#تبوک⚔ در جریان حرکت پیامبر به سوی
تبوک رسول گرامی اسلام،
علی(ع) را به عنوان جانشین خویش در مدینه قرار میدهد در این هنگام علی به شدت مورد هجوم قرار گرفت زیرا منافقان طرح کودتا در مدینه را در دستور کار خویش داشتند و وجود حضرت علی مانع اجرای توطئه آنها بود به همین سبب پیامبر و علی در نوک پیکان تبلیغات آنها قرار گرفتند: او درباره دامادش مصلحتسنجی میکند دیگر علی به کار پیامبر نمیآید و او را برای جنگها نمیبرند و… این سخنان همه نگاهها را در مدینه متوجه علی مجبور به اقدامی نمادین شد تا روزنهای به سوی شناسایی حرکت نفاق برای مردم باز شود علی هنگام بدرقه سپاه در جرف، خدمت پیامبر رسید و مقابل مسلمانان به حضرت عرضه داشت یا رسول الله، آینها میگویند علت اینکه مرا نمیبری سختی سفر و دشوار بودن مسیر است آیا واقعا برای این امور است که مرا همراه نمیبرید؟ پیامبر در پاسخ فرمود آنها دروغ گفتند من تو را جانشین خود نمودم به خاطر آنچه که پشت سر گذاشتهام برای تو کافی نیست که برای من مثل هارون برای موسی باشی؟
أما ترضی أن تکون منی بمنزله هارون من موسی
📚صحیح بخاری،ج5، ص 129
📚صحیح مسلم، ج7،ص 120 و 121
📚طبقات اکبری، ج، ص 23 و 24
📚سیره النبی، ج4، ص 947
📚تاریخ طبری ج2، ص 368
💠 این سخن پیامبر افقی از فضایل علی را در برابر چشم مسلمانان روشن کرد به هنگام رفتن حضرت موسی به کوه طور برای گرفتن وحی جامعه او دچار تنش شده بود آنها به موسی گفتند ما از کجا بدانیم که تو با خدا سخن میگویی؟ خداوند فرمود برگزیدگان اینان را با خود بیاور تا شاهد نزول وحی باشند در آن شرایط که موسی باید خواص جامعه را با خود ببرد در دستوری که به هارون میدهد میگوید
📌وَ قَالَ مُوسَی لِأخِیهِ هَاروُنَ اخْلُفْنِی فِی قَومِی وَأصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ
و موسی (هنگام رفتن به کوه طور) به برادرش هارون گفت: در میان قوم من جانشینم باش، و (کار آنان را ) اصلاح کن، و راه فساد گران را پیروی مکن
(اعراف، 142)
🔝 از عبارت «اصلح» در مییابیم که موسی هراس از فساد در قوم خویش داشته و اگر هارون در این اجتماع نباشد جامعه دچار فساد خواهد شد بنابراین ماندن هارون هتک مقام او نیست
پیامبر تمام آن قضیه را با این کلام در برابر چشم مسلمانان روشن ساخت که مدینه میخواهد دچار توطئه مفسدان شود ماندن علی در مدینه همان داستان ماندن هارون در اردوگاه و نرفتن او همراه با موسی برای گرفتن وحی است
این کلام دریچهای به واقعیات نبرد
تبوک است به نقل همه تواریخ،
ماندن علی در مدینه به هدف شکست اقدامات منافقان بود که تصمیم داشتند در غیبت پیامبر در مدینه کودتا کنندمتأسفانه اطلاعات ما در باره نبرد
تبوک اندک و نقاط ابهام درباره آن بسیار است اهداف عملیات مبهم و حتی زمان جنگ
تبوک مورد اختلاف است (اختلاف در ضبط زمان این نبرد به گونهای است که بعضی مثل ابن هشام و واقدی و یعقوبی سال نهم را تاریخ این جنگ میدانند و بعضی مثل بخاری اصلا تاریخی مطرح نمیکنند ولی آن را پس از حجه الوداع که در پایان سال دهم رخ داده میآورند و برخی علما شیعی این غزوه رادر سال هشتم ذکر میکنند)
📚سیره النبی، ج4، ص 943
📚المغازی، ج3، ص 1025
📚تاریخ یعقوبی، ج2، ص 67
📚صحیح بخاری، ج5، ص 128
📚اعلام الوری، ج1، ص 243
❓برای این پرسش که چرا پیامبر خود این مسیر طولانی را طی کردند پاسخ روشنی در تاریخ نیست اعزام نیرو از سوی حضرت رسول به هر منطقه به میزان حساسیت آن منطقه مربوط بوده است وقتی حرکتی خیلی حساس بود، پیامبر و علی بن ابی طالب را میفرستادند و وقتی حساسیت کمتر از این بود، هیچ کدام نمیرفتند و یکی از اصحاب را اعزام میکردند حضور پیامبر در نبرد
تبوک، و عدم حضور جبری علی بن ابی طالب نشان از اهمیت بالای این نبرد دارد نبرد
تبوک چه در سال هشتم و چه در سال نهم هجری روی داده باشد این سالها اوج اعتقاد مردم به پیامبر است چون زمان هر چه پیش رفت، معجزات و واقعیات بیشتری برای مردم آشکار میشد بر خلاف رهبران جهان مادی که هر چه از حکومتشان بگذرد، خطاها و بی عدالتی های آنان بیشتر آشکار شده محبوبیتشان کاهش مییابد، رهبران الهی و پیامبر اکرم هر چه پیش میروند واقعیت عصمتشان بیشتر آشکار شده اعتقاد مردم به آنها بیشتر میشود
این نکته را که در سال نهم هجری و 22 سال پس از بعثت و اوج اعتقاد مردم به پیامبر مسلمین برای رفتن به منطقه تا آن اندازه دچار تنش میشوند باید در اقدام منافقان جست و جو کرد منافقانی که در میان مردم چهره مقبولی داشتند چنان تنشی در مدینه ایجاد شد که پیامبر مجبور شد بر خلاف رویهاش در تمام جنگها مقصد را از قبل به سپاهیان اعلام کند
📚تاریخ طبری، ج2، ص366
🆔 @samsaamakbar