Смотреть в Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📢 سروده‌ تازه شیدای همدانی با صدای گرم خودش از زندان زاهدان 🔻شیدای ایران‌مان این قطعه را تلفنی از زندان برای دوستانش زمزمه کرده است. هم شعرش و هم آهنگش در مایه شوشتری ساخته خودش است، اینبار شیدا به شکلی متفاوت صدای اعتراض و مبارزه‌اش رو به گوش می‌رساند. شده‌ام در صدف سرد تنم زندانی در میان قفس پیرهنم زندانی شاعر شهر خموشانم و اکنون شده‌ام در سیه‌چال شب انجمنم زندانی آن عقابم که ز بس اوج گرفتم روزی شدم اندر دل بیت‌الحزنم زندانی در دل خاک غریب وطن خویش، دریغ مثل تو ای گُل سرگشته، منم زندانی گر بمیرم به ره عشق، نگردم هرگز پشت دیوار بلند کفنم زندانی جهل بارید و خرد مُرد و جهالت گُل کرد گشت اندیشه و شعر و سخنم زندانی همچو پاهای ترک‌خورده‌ی در زنجیرم چشم و گوش و دل و دست و دهنم زندانی شدم آزاد ز بند و شده‌ام اما چو تنم روح در جسم و خودم در بدنم زندانی منم آن شاعر آزاده و شیدای وطن که شدم با قلمم در وطنم زندانی به امید آزادی خاک عزیزمان، ایران شیدای همدانی زندان زاهدان مهرماه ۱۴۰۳ @rushan_gari
Telegram Center
Telegram Center
Канал