🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین
🌹✅ #از_محمد_بگو (۳۵)
✍🏻به نقل
از: جمعی
از دوستان شهید
➖➖🌷➖➖🌷➖➖اوایل تو جمع ما تنها کسی که موبایل داشت
محمد بود. روز اول آورد و گفت: هر کسی میخواد برداره زنگ بزنه و با خانوادهاش صحبت کنه.
شماره اش رو هم داده بودیم به خانوده هامون. همیشه زنگ میزدند مزاحم
محمد میشدن اما او خم به ابرو نمی آورد.
روزهای آخر دانشکده بود. خبر دادند که برای مراسم پایانی، مقام معظم رهبری تشریف می آورند.
رژه ها و تمرینها
از اون موقع شدیدتر شد.
محمد خیلی با شور و حال و علاقه ی خاصی تمرین میکرد.
خیلی خوشحال بود که آقا برای مراسم دانشگاه تشریف میآورند. وقتی آقا آمدند
محمد از شوق داشت گریه میکرد همه خوشحال بودیم که
از نزدیک رهبرمان را میبینیم.
الحمدلله مراسم خوبی برگزار شد. دانشکده تمام شد. آخرین روز موقع نماز رفتیم پشت سر آیت الله امامی کاشانی نماز خواندیم.
دیگر مقید شده بود که نمازهاش اول وقت باشه.
بالاخره روز تقسیم فرارسید. من کردستان افتادم، اما
محمد در تهران ماند.خیلی ناراحت بودم.
محمد آرومم کرد. گفت: توکلت به خدا باشه. هر چی که خیر باشه همون میشه.
گفتم: کردستان خطرناکه، احتمال درگیری و این مسائل زیاده. گفت: مطمئن باش اگه قرار باشه اتفاقی برای انسان بیفته، تو تهران هم که باشی باز همون اتفاق میافته!!
همینطور هم شد من تو کردستان که منطقه ی عملیاتی بود موندم و سالم برگشتم.
محمد تو تهران بود و شهید شد.
⏸ادامه دارد...
🇮🇷شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
🇮🇷 ┄┄┅┅┅○❁○┅┅┅┄┄
#شهید_محمد_غفاری ❤️#نام_جهادی_کاوه_پارسا#نیروی_یگان_ویژه_صابرین ╭━⊰⊰⊰⊰⊰
🌷🇮🇷🌷⊱⊱⊱⊱⊱━━╮
𑁍▹ نشر دهید و همراه ما باشید
𑁍▹
@saberin_shahid_ghafari╰━⊰⊰⊰⊰⊰
🌷🇮🇷🌷⊱⊱⊱⊱⊱━━╯