#دولت_صفوی✳️در هرات فردی بنام جغتای بودکه برای اهل بیت شعر می سرود .
🔻مردم شهر ناصبی بودند، او را به صلیب کشیدن و قصد کشتن وی را کردند،درمیان جمعیتی که برای تماشای این صحنه آمده بودند یکی از جاسوس های
شاه اسماعیل بود،جغتای به او گفت : برو و به سید
اسماعیل بگو:
(( ای غیرت شیعه ، میخواهند مرا به جرم محبت امیرالمؤمنین علیه السلام بکشند.! ))شاه اسماعیل در حال برگشت از منطقه ای بود که آن را فتح کرده بود .جاسوس او در هرات، خود را به او رساند و ماجرا را برای او گفت .
شاه اسماعیل با آن همه خستگی فورا دستور حمله به هرات را داد و با اسب یدک باسرعت به سمت هرات تاختند.
✔️ وقتی که آنجا را فتح کرد بر منبر رفت و گفت : دشمنی داشتم بنام جغتای ! چه کسی او را کشت؟؟!
از میان جمعیت ناصبی حدود ۲۰۰ نفر بلند شدند و گفتند ما کشتیم ای
شاه بزرگ بخ بخ !
۵۰۰نفر هم گفتند ما سنگش زدیم .
۱۰۰۰نفر هم گفتند ما مسرور شاهد کشتن او بودیم .
شاه اسماعیل دستور داد تا همه آنها را بر سر قبر جغتای حاضر کنند .
آن ۲۰۰نفر را گردن زد،۵۰۰ نفر که سنگش زده بودند دستشان را قطع کرد و تماشاچیان رو کور کرد.
و بعد بر سر مزار جغتای شاعر نشست وگریه فراوانی کرد و چنین گفت : ((
کجایی که کلب دربار اهل بیت شاه اسماعیل به یاریت آمده است ،تو یاری خواستی و من آمدم ای کاش درسال ۶۱ هجری بودیم و به یاری امام حسین علیه السلام میرفتیم....))#شاه_اسماعیل🆔@samsaamakbar