Смотреть в Telegram
🔆امروز صبح وارد شدیم و از ما پذیرایی خوبی نکردند، چون در ساحل هیچ‌کس نبود جز انبوهی از آدم‌های مرده یا تکه‌پاره‌هایی از آدم‌های مرده و تانک‌ها و کامیون‌های خردشده. از چپ‌وراست گلوله می‌آمد و من این‌جور شلوغ‌پلوغی را اصلاً خوش ندارم. پریدیم توی آب، ولی آب گودتر از آن بود که نشان می‌داد و پای من روی یک قوطی کنسرو لیز خورد. جوانکی که پشت سرم بود تصف بیشتر صورتش را گلوله برد و من قوطی کنسرو را یادگاری نگه داشتم. تکه‌های صورتش را جمع کردم و دادم دستش و او رفت که برود بیمارستان، ولی گمانم راه را عوضی رفت، چون هی توی آب پایین رفت و رفت تا آب از سرش رد شد و گمان نمی‌کنم که دیگر آن زیر چشمش آن‌قدر ببیند که راه را گم نکند. #پاراگراف_نخستین 📚 داستان مورمور ✍️بوریس ویان ✍️ابوالحسن نجفی @safemordegan
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств