📝📝📝سیمای ژانوسی مقاومت
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊مقاومت مفهومی است با دو سیما؛ گاهی نقاب ستیز دارد و گاهی نقاب سازش. این مشخصهی ذاتی مقاومت، برآمده از علم سیاست و ماهیت قدرت است. یاسر عرفات، نمونه خوبی برای فهم این مسئله در بستر موضوع فلسطین است. او میان ستیز و سازش، در رفتوآمد بود، و با همه کاستیها، در دو میدان مذاکره و مبارزه تؤامان حاضر بود و در یک دست شاخه زیتون و در دستی دیگر، تفنگ داشت. اینک ترورهای متعدد و مکرر چهره مقاومت را باژگونه کرده است.
🖊از یکسو، نیروهایی فرادست مقاومت متولد شدهاند، که نسبت گفتار و عملشان بر ما پوشیده است. یعنی، مشخص نیست افرادی غیرنظامی اما مدعی گفتمان مقاومت، تا چه حد حاضر هستند پای در میدان عمل بگذارند. تغییر در رسمالخط مثلاً استفاده از «ف.ل.س.ط.ی.ن» بهجای «فلسطین» و پرهیز از بهکار بردن واژهها و هشتگها برای پیشگیری از مسدود شدن حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی، شاید، مشتی باشد از نمونه خروار این نیروهای فرادست مقاومت.
🖊از دیگر سو، نیروهایی فرودست مقاومت برآمدهاند که با چشمبستن روی ۴۰ و چند هزار شهید، و تخریب زیربناها و این وضعیت تراژیک معتقدند شاید نتانیاهو، منجی و تمهیدگر ایران آزاد باشد! یعنی ایدهها و گفتارها چنان تنزل کرده است، که برای گذار از وضع موجود، دست به دامان مخربترین و خونریزترین آلترناتیو میشوند.
🖊به گمان من انتقادهایی قابل توجه به سیر حوادث ۷ اکتبر به این سو وارد است. شاید، اگر حماس میدانست آن عملیات چنین هزینهای به بار میآورد، و جنگی فرسایشی و مستهلککننده را تحمیل میکند، از انجام آن صرفنظر میکرد. چه آنکه هم ایران، و هم حزبالله در همان ایام تأکید کردند آن عملیات بدون هماهنگیشان انجام گرفته است. البته ممکن است حماس شهادت را به حیات ذیل «پیمان ابراهیم» و مردن به مرگ طبیعی ترجیح داده باشد تا بلکه خون، مفری برای رهایی و زنده کردن مسئله فلسطین نزد جهان فراموشکار بشود.
🖊معادله امروز بدین قرار است: صهیونیستها و همدستانی که هل من مزید میطلبند، و پایانی برای خونریزی و عملیات قائل نیستند. نهادهای حقوق بینالملل که مستمعین قابل تحسینی هستند، اما در مقام عمل در انفعال محض به سر میبردند. و، فلسطینیهایی که دائماً در وضعیت جنگی به سر بردهاند و اکنون نیز گریزی از مقاومت ندارند. دست آخر، هم با ایران و یک مسئله چندبُعدی مواجهیم. سخن پایانی را با مرور آنچه گفته شد، در چند گزاره حول مسئله ایران به پایان میبرم. من معتقدم راه هر مقاومتی از سه مؤلفه میگذرد:
1️⃣ زمان. ایران میتوانست طی سالیان، از طریق سازمان و نظم منطقهای موجود، و نفوذ پدیدآمده دستاوردهایی در حوزه دیپلماسی داشته باشد. حال آنکه بهنظر میرسد دستاوردها بهقدر کفایت نبوده و در زمان خود تبدیل به عنصر «قدرتساز» در سطح معادلات جهانی نشده است. وضعیتی که در دوره جنگ تحمیلی هم، بهویژه پس از عملیات فاو بر کشور تحمیل شد.
2️⃣ امنیت ملی. جاده ناامنی نامتناهیست و پایانی بر آن متصور نیست. گفتار و عمل هر منصوب و منسوبی میبایست با فهمی عقلایی از امنیت ملی تنظیم شود. متأسفانه، گاهی ادبیات برخی منصوبان و منسوبان فاقد پیوستهای نظری و عقلایی امنیت ملی است. در پروژه امنیت ملی ایران، برخلاف ادوار قبل قدرت انتخاب و امکان مانور قابل توجهی وجود ندارد لذا باید شجاعانه از تکتصمیمهای جریانساز و پایدار دفاع کرد.
3️⃣ توسعه. طی سه و نیم دهه گذشته، ابتناء مباحث صاحب این قلم بر توسعه بوده است. امنیت ملی توسعهمحور نه از راه خودسری میگذرد و نه از مسیر شکستطلبی. نقطه پیوند توسعه و امنیت ملی ایران، انضمام به یک کلانروایت نو از نظم جهانی است. هر گونه انشعابگرایی و آغاز مسیر ابداعی، مستلزم صرف زمان و هزینه بسیار است که اساساً نسبتی با وضعیت اضطراری خاورمیانه ندارد. به بیان روشن ضرورت دارد ایران در پروژه توسعهاش، خود را به کشورهای توسعهیافتهتر از خود گره بزند، نه آنکه به شکل اقتضایی عمل کرده و به ارتباط با کشورهای پیرامونی و جهان سومی بسنده کند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6115
#سعید_حجاریان #فلسطین #مقاومت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
https://t.center/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام |
اینستاگرام |
توییتر
.