اگر روزی به
#سرزمین من رسیدی
@sardareman در قالب پیرمردی سیاه پوش با ریش سپید و عبای سیاه
با لهجه ایی غریب و فرهنگی
#عرب و چشمهایی سرد و ترسناک نیا
برای مان از مرگ نگو
به گورستان نرو
گورستان پایان است
نباید اغاز باشد
این بار توی دهان هیچ کس نزن
وعده ی تو خالی نده
نفت را بر سر سفره ها نیار
نان مان را بر سر سفره هایمان باقی بگذار
از اب و برق مجانی نگو از تلاش انسانی بگو
از
#سازندگی و ابادانی بگو
از تعهد کور نگو
از تخصص و دانش و شور بگو.
ای
#آزادی!
اگر روزی به سرزمین من رسیدی
با شادی بیا
با چادر سیاه و تحجر و ریش نیا
با مارش نظامی و جنگ نیا
با اواز و موسیقی و رنگ بیا
با تفنگ های بزرگ در دست کودکان کوچک نیا
با گل و بوسه و کتاب بیا
از تقوا و جنگ و شهادت نگو
از
#انسانیت و صلح و شهامت بگو
برایمان از
#زندگی بگو
از پنجره های باز بگو
دل های ما را با نسیم اشتی بده
با دوستی و عشق اشنایمان کن
به ما شان انسان بودن را بیاموز
به ما بیاموز که چگونه زندگی کنیم
چگونه مردن را به وقت خود خواهیم اموخت
به ما شان
#انسان بودن را بیاموز.
#اشعار #آزادی@sardareman