نیمی از جانِ مرا بردی، محبت داشتی
نیمِ باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی
بر زمین افتادم و دیدم سراغم آمدی
دستِ یاری چیست؟ سودای غنیمت داشتی
خانهای از جنسِ دلتنگی بنا کردم ولی
چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی!
زخم خوردم، گاهی از ایشان و گاه از چشم تو
با رقیبان بر سر جانم رقابت داشتی!
ای که ابرویت به خونریزی کمر بستهست، کاش
اندکی در مهربانی نیز همت داشتی...
#سجاد_سامانی@saken_sarzamin_del