🔳
🔳 انقلاب ۵۷ و تبدیل مسائل فقهی به مسئله اجتماعی
#علی_زمانیان
تا پیش از اینکه فقه، بر مصدر قدرت تکیه بزند، عموم متدیّنان و معقتدان، دستورات و احکامش را به منزلهی تکلیف الهی قلمداد میکردند.
جامعه در صحنهی زندگی خویش، احکام دینی را مزاحم تلقی نمیکرد؛ یا مشتاقانه از آن متابعت مینمود و یا محترمانه از کنارش میگذشت.
در یک کلام، شهروندان، برای زیستنشان، احساس نمیکردند که باید با احکام دینی بهنحو جدی مواجه شوند و با آن کلنجار بروند و یا تسویه حساب کنند. همسایگانی بودند که میانشان جنگ و ستیز برقرار نبود. متدینان، به دینشان عمل میکردند و غیرمتدینان هم بر شیوه و نهج خویش گام میزدند. صلحی تاریخی و البته تا حدودی شکننده، برقرار بود و همگی، در سایهی این صلح، در آرامش میزیستند. این صلح، با در آمدن "دین سیاسی" و "دین انقلابی"، زایل شد. دین سیاسی، آمده بود کار را یکسره کند و انسان را برای همیشه نجات دهد.
پیروزی انقلاب ۵۷ و تسلط دین سیاسی و ایدئولوژیک، توازن سنتی میان دین و زندگی را برهم زد. پس از پیروزی و برقرار شدن نظام سیاسی که مدعی دینی بودن داشت، احکام فقهی، لباس قدرت، قانون و اجبار حکومتی پوشید. از این زمان بود که عمل به احکام دینی، نه از سر انتخاب و ارادهی آزاد، که اجبار قانونی و الزام حکومتی محسوب گردید. چنین شد که در بیش از چهار دههی پس از انقلاب، نحوهی مواجههی جامعه با دین، دچار دگرگونی شد و همزیستی مسالمتآمیز تاریخی میان ساکنان تاریخ و دین، از میان رفت و بهتدریج رویه و سویهی نزاع و پیکار آشکار گردید. صلح میان دین و جامعه (به عنوان دو همسایه)، از زمانی ناپدید شد که یکی از همسایگان، راه تحمیل خویش را بر دیگری گشود و درِ اختیار و انتخاب را بست.
سنگین شدن وزن دین، و بروز و ظهورات اجتماعیاش، به یک نتیجهی قابل پیشبینی منتج گردید؛ و آن، تبدیل شدن مسائل و مباحث نظری دین و احکام فقهی، به مسئلهای اجتماعی بود. وقتی از "مسئلهی اجتماعی"، سخن به میان میآید، منظور آن است که چیزی توجه آحاد مردم را به خود فراخوانده است. مشکلی که باید مورد تامل و توجه قرار گیرد و حل و فصل شود.
تا پیش از انقلاب، گفتوگو در بارهی بسیاری از مباحث و مسائل دینی، در میان اندیشمندان و متفکران رواج داشت. فقه، مسئلهای بود که فقها در دروس خود و عمدتا در حوزههای علمیه، به آن میپرداختند. جدالهای نظری و اختلاف در آراء فقهی نیز در این محیطها مرسوم و شایع بود. اما همهی این اختلافات، لابلای سطور کتابها و اصطلاحاََ مباحثات طلبگی رواج داشت و چندان با زندگیِ واقعا موجود در جامعه نسبت پیدا نمیکرد. انقلاب که پیروز شد، اختلاف آراء و نظرات فقهی و مسائل و مباحث دینی، از حوزهها و مراکز نظری، بیرون آمد و به سطح جامعه سرریز کرد و همهی طبقات را درگیر نمود.
🔗 ادامه
✌️ ژِن ژیان ئازادی #زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_سراسری #اعتصابات_سراسری
🕯 برای #روشنگری به #سرزمین_جاوید بپیوندید:
🔗 اینستاگرام | یوتیوب | آپارات | یوتیوب | گروه تلگرام | کانال تلگرام
🌏 T.me/sarzaminjavid2 ™️