسبت خشک و کم بارش، دعوت به صرفهجویی عمومی و همزمان افزایش فشار به آبخوانها با حفر چاههای جدید و توسعه برداشتها چه در کشاورزی و چه در شرب، عملیاتی شود.
چنین نوسان گیج کننده و ناکارآمدی، عملا ما را در چرخهای معیوب از بحرانها چه در سمت مواجه شدن با سیلابها و چه در سوی اسیر شدن در خشکسالی، میاندازد و فرصتها را یکی پس از دیگری، تهدیدزا مینماید.
خروج از این چرخه، مستلزم توجه عملی و اساسی به چند بعد مهم است که بخشی از آنها از این قرار است:
۱.در اغلب سناریوهای تغییر اقلیم، دورههای خشکی و سیلابی متناوبا و چه بسا بدون نظم و الگوی قابل پیش بینی، رخ دهد. پذیرش این مسئله و تنظیم راهبردها و رویکردها به صورت بلندمدت و با نگاهی غیر مقطعی و نه صرفا ناظر به عبور از پیکها، یک ضرورت جدی و کمتر مورد توجه است. امری که می تواند به آمادگی و نه غافلگیری، در هر دو سوی سکه چالشهای آبی منتهی شود.
۲.آبهای زیرزمینی به گواه آمار، بیشترین سهم در تامین آب بخشهای کشاورزی، شرب و صنعت را برعهده دارند. بها دادن به
مدیریت صحیح این منابع که در طول دهههای اخیر مرتب تحت تنش و سقوط کمی و کیفی بودهاند؛ در دورههای به نسبت پربارش تر میتواند به مثابه فرصتی برای تغذیه آبخوانها (به شرط فراهم آوردن زیرساخت ها از قبل) و همزمان ظرفیتی برای کاهش برداشتها (در مشارکتی اصولی با بهره برداران بخش کشاورزی) باشد.
همچنین در دورههای خشک با پرهیز از وسوسه راه نزدیک تر عبور از پیک
مصرف، یعنی حفر چاههای جدید یا برداشتهای بیحساب در بخش شرب و نیز جهش در اضافه برداشتها در بخش کشاورزی از طریق حمایتهای بیمهای و ... به جای افزایش فشار به آبخوان، میتواند این ذخایر استراتژیک را حفظ نماید.
با نجات آبخوانها از فشار دوچندان در این نوسانات آب و هوایی، عبور از دورههای خشک طولانی که سابقههای تاریخی بعضا بسیار تلخی در تمدنهای گذشته داشته، ممکن تر میشود.
۳.عبور از تاکید صرف و برخوردهای صرفا شعاری با "
مدیریت تقاضا" و بسترسازی برای مشارکت عموم و نخبگان در
مدیریت پایدار آب کشور، از مولفههای کلیدی دیگری است که میتواند جامعهای تاب آور برای مواجهه صحیح با سیلابها در یک سو و همکاری در کاهش
مصرف در دورههای خشک را به همراه بیاورد.
اکتفا به توصیههای کلی یا انتظار و دعوت به همکاری در لحظات پایانی روبرو شدن با بحرانها، کارآمدی و پایداری کمتری به همراه دارد و در مقابل اقدام به ارتقای سواد آبی صحیح و پایهای، همراه با نهادینه کردن تصویری صحیح از مسائل و راهکارهای مربوط به هر یک از دو روی سکه چالشهای آبی، میتواند راهگشایی بالایی داشته باشد.
🔗http://paven.ir/News-List/62704#مدیریتمصرف#سیلاب#خشکسالی#منطقه۲_اردیبهشت_پستمتنی🆔@sedayeab2