نج،روستای من و تو

#چوپانان
Канал
Логотип телеграм канала نج،روستای من و تو
@rostaye_nojПродвигать
1,23 тыс.
подписчиков
8,55 тыс.
фото
1,12 тыс.
видео
275
ссылок
#هوالخالق #روستایم_نج..... یکی از قدیمی ترین روستای شناخته شده ی ایران با قدمتی بیش از دوهزار سال ✌در صورتی که عکس و متن مرتبط با(روستای نج) دارید میتوانید به آیدی ادمین ها @nojkoh @noj_admin مراجعه نمایید... 🌺منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستیم🌺
💕 @rostaye_noj 💕
🌸🌸
🌸
🌸
به نام او و به #یاد_ر‌وزها،در روستای من و تو

روستایی که بعد از ظهرش #سکوت مطلق بود جز صدای #کلاغ و گاه گاه صدای #خروس، ابرها در آسمان از هر طرف به هم نزدیک می شدند و صدای رعد وبرق، #سکوت_روستا را شکست،
آری ......
فصل بهار بود،اما ما چشممان به پلک و سلکی بود که کی #چوپانان بره ها را راهی ده میکنند به محض سرا زیر شدن بره ها ما هم به جلوی #مغازه_منصوری میرفتیم ،باران #رحمت هم همراه ما از آسمان سرازیر شد، #خاله_عذرا هم که دو تا #بره داشت آمده بود که یکی از بره هایش را #خرمایی_ورکا ،و آن یکی را برجی #گسن_ورکا ،صدا میکرد در روزهای گذشته به همه نشان میداد تا در موقع جدا کردن از گله بهش کمک کنند و پارچه ای #کوچک_قرمز به پشت شان دوخته بود......
اما آن روز باران #شدیدتر شد و هر کسی به فکر بره های خودش بود،پیرزن یکی از دو بره را پیدا کرد در #رمه_همسایه انداخت و بسوی #دزدوش راهی شد با پای لنگان و عصای کوتاه چوبی از همه میپرسید و دلش به هزار راه،که نکند بره اش را چوپانان جا گذاشته باشند و گاه گاه نگاهش به سوی اونورده،از همه جا صدای بره می آمد و دختری صدا زد :
خاله عذرا خاله عذرا.....
ها بر ها بر ته ورکا اینجه دره.....
پیرزن خوشحال شد و سمت خانه اش راهی شد در راه فقط دعا میکرد" خدا تر عمر هادء، خدا ته پر ومار،رتسه حفظ هاکنه "،حتی نمیدانست آن که صدا زد چه کسی بود #باران بند آمد و خاله رو به آسمان گفت "جان خدا چند دقیقه نتنسه صبر ها کنی "و باز به دعایش برای دختر ادامه داد: دتر ایشا الله ته #عرسی....."
آدمهای #روستا چه بی ادعا بودند.....
همیشه بهر هم در حال دعا بودند.....

نویسنده #آقای_بهمن_یزدانی
🌸 ارسالی #من_هم_اهل_همین_آبادیم🌸

🌸
🌸
🌸🌸
#کانال_روستای_نج_من و تو
💕 @rostaye_noj 💕
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💕 @rostaye_noj 💕
یکی بود یکی نبود
روستای ما هیچکی نبود

ولی ........ تو بودی

آن وقتها که پای هیچ انسانی
در ان دامنه #البرز بین لمن و سردخنی نرسیده بود ،تو بودی
یکی یکی از دیار دیگر آمدندبرای چرای گاو وگوسفند.
کم کم آنجا را مناسب دیدند وساکن شدند تو بودی
خانه هایی بنا کردند وخانواده تشکیل دادند
ونام آنجارا #نج ما ونج یعنی که اینجا مال هیچ کس نیست بجز ما تو شاهد بودی
انگاه که بزرگان از دنیا میرفتند وکودکان به دنیا می آمدند تو بودی
انگاه که #چوپانان تا دور دستها گله را به چرا میبردند ودر دل کوهستان شبها را بسر میبردند تو بودی .
اگر کسی سیر بود وکسی گرسنه میخوابید تو بودی آنها که دوست میداشتند همدیگر را وانها که انتظار میکشیدند
تو از دلها آگاه بودی آنها که رفتند وانها که هستند
تو هستی دستهای خسته از کار دستهای رفته زیر خاک دستهای بسوی آسمان دراز
دستهای در انتظار ودستهای
در گریبان تو شاهد هستی
صبح گاهان که خورشید از
قلعه #کوه_پلک طلوع میکند وشبانگاهان که از #چشمه_کنار غروب میکند تو آگاهی شبهای تار در گوشه خانه های تنهایی آن پیر زن و آن پیر مرد که دوران جوانی را با خانواده گذرنده اکنون در تنهایی خود آن خاطرات گذشته را مرور میکند وچشم تنهایی به در دوخته تو می بینی؛
وقتی گلهای بهاری سر از خاک در می آورند وبه روستا سلام دوباره میکنند تو آنجایی
وآنگاه که شبنم بر پرهایشان بوسه میزند ونسیم آنهارا نوازش میدهد و #مادری بربالین فرزند خوردسالش بیدار است
ولالایی میخواند تو بیداری

ومن از تو غافل ,,,,,,,,,,, 🌸

#ایام_بهاری_تهران

🌸با تشکر از اقای #علی_صالحی 🌸

گلهای بهاری نثار راهتان🍃
💕 @rostaye_noj 💕