نج،روستای من و تو
#حمید
Канал
1,23 тыс.
подписчиков
8,55 тыс.
фото
1,12 тыс.
видео
275
ссылок
#هوالخالق
#روستایم_نج.....
یکی از قدیمی ترین روستای شناخته شده ی ایران
با قدمتی بیش از دوهزار سال
✌در صورتی که عکس و متن مرتبط با(روستای نج) دارید میتوانید به آیدی ادمین ها
@nojkoh
@noj_admin
مراجعه نمایید...
🌺منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستیم🌺
نج،روستای من و تو
بازی های محلی چلیک مار کا روستای نج 🆔 @rostaye_noj #کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
☘🌸☘🌸
☘🌸☘
☘🌸
☘
#باورهای_کهن
بازی های محلی
چلیک مار کا
با درودی دوباره .
الک دو لک با نام محلی چلیک مار کا بازی دیگر فرزندان مذکر روستا و گاهی جوانان و میان سالان نیز بود به این شکل که سه چوب ترد و خیس دوتا به اندازه یک متر و قدری بیشتر و دیگری به اندازه بیست سانت تهیه میکردیم و این بازی میباید در جایی پهن و وسیع انجام میشد تعداد بازی کنان در دو تیم از دو نفر و دو گروه دو نفره و سه نفره به بالا بود . آنگاه چاله یی دراز و کوچک کنده میشد یک خط دایره یی دور آن چاله میکشیدیم و چوب کوچک یا همان چلیک را روی چاله کاشته و با فشار چوب (مار )بطرف فردی که چوب سوم (پا )بدستش بود پرتاپ میکردیم اگر شخص روبرو موفق به برگرداندن چلیک در هوا میشد و چلیک از بالای سر زننده چلیک رد میشد بازی را باخته و اگر نه چلیک تا هر کجا که میرفت باید آن را بسمت شخص پرتاپ کننده پرت میکرد اگر چلیک بر روی خط دایره قرار میگرفت یا در مجاورش که با چوب دست پرتاب کننده و خط دایره اتصال پیدا میکرد بازی را باخته و در غیر این صورت پرتاپ کننده اول تا سه بار باید بر سر چلیک زده و آن را از خط دایره دور کند هرقدر بیشتر دور میشد به نفعش،بود چرا که با شمارش قلا یا قلعه امتیازش زیاد میشد هر بیست بار شمارش چوب یک متری که همانند متر کردن تا دم چال بازی یک قلا حساب میشد تعداد قلا قبل از بازی توافق میشد اگر مثلا سه نفر اول و سه نفر دوم هرکدام قلای بیشتری کسب میکردن برنده محسوب میشده و بازنده گان باید برنده گان را سواری یا کولی میدادن . اگر چه کسی نمیداند مبتکر این نوع بازی ها چه کس یا کسانی بودن اما برای ما اهالی در دهه های چهل و پنجاه و حتی اواسط،دهه ی شصت خوشایند بود کسانی که این دهه ها را در روستای کهن درک کردن هنوز صدای پرشور و هیجان نو جوانان و جوانان آن دوره و بازی چلیک مار کا در ذهن و دلشان تدایی کننده خاطرات شیرین و خوش آن زمان است
خاطرتان سرشار از خاطرات خوش
☘ با تشکر از اقای #حمید_مقدم / #مرد_کوهستان ☘
🆔 @rostaye_noj
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
☘🌸☘
☘🌸
☘
#باورهای_کهن
بازی های محلی
چلیک مار کا
با درودی دوباره .
الک دو لک با نام محلی چلیک مار کا بازی دیگر فرزندان مذکر روستا و گاهی جوانان و میان سالان نیز بود به این شکل که سه چوب ترد و خیس دوتا به اندازه یک متر و قدری بیشتر و دیگری به اندازه بیست سانت تهیه میکردیم و این بازی میباید در جایی پهن و وسیع انجام میشد تعداد بازی کنان در دو تیم از دو نفر و دو گروه دو نفره و سه نفره به بالا بود . آنگاه چاله یی دراز و کوچک کنده میشد یک خط دایره یی دور آن چاله میکشیدیم و چوب کوچک یا همان چلیک را روی چاله کاشته و با فشار چوب (مار )بطرف فردی که چوب سوم (پا )بدستش بود پرتاپ میکردیم اگر شخص روبرو موفق به برگرداندن چلیک در هوا میشد و چلیک از بالای سر زننده چلیک رد میشد بازی را باخته و اگر نه چلیک تا هر کجا که میرفت باید آن را بسمت شخص پرتاپ کننده پرت میکرد اگر چلیک بر روی خط دایره قرار میگرفت یا در مجاورش که با چوب دست پرتاب کننده و خط دایره اتصال پیدا میکرد بازی را باخته و در غیر این صورت پرتاپ کننده اول تا سه بار باید بر سر چلیک زده و آن را از خط دایره دور کند هرقدر بیشتر دور میشد به نفعش،بود چرا که با شمارش قلا یا قلعه امتیازش زیاد میشد هر بیست بار شمارش چوب یک متری که همانند متر کردن تا دم چال بازی یک قلا حساب میشد تعداد قلا قبل از بازی توافق میشد اگر مثلا سه نفر اول و سه نفر دوم هرکدام قلای بیشتری کسب میکردن برنده محسوب میشده و بازنده گان باید برنده گان را سواری یا کولی میدادن . اگر چه کسی نمیداند مبتکر این نوع بازی ها چه کس یا کسانی بودن اما برای ما اهالی در دهه های چهل و پنجاه و حتی اواسط،دهه ی شصت خوشایند بود کسانی که این دهه ها را در روستای کهن درک کردن هنوز صدای پرشور و هیجان نو جوانان و جوانان آن دوره و بازی چلیک مار کا در ذهن و دلشان تدایی کننده خاطرات شیرین و خوش آن زمان است
خاطرتان سرشار از خاطرات خوش
☘ با تشکر از اقای #حمید_مقدم / #مرد_کوهستان ☘
🆔 @rostaye_noj
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
◾️☘◾️☘◾️
◾️☘◾️☘
◾️☘◾️
◾️☘
◾️
#سیل
زم زمه میکردم امروز در دلم نزد خدا
گفته ام ای حضرت حق ای خدا و ای الا
سیل نامرد آمده تا برکند بنیان ما
بشکند دل از همه. ویران کند ایران ما
سیل آمد تا خروشد. نعره ی مستان کشد
تیغ از بهره جفا .چون رستم دستان کشد
یک گلیم کهنه هم از بهر ما نگذاشت. برد
چون مثال اژدها هر چیز را در راه خورد
سیل آمد با خروش و با هزاران خاک و سنگ
جنگ دارد با من و تو این طبیعت جنگ جنگ
اژدها بود ؟ مار بود ؟ این سیل افریته سترگ
این عجوبه چون پلنگ است یاچو کفتار است و گرگ
با خودش برد آنچه بود آنگه که میرفت از عبور
از درخت و . باغ انگور . خانه یا دام و طیور
نی دگر دف می نوازند نی دگر چنگ و رباب
خانه ی سعدی و حافظ جملگی گشته خراب
هر چه شاعر بود اکنون در عزا و در غم است
وصف شیراز بی مثالش در سکوت و ماتم است
شد گلستان وطن اکنون به مثل نیل رود
هم به پل دختر رسیده هم به ازنا هم درود
اصفهان را آب افزون شد کنون نصف جهان
مثل سیلی کامده . در خطه ی مازندران
هم خلیج فارس جوشان شد و هم بحر خزر
وای ازاین دریای مواج و پر از درد و خطر
سد کرخه . سد کارون . رود اروند باز شد
نا جوانمرد سیلی آمد وارد اهواز شد .
از خراسان شمالی تا جنوبی جملگی گشت غرق آب
هر چه کشت کرده کشاورز جمله گردیدن خراب
جان ما از این مصیبت زین زمان لبریز شد
آنچه در گرگان و کرمانشاه و یا تبریز شد
آسمان بس کن که ما زخمی و رنجوریم هنوز
در پی آن زل زله از خانه مان دوریم هنوز
داغ فرزند دیده ایم و همسر و مادر پدر
هم برادر خواهر و هم دوستان رفتن سفر
در پی نجوای خود با آن سرود و زم زمه
فکری آمد در خطورم پاسخم داد این همه
نه خدا نامهربان است نی که بارانش بلاست
در حقیقت این همان قانون کوه هست و صداست
گر خرد بود بر جماعت شاخه بود پر بار و برگ
نی که سیل می آمد و نی صدمه میزد این تگرگ
آنکه جنگل را کند همچون بیابان خدا
بایدش سیلی بیاید تا کند قدری حیا
آنکه گیرد دره را دروازه ی قرآن کند
باید اول فکر سیل و بارش باران کند
آنکه جنگل را کند نابود. سازد خانه ا یی
بایدش سیلی بیاید تا شود. ویرانه ا یی
جنگل و دره همه مامور حفظ جان ماست
کندن و ویران نمودن جملگی کاری خطاست
الغرض سیل آمده مام وطن را تسلیت
جملگی اقوام ایران. هموطن را تسلیت
سیل آمد هر طرف در میهنم جاری شده
وقت امداد و کمک ایثار و هم یاری شده
مرد کوهستان به سهم خود چنین شعری سرود
هر که یاری میکند بر ملت و میهن . درود
🌸 با تشکر از آقای #حمید_مقدم #مرد_کوهستان 🌸
#کانال_فرهنگی_مردمی_خبری_اجتماعی_روستای_من_و_تو_نج
◾️☘◾️☘◾️
◾️☘◾️☘
◾️☘◾️
◾️☘
◾️
#سیل
زم زمه میکردم امروز در دلم نزد خدا
گفته ام ای حضرت حق ای خدا و ای الا
سیل نامرد آمده تا برکند بنیان ما
بشکند دل از همه. ویران کند ایران ما
سیل آمد تا خروشد. نعره ی مستان کشد
تیغ از بهره جفا .چون رستم دستان کشد
یک گلیم کهنه هم از بهر ما نگذاشت. برد
چون مثال اژدها هر چیز را در راه خورد
سیل آمد با خروش و با هزاران خاک و سنگ
جنگ دارد با من و تو این طبیعت جنگ جنگ
اژدها بود ؟ مار بود ؟ این سیل افریته سترگ
این عجوبه چون پلنگ است یاچو کفتار است و گرگ
با خودش برد آنچه بود آنگه که میرفت از عبور
از درخت و . باغ انگور . خانه یا دام و طیور
نی دگر دف می نوازند نی دگر چنگ و رباب
خانه ی سعدی و حافظ جملگی گشته خراب
هر چه شاعر بود اکنون در عزا و در غم است
وصف شیراز بی مثالش در سکوت و ماتم است
شد گلستان وطن اکنون به مثل نیل رود
هم به پل دختر رسیده هم به ازنا هم درود
اصفهان را آب افزون شد کنون نصف جهان
مثل سیلی کامده . در خطه ی مازندران
هم خلیج فارس جوشان شد و هم بحر خزر
وای ازاین دریای مواج و پر از درد و خطر
سد کرخه . سد کارون . رود اروند باز شد
نا جوانمرد سیلی آمد وارد اهواز شد .
از خراسان شمالی تا جنوبی جملگی گشت غرق آب
هر چه کشت کرده کشاورز جمله گردیدن خراب
جان ما از این مصیبت زین زمان لبریز شد
آنچه در گرگان و کرمانشاه و یا تبریز شد
آسمان بس کن که ما زخمی و رنجوریم هنوز
در پی آن زل زله از خانه مان دوریم هنوز
داغ فرزند دیده ایم و همسر و مادر پدر
هم برادر خواهر و هم دوستان رفتن سفر
در پی نجوای خود با آن سرود و زم زمه
فکری آمد در خطورم پاسخم داد این همه
نه خدا نامهربان است نی که بارانش بلاست
در حقیقت این همان قانون کوه هست و صداست
گر خرد بود بر جماعت شاخه بود پر بار و برگ
نی که سیل می آمد و نی صدمه میزد این تگرگ
آنکه جنگل را کند همچون بیابان خدا
بایدش سیلی بیاید تا کند قدری حیا
آنکه گیرد دره را دروازه ی قرآن کند
باید اول فکر سیل و بارش باران کند
آنکه جنگل را کند نابود. سازد خانه ا یی
بایدش سیلی بیاید تا شود. ویرانه ا یی
جنگل و دره همه مامور حفظ جان ماست
کندن و ویران نمودن جملگی کاری خطاست
الغرض سیل آمده مام وطن را تسلیت
جملگی اقوام ایران. هموطن را تسلیت
سیل آمد هر طرف در میهنم جاری شده
وقت امداد و کمک ایثار و هم یاری شده
مرد کوهستان به سهم خود چنین شعری سرود
هر که یاری میکند بر ملت و میهن . درود
🌸 با تشکر از آقای #حمید_مقدم #مرد_کوهستان 🌸
#کانال_فرهنگی_مردمی_خبری_اجتماعی_روستای_من_و_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
بنام یکتای بی همتا
درود به همه دوستان گرامی ، اهالی محترم بخصوص دانش آموزان و دانش آموختگان سال های هزار و سیصد و پنجاه دو و سه و چهار . به عرض میرساند اطلاع یافتیم معلم گرانقدر سال های یاد شده زنده یاد #علی_کردی با اصالتی بابلی که چند سالی به اتفاق خانواده در مدرسه روستا ساکن شده و بما درس و عشق و راه و رسم زندگی آموختند بدیار جاوید شتافتن و با خبر آسمانی شدنش خاطرات همه ما دوباره زنده گشت با عرض تسلیت و تعزیت خدمت خانواده محترمشان بخصوص همسر گرامی ایشان و دختر خانم ایشان که بخشی از زندگی زمان کودکیش را با ما اهالی نج گذراند و دیگر فرزندان و نواده گانش. به جامعه فرهنگیان و همه وابستگان آن مرحوم . ضمن آرزوی تندرستی و شیکیبایی امیدواریم که ایزدش به آرامش برساند و بهشت مینویی نصیبش باد . یاد و خاطراتش در قلب دانش آموزان آن دوره جاودانه خواهد ماند . روحش شاد یادش یاد
آمین
ارادتمند دوستان
🍀 آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان 🍀 ۹۹/۱۱/۱۱
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
بنام یکتای بی همتا
درود به همه دوستان گرامی ، اهالی محترم بخصوص دانش آموزان و دانش آموختگان سال های هزار و سیصد و پنجاه دو و سه و چهار . به عرض میرساند اطلاع یافتیم معلم گرانقدر سال های یاد شده زنده یاد #علی_کردی با اصالتی بابلی که چند سالی به اتفاق خانواده در مدرسه روستا ساکن شده و بما درس و عشق و راه و رسم زندگی آموختند بدیار جاوید شتافتن و با خبر آسمانی شدنش خاطرات همه ما دوباره زنده گشت با عرض تسلیت و تعزیت خدمت خانواده محترمشان بخصوص همسر گرامی ایشان و دختر خانم ایشان که بخشی از زندگی زمان کودکیش را با ما اهالی نج گذراند و دیگر فرزندان و نواده گانش. به جامعه فرهنگیان و همه وابستگان آن مرحوم . ضمن آرزوی تندرستی و شیکیبایی امیدواریم که ایزدش به آرامش برساند و بهشت مینویی نصیبش باد . یاد و خاطراتش در قلب دانش آموزان آن دوره جاودانه خواهد ماند . روحش شاد یادش یاد
آمین
ارادتمند دوستان
🍀 آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان 🍀 ۹۹/۱۱/۱۱
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
#یلدا
یلدا شده امشب شب یلدا گرامی باشد
در باورایرانی مابرمن و برماگرامی باشد
این جشن گرامی که بود هدیه ی ایزد
از اول شب تا صبح فردا گرامی باشد
از قرمزی ی رنگ انار است که باید همه ی ما
دلشاد شویم وهمه ی شادی دلها گرامی باشد
سبزی پلو و ماهی اگر بود چه بهتر سر سفره
این شام نمادیست زصحرا و زدریا گرامی باشد
یک دست بگیر دو هندوانه . با دست دگر به دود اسپند
این رنگ خوش و بوی خوش از انجمن ما گرامی باشد
تا دور هم هستیم و شبی رخصت دیدار
برچشم وچراغ همه ی خانه ما ها گرامی باشد
آن چشم و چراغ نیست مگر مادر و بابا
بر مادر و بر خواهر و بر دایی و بابا گرامی باشد
در باور این مرز گهر بار چنین است که میترا
او زاده در این شب شد و میترا گرامی باشد
او زاده ی مهر است و فروغش همه جاوید
قندیل فروزید که این مهر اهورا گرامی باشد
یک باور دیگر بود از کیش مسیحی که عیسی
اوزاده شدامشب به همه پیروعیسی گرامی باشد
گر باز چنین است که گویند نویسنده ی تاریخ
برکیش مسیح و همه ی اهل کلیسا گرامی باشد
یک فال بزن حافظ و شه نامه بخوانید که بی شک
این فال بگوید به شما تهنیت ازگیتی بالا گرامی باشد
آجیل بیاور که شود گرم همه بزم بزرگان گرامی
صد بسته شود باز در این بزم ثریا . گرامی باشد
یک شعر بگوید بشما مرد کهنسال از آن عهد جوانی
یا قصه بگوید بزرگ مادر ما . وصف ذلیخا گرامی باشد
شور است و نشاط و همگی دور هم و محفل رندان
آن قصه که گویند بزرگان ز رعنا و ز نجما. گرامی باشد
بر تارک ایران بدرخشید چنین جشن و سروری و سرایی
فرخنده بود بر همه ی ملت ایران و شما ها . گرامی باشد
امشب که خجسته است در این بزم شه هنشاهی ملت
بر پادشه کشوردل . عشق و امید . این دو شهنشا گرامی باشد
جمشید و جم و آرش و آتش و همه مهر سیاوش
بادا به شما جمله همایون . واین خوان مه آرا گرامی باشد
چون عادت من شعر محلی یست نگاهم سوی یلدا
بر کلیه ی اهل نج و تاکر همسایه ام ایوا گرامی باشد
گویند همه جرگه نویسان که بود نور به چهل دهکده سبز
از بند دو آب تا کمر و یوش و بل و بلده به بالا گرامی باشد
از مرد کوهستان بشنو امشب و خوش باش و صفاکن
هر روز و شبت شاد بود چون شب یلدا و گرامی باشد
شبتون یلدایی
🍀 یا تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان🍀
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
#یلدا
یلدا شده امشب شب یلدا گرامی باشد
در باورایرانی مابرمن و برماگرامی باشد
این جشن گرامی که بود هدیه ی ایزد
از اول شب تا صبح فردا گرامی باشد
از قرمزی ی رنگ انار است که باید همه ی ما
دلشاد شویم وهمه ی شادی دلها گرامی باشد
سبزی پلو و ماهی اگر بود چه بهتر سر سفره
این شام نمادیست زصحرا و زدریا گرامی باشد
یک دست بگیر دو هندوانه . با دست دگر به دود اسپند
این رنگ خوش و بوی خوش از انجمن ما گرامی باشد
تا دور هم هستیم و شبی رخصت دیدار
برچشم وچراغ همه ی خانه ما ها گرامی باشد
آن چشم و چراغ نیست مگر مادر و بابا
بر مادر و بر خواهر و بر دایی و بابا گرامی باشد
در باور این مرز گهر بار چنین است که میترا
او زاده در این شب شد و میترا گرامی باشد
او زاده ی مهر است و فروغش همه جاوید
قندیل فروزید که این مهر اهورا گرامی باشد
یک باور دیگر بود از کیش مسیحی که عیسی
اوزاده شدامشب به همه پیروعیسی گرامی باشد
گر باز چنین است که گویند نویسنده ی تاریخ
برکیش مسیح و همه ی اهل کلیسا گرامی باشد
یک فال بزن حافظ و شه نامه بخوانید که بی شک
این فال بگوید به شما تهنیت ازگیتی بالا گرامی باشد
آجیل بیاور که شود گرم همه بزم بزرگان گرامی
صد بسته شود باز در این بزم ثریا . گرامی باشد
یک شعر بگوید بشما مرد کهنسال از آن عهد جوانی
یا قصه بگوید بزرگ مادر ما . وصف ذلیخا گرامی باشد
شور است و نشاط و همگی دور هم و محفل رندان
آن قصه که گویند بزرگان ز رعنا و ز نجما. گرامی باشد
بر تارک ایران بدرخشید چنین جشن و سروری و سرایی
فرخنده بود بر همه ی ملت ایران و شما ها . گرامی باشد
امشب که خجسته است در این بزم شه هنشاهی ملت
بر پادشه کشوردل . عشق و امید . این دو شهنشا گرامی باشد
جمشید و جم و آرش و آتش و همه مهر سیاوش
بادا به شما جمله همایون . واین خوان مه آرا گرامی باشد
چون عادت من شعر محلی یست نگاهم سوی یلدا
بر کلیه ی اهل نج و تاکر همسایه ام ایوا گرامی باشد
گویند همه جرگه نویسان که بود نور به چهل دهکده سبز
از بند دو آب تا کمر و یوش و بل و بلده به بالا گرامی باشد
از مرد کوهستان بشنو امشب و خوش باش و صفاکن
هر روز و شبت شاد بود چون شب یلدا و گرامی باشد
شبتون یلدایی
🍀 یا تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان🍀
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
🆔 @rostaye_noj
#آرزوهای_خیالی
آمدیم دنیا ولی دنیای ما زیبا نبود
این همه رنج و عذاب الحق که حق ما نبود
ما چه میدانسته ایم دنیا پراست از مار و مور
ما چه میدانسته ایم دنیا پراست از ظلم و زور
گفته اند ما اشرف مخلوق و فخر عالمیم
گفته اند انسان و از جنس خدا و آدمیم
آمدیم دنیا که از مهر و محبت پر شویم
با کسانی چون ملائک زادگان دمخور شویم
آمدیم کامل شویم تکمیل گردیم چون خدا
دور از هر خان و از خان زاده ها و کد خدا
آمدیم تا شور بر پا گردد و شعر و ادب
آمدیم تا روز گردد روزگار و . محو شب
حیف و صد حیف روزگار یاری نکرد
فطرت پاک خدایی بهر ما کاری نکرد
یک طرف سیم و زر و زور و دروغ
یک طرف تبلیغ پوچ وقدرت و کرنا و بوق
عده یی مردن از دارایی و خیر و خوشی
عده یی اما شدن حیران ز دست نا خوشی
عده یی محروم از پول و بساط و زندگی
عده یی اما شدن مسرور از آقا و آقا زادگی
دل بدنیا بستن و دنیای ما ویران شده
اختلاس و پولشویی قسمت خوبان شده
کاش دنیای درون ما همه صاف و زلال
هم بدون کاستی هم زشتی و هم اختلال
مثل دنیای برون بود روز وهر روزش جدید
عشق می بارید و مهر و یاس می آمد پدید
کاش دنیامان همه لبریز بود از عشق و مهر
کاش لبخند بوده در سیمای ما و روی و چهر
انقدر در این زمین .جهل و جنون و جنگ نبود
اهرمن در خانه ی دل نقش،او پر رنگ نبود
آدمی در فکر کشتن بردن و غارتگری
هم دروغ و هم بساط خدعه و نیرنگ نبود
کاش دنیا مان پر از احساس بود و نیکی و خیر و صواب
کاش نمیدیم دراین دنیای دون کار تون خواب
کودکان کار هم در پشت هر خط و چراغ
شیشه ی ماشین نمیکردن تمیز. اسپند داغ
کاشکی و کاشکی و کاشکی ای کاش و کاش،
این همه زحمت نبود از بهره امرار معاش
مرد کوهستان ولی شعری بگفت از نیک و بد
این چنین دنیای ما بیهوده گردید تا ابد
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم، #مرد_کوهستان🍀
۹۹/۶/۸
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
🆔 @rostaye_noj
#آرزوهای_خیالی
آمدیم دنیا ولی دنیای ما زیبا نبود
این همه رنج و عذاب الحق که حق ما نبود
ما چه میدانسته ایم دنیا پراست از مار و مور
ما چه میدانسته ایم دنیا پراست از ظلم و زور
گفته اند ما اشرف مخلوق و فخر عالمیم
گفته اند انسان و از جنس خدا و آدمیم
آمدیم دنیا که از مهر و محبت پر شویم
با کسانی چون ملائک زادگان دمخور شویم
آمدیم کامل شویم تکمیل گردیم چون خدا
دور از هر خان و از خان زاده ها و کد خدا
آمدیم تا شور بر پا گردد و شعر و ادب
آمدیم تا روز گردد روزگار و . محو شب
حیف و صد حیف روزگار یاری نکرد
فطرت پاک خدایی بهر ما کاری نکرد
یک طرف سیم و زر و زور و دروغ
یک طرف تبلیغ پوچ وقدرت و کرنا و بوق
عده یی مردن از دارایی و خیر و خوشی
عده یی اما شدن حیران ز دست نا خوشی
عده یی محروم از پول و بساط و زندگی
عده یی اما شدن مسرور از آقا و آقا زادگی
دل بدنیا بستن و دنیای ما ویران شده
اختلاس و پولشویی قسمت خوبان شده
کاش دنیای درون ما همه صاف و زلال
هم بدون کاستی هم زشتی و هم اختلال
مثل دنیای برون بود روز وهر روزش جدید
عشق می بارید و مهر و یاس می آمد پدید
کاش دنیامان همه لبریز بود از عشق و مهر
کاش لبخند بوده در سیمای ما و روی و چهر
انقدر در این زمین .جهل و جنون و جنگ نبود
اهرمن در خانه ی دل نقش،او پر رنگ نبود
آدمی در فکر کشتن بردن و غارتگری
هم دروغ و هم بساط خدعه و نیرنگ نبود
کاش دنیا مان پر از احساس بود و نیکی و خیر و صواب
کاش نمیدیم دراین دنیای دون کار تون خواب
کودکان کار هم در پشت هر خط و چراغ
شیشه ی ماشین نمیکردن تمیز. اسپند داغ
کاشکی و کاشکی و کاشکی ای کاش و کاش،
این همه زحمت نبود از بهره امرار معاش
مرد کوهستان ولی شعری بگفت از نیک و بد
این چنین دنیای ما بیهوده گردید تا ابد
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم، #مرد_کوهستان🍀
۹۹/۶/۸
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
🆔 @rostaye_noj
#نیایش_آرامش
رفته از سرای ما. در سرای آرامش
آنکه روزگاری بود در هوای آرامش
پر کشید و رفت اما سوگوارمان کرده
رسم زندگی این است ماورای آرامش
روح از جسد گشته چون جدا و بی همتا
تارسد به اصل خود برخدای آرامش
کشتی زمان آمد برنشسته در ساحل
روح در مثال اینجاست ناخدای آرامش
نام آن نکو باشد خوش بحال اقبالش
آنکه خلق را بنمود هم رضای آرامش
آمده دگر باره شام و صبح آدینه
جملگی بهم خوانیم آن دعای آرامش
رسم ما چنین باشد بهر رفتگان یادی
میکنیم دعایی خیر شامگاه آرامش
از برای هرکس شد .آنکه پرکشید از خاک
مادر و پدر منظور پیشوای آرامش
سبز و سرخ سپید اما پرچم_وطن باشد
از شهید هم یادی در رسای آرامش
آنکه نازنین جانش داده از کف و اما
بهر میهن و ملت از برای آرامش
ای یگانه هستی حق نام زیبایت
برکسان ما بنما آن سزای آرامش
آنکه بس ستم کرده در جهان و در گیتی
بهتر آن بود گوییم. نا سزای آرامش
یادخیر گویم من نام رفتگان برلب
تا نیایشی باشد از برای آرامش
هر که رفت از این گیتی حق بود نگهدارش
روح پاک او باشد با خدای آرامش
هم بهشت_مینویی قسمت و نصیبش باد
هم که شاد باشد او در سرای آرامش
هم شود بر او جاوید نام و یاداو
در دل
هرکه باعث نیکی شد برای آرامش
اینکه مرد_کوهستان یاد نموده در شعرش
از تمامی یاران با صفای آرامش .
شایدم یکی آید یاد من کند روزی
یا بخواند از بهرم آیه های آرامش
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان 🍀
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
🆔 @rostaye_noj
#نیایش_آرامش
رفته از سرای ما. در سرای آرامش
آنکه روزگاری بود در هوای آرامش
پر کشید و رفت اما سوگوارمان کرده
رسم زندگی این است ماورای آرامش
روح از جسد گشته چون جدا و بی همتا
تارسد به اصل خود برخدای آرامش
کشتی زمان آمد برنشسته در ساحل
روح در مثال اینجاست ناخدای آرامش
نام آن نکو باشد خوش بحال اقبالش
آنکه خلق را بنمود هم رضای آرامش
آمده دگر باره شام و صبح آدینه
جملگی بهم خوانیم آن دعای آرامش
رسم ما چنین باشد بهر رفتگان یادی
میکنیم دعایی خیر شامگاه آرامش
از برای هرکس شد .آنکه پرکشید از خاک
مادر و پدر منظور پیشوای آرامش
سبز و سرخ سپید اما پرچم_وطن باشد
از شهید هم یادی در رسای آرامش
آنکه نازنین جانش داده از کف و اما
بهر میهن و ملت از برای آرامش
ای یگانه هستی حق نام زیبایت
برکسان ما بنما آن سزای آرامش
آنکه بس ستم کرده در جهان و در گیتی
بهتر آن بود گوییم. نا سزای آرامش
یادخیر گویم من نام رفتگان برلب
تا نیایشی باشد از برای آرامش
هر که رفت از این گیتی حق بود نگهدارش
روح پاک او باشد با خدای آرامش
هم بهشت_مینویی قسمت و نصیبش باد
هم که شاد باشد او در سرای آرامش
هم شود بر او جاوید نام و یاداو
در دل
هرکه باعث نیکی شد برای آرامش
اینکه مرد_کوهستان یاد نموده در شعرش
از تمامی یاران با صفای آرامش .
شایدم یکی آید یاد من کند روزی
یا بخواند از بهرم آیه های آرامش
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان 🍀
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
#خدای_کاغذی
انقدر حالم بد است از این خدای کاغذی
اوکه می سازد ز آدم یک مترسک با کلای کاغذی
هر چه وجدان است می میرد در این معبد سرا
میکشد از بهرش آدم . آدمی دیگر برای کاغذی
پول را میگویم .او در قالب هر شکل و نام
گه ریال و گه دلار و گه طلای کاغذی
کرده را ناکرده میگرداند و هم ناکرده را کردار زشت
انقدر این کشته دارد بی سبب در لابه لای کاغذی
مرد را نامرد می سازد و هم بیگانه سازد آشنا
آنقدر گردند غریبان آشنای کاغذی
در تمام شهر عشق . فرهاد کشتن بهر او
بیستون ها گشت خراب اندر هوای کاغذی
مهربانی ها شده قربانی و مهری دگر در دل نماند
بهر این نا مهربان اندر ورای کاغذی
بس برادر گشت دشمن با برادر خواهرش
بس پدر گشت چون غریبه آشنای کاغذی
شعله زد سوزان حسد شد آتش و خصم بشر
مهربانی سوخت اندر شعله ی ظلم و جفای کاغذی
آنقدر کاسب دروغ و حقه و نیرنگ کرد .
آنطرف بس مشتری زد حقه های کاغذی
نقره و مس یا فلز های گرانتر مینماید هم طراز
وقتی آمد پای کاغذ این بلای کاغذی
آنقدر ارباب خورد حق فقیر و کار گر .
آنقدر عاقل شده دیوانه بس از این متاع کاغذی
بس که کاخ افزون شده اندر کنار کوخ ما
حاصل و محصول کشت است از ربای کاغذی
نارسایی ها رسید از راه نارس میوه ی عقل بشر
این همه نامردمی در باغ دنیا در رسای کاغذی
مرد کوهستان سوالی میکند از خود که از اول بگو
آخراین کاغذ چرا چون بت شد و شاید خدای کاغذی
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان 🍀
۹۹/۵/۱۶
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
#خدای_کاغذی
انقدر حالم بد است از این خدای کاغذی
اوکه می سازد ز آدم یک مترسک با کلای کاغذی
هر چه وجدان است می میرد در این معبد سرا
میکشد از بهرش آدم . آدمی دیگر برای کاغذی
پول را میگویم .او در قالب هر شکل و نام
گه ریال و گه دلار و گه طلای کاغذی
کرده را ناکرده میگرداند و هم ناکرده را کردار زشت
انقدر این کشته دارد بی سبب در لابه لای کاغذی
مرد را نامرد می سازد و هم بیگانه سازد آشنا
آنقدر گردند غریبان آشنای کاغذی
در تمام شهر عشق . فرهاد کشتن بهر او
بیستون ها گشت خراب اندر هوای کاغذی
مهربانی ها شده قربانی و مهری دگر در دل نماند
بهر این نا مهربان اندر ورای کاغذی
بس برادر گشت دشمن با برادر خواهرش
بس پدر گشت چون غریبه آشنای کاغذی
شعله زد سوزان حسد شد آتش و خصم بشر
مهربانی سوخت اندر شعله ی ظلم و جفای کاغذی
آنقدر کاسب دروغ و حقه و نیرنگ کرد .
آنطرف بس مشتری زد حقه های کاغذی
نقره و مس یا فلز های گرانتر مینماید هم طراز
وقتی آمد پای کاغذ این بلای کاغذی
آنقدر ارباب خورد حق فقیر و کار گر .
آنقدر عاقل شده دیوانه بس از این متاع کاغذی
بس که کاخ افزون شده اندر کنار کوخ ما
حاصل و محصول کشت است از ربای کاغذی
نارسایی ها رسید از راه نارس میوه ی عقل بشر
این همه نامردمی در باغ دنیا در رسای کاغذی
مرد کوهستان سوالی میکند از خود که از اول بگو
آخراین کاغذ چرا چون بت شد و شاید خدای کاغذی
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان 🍀
۹۹/۵/۱۶
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
#شاد_باش_آدینه
مهربانا شاد باشم را پذیرا شو در این . آدینه روز
روز شادی را برایت آرزو دارم در این . آدینه روز
این پگاه و شامگاه تو نکو . سرشار باشد مهر و عشق
مهربان ایزد. نگهدار تو باشد اندر این . آدینه روز
شاد خواهم جمله را از هر تبار و هر دیار هر مرام
یار باشد مهر ایزد بر شما هم میهنم . آدینه روز
دیو و دد . اهریمن و هر زشت و بد خو . رشک بر
دور باشد از شما در این زمان و لحظه ی. آدینه روز
هم شب آدینه خوش باشد شما را هم پگاه و شامگاه
چون گلسرخی شود زیبا شما را زندگی . آدینه روز
گردد این گفتار تو نیکو و رفتار تو نیکو تر به مانند عسل
گر که پندارت نکو گردانی و نیکو شوی . آدینه روز
شادی ی دل حق ماست . پس شاد باش و شاد زی
گر چه غمیگن میکند این حال و روز ما در این آدینه روز
زندگانی گر چه سخت است در زمان ما تو خود داناتری
روزگار ما شده غمگین ترین پایانی ی . آدینه روز
باز با اینکه غروبی غم زده آید سراغ ما نمیدانم چرا
چاره تنها مهربانی . شاد مانی . شادی است. آدینه روز
روزگاران کهن اندر وطن آدینه جشنی بودهمچون مهرگان
راد مرد و مهر بانو رقص گلها داشتن . آدینه روز
کام شیرین بود دل خوش بود ایزد یاوری میکرد و هم
مهربانی . شوخ شنگی چون عبادت بود در .آدینه روز
با لباس رنگی و با ساز و سنتور و دهل آدینه روز آدینه بود
در شب آدینه مهتابش فروزان بود چون خورشید این آدینه روز
تخت جمشید جم و منشور زرین کورش در آن زمانهای کهن
شرحه و پایان پذیرفت روزی از این روزها . آدینه روز
مرد کوهستان سروده شادباشی . مهر بانو . راد مرد
تا که دلشادت کند امروز و هر روزت بود . آدینه روز
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان 🍀
۹۹/۵/۱۶
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀🌸
🍀🌸🍀
🍀🌸
🍀
#شاد_باش_آدینه
مهربانا شاد باشم را پذیرا شو در این . آدینه روز
روز شادی را برایت آرزو دارم در این . آدینه روز
این پگاه و شامگاه تو نکو . سرشار باشد مهر و عشق
مهربان ایزد. نگهدار تو باشد اندر این . آدینه روز
شاد خواهم جمله را از هر تبار و هر دیار هر مرام
یار باشد مهر ایزد بر شما هم میهنم . آدینه روز
دیو و دد . اهریمن و هر زشت و بد خو . رشک بر
دور باشد از شما در این زمان و لحظه ی. آدینه روز
هم شب آدینه خوش باشد شما را هم پگاه و شامگاه
چون گلسرخی شود زیبا شما را زندگی . آدینه روز
گردد این گفتار تو نیکو و رفتار تو نیکو تر به مانند عسل
گر که پندارت نکو گردانی و نیکو شوی . آدینه روز
شادی ی دل حق ماست . پس شاد باش و شاد زی
گر چه غمیگن میکند این حال و روز ما در این آدینه روز
زندگانی گر چه سخت است در زمان ما تو خود داناتری
روزگار ما شده غمگین ترین پایانی ی . آدینه روز
باز با اینکه غروبی غم زده آید سراغ ما نمیدانم چرا
چاره تنها مهربانی . شاد مانی . شادی است. آدینه روز
روزگاران کهن اندر وطن آدینه جشنی بودهمچون مهرگان
راد مرد و مهر بانو رقص گلها داشتن . آدینه روز
کام شیرین بود دل خوش بود ایزد یاوری میکرد و هم
مهربانی . شوخ شنگی چون عبادت بود در .آدینه روز
با لباس رنگی و با ساز و سنتور و دهل آدینه روز آدینه بود
در شب آدینه مهتابش فروزان بود چون خورشید این آدینه روز
تخت جمشید جم و منشور زرین کورش در آن زمانهای کهن
شرحه و پایان پذیرفت روزی از این روزها . آدینه روز
مرد کوهستان سروده شادباشی . مهر بانو . راد مرد
تا که دلشادت کند امروز و هر روزت بود . آدینه روز
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان 🍀
۹۹/۵/۱۶
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🆔 @rostaye_noj
#کرونا_۲
من میروم تو میروی اینها و آنها میروند
با یک دلی از حسرت و درد و کرونا میروند
گر خیره سر باشی و نه اهل رعایت وتلاش
هر روز یک چند صد نفر از دار دنیا میروند
ویروس آمد در جهان آیا تو را تفهیم شد
ای با خرد وقت خطراین همه باما میروند
قدری کمی دقت بکن بر حال و بر افعال خود
دقت اگر کمتر کنی پایین و بالا میروند
بی دقتی باعث شود یاران از این شهر و دیار
با حال زار و مضطرب امروز و فردا میروند
ای وای بر احوال ما اینگونه شد چون حال ما
این را بدان از هر کجا در شهر و روستا میروند
بیرون نیا از خانه ات ویران مکن کاشانه ات
اینجا و آنجا میروی خیلی از اینجا میروند
فرقی ندارد بهر این ویروس منحوس و پلید
او هم در ایران میکشد هم در آمریکا میروند
ویروس نمیداند که تو پولدار هستی یا فقیر
وقتی که شخص آلوده شد نادار و دارا میروند
زایش نمی فهمد که او قصاب جان آدمیست
درآن واحد . لحظه یی نوزاد و ماما میروند
گرتو رعایت کم کنی بهداشت را کمرنگ کنی
در حال درمان تو نیز اهل مداوا میروند
فرقی ندارد شغل تو. کارمند باشی کار گر
او میبرد از هر طرف .سرهنگ و بنا میروند
اوجی دوباره بس گرفت موجی جدید آمد پدید
هشیار باش . هشدار ده چون کل دنیا میروند
ماسکی بزن دستی بشور .با فاصله از راه دور
حرفی بزن چون غیر از این فرزند و بابا میروند
از مرد کوهستان شنو این شعر و این هشدار ها
زنگ خطر را میزند . ای وای و ای وا میروند
۹۹/۴/۵
🌱 با تشکر از آقای #حمید_مقدم، #مرد_کوهستان 🌱
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🍀🌸🍀
🌸🍀
🆔 @rostaye_noj
#کرونا_۲
من میروم تو میروی اینها و آنها میروند
با یک دلی از حسرت و درد و کرونا میروند
گر خیره سر باشی و نه اهل رعایت وتلاش
هر روز یک چند صد نفر از دار دنیا میروند
ویروس آمد در جهان آیا تو را تفهیم شد
ای با خرد وقت خطراین همه باما میروند
قدری کمی دقت بکن بر حال و بر افعال خود
دقت اگر کمتر کنی پایین و بالا میروند
بی دقتی باعث شود یاران از این شهر و دیار
با حال زار و مضطرب امروز و فردا میروند
ای وای بر احوال ما اینگونه شد چون حال ما
این را بدان از هر کجا در شهر و روستا میروند
بیرون نیا از خانه ات ویران مکن کاشانه ات
اینجا و آنجا میروی خیلی از اینجا میروند
فرقی ندارد بهر این ویروس منحوس و پلید
او هم در ایران میکشد هم در آمریکا میروند
ویروس نمیداند که تو پولدار هستی یا فقیر
وقتی که شخص آلوده شد نادار و دارا میروند
زایش نمی فهمد که او قصاب جان آدمیست
درآن واحد . لحظه یی نوزاد و ماما میروند
گرتو رعایت کم کنی بهداشت را کمرنگ کنی
در حال درمان تو نیز اهل مداوا میروند
فرقی ندارد شغل تو. کارمند باشی کار گر
او میبرد از هر طرف .سرهنگ و بنا میروند
اوجی دوباره بس گرفت موجی جدید آمد پدید
هشیار باش . هشدار ده چون کل دنیا میروند
ماسکی بزن دستی بشور .با فاصله از راه دور
حرفی بزن چون غیر از این فرزند و بابا میروند
از مرد کوهستان شنو این شعر و این هشدار ها
زنگ خطر را میزند . ای وای و ای وا میروند
۹۹/۴/۵
🌱 با تشکر از آقای #حمید_مقدم، #مرد_کوهستان 🌱
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸
🌸🍀
🌸
🆔 @rostaye_noj
تقدیم به دختران سرزمینم
چون خداوندخلقتی کرد نام او دختر گذاشت
در میان این صدف یک در و دوصد گوهر گذاشت
گوهری از مهربانی گوهری از عشق و مهر
گوهری همچون نجابت بر سر دختر گذاشت
او شده شهزاد و مهر بانوی این ملک کهن
چون رسیده بر کمال آنگاه نام نامیش مادر گذاشت
هرچه خواهی شهد و شیرین است دختر چون زبس بابایی است
بهر بابا های عالم رمز این مهر از دل و دفتر گذاشت
دختری داری اگر ؟ قدرش بدان کین شهرزاد
یک فرشته بوده اول بعد پا در عالم دیگر گذاشت
دختران چون یک گل اند از رنگ گلهای بهشت
این صفت را خود رسول الله بر دختر گذاشت
دختران را بس گرامی دار و بس تکریم کن
دختر است دیگر که باید نعمتش بر سر گذاشت
پس گرامی باد روزش روز دخترهای خوب میهنم
زنده و پاینده باد هر دختری امروز پای بر کشور گذاشت
مرد کوهستان که خود یک گوهر از دریا گرفت
نام او را حافظ از دیوان عطیه . بر گذاشت
زنده و پاینده باشی دختر زیبا و مه سیمای من
از وجود نازنینت منتی حق بر من و مادرگذاشت
#روز_دختر
99/4/2
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم، #مرد_کوهستان 🍀
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
🌸🍀🌸
🌸🍀
🌸
🆔 @rostaye_noj
تقدیم به دختران سرزمینم
چون خداوندخلقتی کرد نام او دختر گذاشت
در میان این صدف یک در و دوصد گوهر گذاشت
گوهری از مهربانی گوهری از عشق و مهر
گوهری همچون نجابت بر سر دختر گذاشت
او شده شهزاد و مهر بانوی این ملک کهن
چون رسیده بر کمال آنگاه نام نامیش مادر گذاشت
هرچه خواهی شهد و شیرین است دختر چون زبس بابایی است
بهر بابا های عالم رمز این مهر از دل و دفتر گذاشت
دختری داری اگر ؟ قدرش بدان کین شهرزاد
یک فرشته بوده اول بعد پا در عالم دیگر گذاشت
دختران چون یک گل اند از رنگ گلهای بهشت
این صفت را خود رسول الله بر دختر گذاشت
دختران را بس گرامی دار و بس تکریم کن
دختر است دیگر که باید نعمتش بر سر گذاشت
پس گرامی باد روزش روز دخترهای خوب میهنم
زنده و پاینده باد هر دختری امروز پای بر کشور گذاشت
مرد کوهستان که خود یک گوهر از دریا گرفت
نام او را حافظ از دیوان عطیه . بر گذاشت
زنده و پاینده باشی دختر زیبا و مه سیمای من
از وجود نازنینت منتی حق بر من و مادرگذاشت
#روز_دختر
99/4/2
🍀 با تشکر از آقای #حمید_مقدم، #مرد_کوهستان 🍀
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
🆔 @rostaye_noj
🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
#به_مناسبت_روز_ماما
بنام ایزد یکتا
مامایی در نج کهن
با درود به اهالی محترم روستای من و تو
بهار دل انگیز بر شما گوارا باد . با آرزوی تندرستی و بهروزی برای شما تک تک گرامیان به عرض میرساند با عنایت به اینکه امروز در تقویم ایران #روز_مامایی ثبت شده بجا و مناسب دیدیم ابتدا به همه مهربانوانی که از روستای کهن من و توی نج در این خصوص تحصیلات عالیه نمودن و اکنون به عنوان ماما در شهر های مختلف مشغول به خدمت رسانی به هم میهنانند تبریک عرض نماییم و برایشان همانند بقیه کادر درمانی و خدمات پزشکی کشور آرزوی تندرستی و سلامتی نماییم و از طرفی یاد خیری نماییم از ماماهای سنتی دوره ها و دهه های گذشته روستای نج، تا آنجا که در خاطر دارم دو یا سه نفر در نج به این عنوان معروف بودن که در اصطلاح قدیم از آنان بعنوان #گت_مار یاد میکردن و عده یی زمامار میگفتن و در اصطلاح فارسی قابله نیز گفته میشد . اما گت ماران نج زنده یادان #مش_مریم مادر مرحوم فیض الله صادقی و #ساره_خاتون مادر مرحوم محمد یزدانی و مش ربابه مادر حاج آقا رجب سهرابی بودن . البته دراین میان نقش مش مریم پررنگ تر بود و تقریبا بیشتر از آن دو گرامی فعال بود . قبل از زایمان که حدودا دو یا سه هفته به زایمان مانده بود گت مار تمام حالات و روحیات و خوردن نوع غذای زن باردار را زیر نظر داشت و هر دو روز یکبار به او سر میزد و بعد از زایمان نیز تا چند روز گت مار یا گت ماران مورد نظر و قید شده در متن به بیمار خود سر میزدن در این بین جشن و شادی خانوادگی و دور همی همسایگان دود کردن اسپند و جیکو نیز بخش دیگری از این مراسم بود .گفتن اذان و اقامه بر گوش نوزاد و مراسم نامگذری نیز در جای خود قابل بحث است که شاید از حوصله شما عزیزان خارج باشد . در یک باور قدیمی بعد از زایمان یک یا چند پیاز را بر سیخ کرده و دور بر نوزاد مادر و گهواه و در پایان بر چهار دور خانه میچرخانندن بر این باور که آل و جن و پری و موجودات نامرئی به مادر و کودک آسیب نزنند و این سیخ پیاز تا چهل روز بر بالای سر نوزاد باقی می ماند . بستن حنا در دختران و زنان خانواده مرسوم بود شکستن گردو بر روی گهواره زمانی که نوزاد برای اولین بار به گهواره بسته میشد مرسوم بود پختن کماج و نون خانی و بادونه و دادن شام و نهار بعنوان ولیمه مرسوم بود . در این ایام تا نوزاد به حمام برده شود و بقول معروف چهل تاس اوو در چهل روز بعد از تولد بر سرش ریخته شود کم و بیش گت مار یا همان قابله در منزل مادر و نوزاد در رفت آمد بود و دستورات غذایی صادر میکرد که مادر بنیه و قوت بگیرد و بتواند نوزاد را شیر بدهد یکی از چند غذای معروف دوران زایمان برای مادر همان کاچی بود که درست میکردن و تر حلوا و فرینی و حریره شیرین که از نشاسته درست میشد نیز در رژیم غذایی مادر منظور میشد و به این صورت بود که نو رسیده گان توسط قابله یا گت مار یا زمامار یا بقول امروزی ها ماما مورد استقبال قرار میگرفتن . مراسم دندانک پزی یا دنن سری نیز که بمحض رویت اولین نیش دندان نوزاد انجام میشد که معمولا پختنی از نوع عدسی . لوبیا . و باقلا یا همان باکله پته معروف که لذت خاص خود را داشت و جشنی کوچک محسوب میشد حبوبات پخته شده توسط افراد خانواده برای تمامی همسایگان و فامیل ها برده میشد و طرف مقابل در ظرف پول یا پارچه و روسری و چیز هایی از این قبیل هدیه میداد با این شرح حال از قدیم بجاست که با یاد خیری از گت ماران روستای من و تو و نیایش آرامش برای این آسمانی شدگان به ماما های امروزشادباش گفته و برای همه آنها بهترین ها را آرزو نماییم .
🌿از طرف #شورا و #دهیاری_نج_کهن 🌿
99 / 2 / 15
🌸 با تشکر از آقای #حمید_مقدم. #مرد_کوهستان 🌸
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
#به_مناسبت_روز_ماما
بنام ایزد یکتا
مامایی در نج کهن
با درود به اهالی محترم روستای من و تو
بهار دل انگیز بر شما گوارا باد . با آرزوی تندرستی و بهروزی برای شما تک تک گرامیان به عرض میرساند با عنایت به اینکه امروز در تقویم ایران #روز_مامایی ثبت شده بجا و مناسب دیدیم ابتدا به همه مهربانوانی که از روستای کهن من و توی نج در این خصوص تحصیلات عالیه نمودن و اکنون به عنوان ماما در شهر های مختلف مشغول به خدمت رسانی به هم میهنانند تبریک عرض نماییم و برایشان همانند بقیه کادر درمانی و خدمات پزشکی کشور آرزوی تندرستی و سلامتی نماییم و از طرفی یاد خیری نماییم از ماماهای سنتی دوره ها و دهه های گذشته روستای نج، تا آنجا که در خاطر دارم دو یا سه نفر در نج به این عنوان معروف بودن که در اصطلاح قدیم از آنان بعنوان #گت_مار یاد میکردن و عده یی زمامار میگفتن و در اصطلاح فارسی قابله نیز گفته میشد . اما گت ماران نج زنده یادان #مش_مریم مادر مرحوم فیض الله صادقی و #ساره_خاتون مادر مرحوم محمد یزدانی و مش ربابه مادر حاج آقا رجب سهرابی بودن . البته دراین میان نقش مش مریم پررنگ تر بود و تقریبا بیشتر از آن دو گرامی فعال بود . قبل از زایمان که حدودا دو یا سه هفته به زایمان مانده بود گت مار تمام حالات و روحیات و خوردن نوع غذای زن باردار را زیر نظر داشت و هر دو روز یکبار به او سر میزد و بعد از زایمان نیز تا چند روز گت مار یا گت ماران مورد نظر و قید شده در متن به بیمار خود سر میزدن در این بین جشن و شادی خانوادگی و دور همی همسایگان دود کردن اسپند و جیکو نیز بخش دیگری از این مراسم بود .گفتن اذان و اقامه بر گوش نوزاد و مراسم نامگذری نیز در جای خود قابل بحث است که شاید از حوصله شما عزیزان خارج باشد . در یک باور قدیمی بعد از زایمان یک یا چند پیاز را بر سیخ کرده و دور بر نوزاد مادر و گهواه و در پایان بر چهار دور خانه میچرخانندن بر این باور که آل و جن و پری و موجودات نامرئی به مادر و کودک آسیب نزنند و این سیخ پیاز تا چهل روز بر بالای سر نوزاد باقی می ماند . بستن حنا در دختران و زنان خانواده مرسوم بود شکستن گردو بر روی گهواره زمانی که نوزاد برای اولین بار به گهواره بسته میشد مرسوم بود پختن کماج و نون خانی و بادونه و دادن شام و نهار بعنوان ولیمه مرسوم بود . در این ایام تا نوزاد به حمام برده شود و بقول معروف چهل تاس اوو در چهل روز بعد از تولد بر سرش ریخته شود کم و بیش گت مار یا همان قابله در منزل مادر و نوزاد در رفت آمد بود و دستورات غذایی صادر میکرد که مادر بنیه و قوت بگیرد و بتواند نوزاد را شیر بدهد یکی از چند غذای معروف دوران زایمان برای مادر همان کاچی بود که درست میکردن و تر حلوا و فرینی و حریره شیرین که از نشاسته درست میشد نیز در رژیم غذایی مادر منظور میشد و به این صورت بود که نو رسیده گان توسط قابله یا گت مار یا زمامار یا بقول امروزی ها ماما مورد استقبال قرار میگرفتن . مراسم دندانک پزی یا دنن سری نیز که بمحض رویت اولین نیش دندان نوزاد انجام میشد که معمولا پختنی از نوع عدسی . لوبیا . و باقلا یا همان باکله پته معروف که لذت خاص خود را داشت و جشنی کوچک محسوب میشد حبوبات پخته شده توسط افراد خانواده برای تمامی همسایگان و فامیل ها برده میشد و طرف مقابل در ظرف پول یا پارچه و روسری و چیز هایی از این قبیل هدیه میداد با این شرح حال از قدیم بجاست که با یاد خیری از گت ماران روستای من و تو و نیایش آرامش برای این آسمانی شدگان به ماما های امروزشادباش گفته و برای همه آنها بهترین ها را آرزو نماییم .
🌿از طرف #شورا و #دهیاری_نج_کهن 🌿
99 / 2 / 15
🌸 با تشکر از آقای #حمید_مقدم. #مرد_کوهستان 🌸
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
تقدیم به یار دبستانی و معلمین عزیز روستای
من و تو
به بهانه روز معلم .
زنگ انشآ
دوران دبستان را چگونه گذراندید
باسلام به آقای معلم و همکلاسی های عزیز
در دوره دبستان در روستایمان نج وضع مانند اکنون نبود مدیران ما ا ز بخش یا حوزه آموزشی میامدن ما خیلی فقیرانه درس میخواندیم آب لوله کشی نبود بچه ها باید روزی چند بار نوبتی از قنات با ظرف برای معلم آب می آوردیم در زمستان بخاری هیزومی داشتیم معلم میگفت هر دانش آموز صبح که می آید سه تاپاله و یک گون بیاورد تا در بخاری بریزیم یادم می آید یکی از بچه ها مامور میشد تاپاله ها را میشمرد و اسم طرف را یاداشت میکرد اگر کسی نمی آورد باید درزنگ ورود به کلاس کلاغ پر میرفت . گاهی میگفتن نفری پنج ریال برای تعمیر مدرسه یا برپایی جشن ششم بهمن پول بیاورید ما ساعت ها گریه میکردیم تا پدر و مادر ما آن پول را بما بدهند و البته یک کتک مفصل هم بابت طلب کردن پول از مادرمان میخوردیم ما یک فراش مهربان داشتیم بنام مش ذلفقار خیلی زحمتکش بود او به ما خیلی چیزها یاد میداد . ما چهار زنگ داشتیم یکی زنگ کلاس یکی زنگ تفریح یکی زنگ غذا ویکی زنگ خانه . زنگ غذا زنگی بود که در مدرسه بنا به دستور دولت آن زمان تغذیه رایگان میدادن سیب زمینی آب پز لوبیا پخته کلوچه و نارنگی موز و پنیر دانمارکی . یادم می آید همه ما یک قاشق ویک کاسه بهمراه داشتیم مش ذلفقار مسعول توزیع بود همه بترتیب صف کاسه بدست از جلوی دیگ رد میشدیم و مش ذلفقار در کاسه ما عدسی یا لوبیا میریخت و میگفت بخور شاه رو دعا کن . ما هرروز قبل از رفتن به کلاس صف می بستیم با اشارات معلم نرمش میکردیم بعد توسط یک نفر پرچم ایران بالا برده میشد وبصورت دسته جمعی سرود میخواندیم به این صورت
دستامونو میکنیم بالا
باهم دیگه میکنیم دعا
دعا به شاهنشاه مون
به شاه خوب و مهربون
خدا که مارو دوس داره
دعا مونو قبول داره
بعد از کلاس هم وقتی به خانه میرفتیم باید با صف میرفتیم یک نفر مبصر بود اگر از صف خارج میشدیم بمعلم میگفت و تنبیه میشدیم
در دوره ما دخترها وپسرها باهم به مدرسه می آمدن دخترها باید روپوش یقه سفید و پسرها باید کت یقه سفید داشته باشند .راستی اسم درس های کتاب فارسی ما از این قرار بود .
دوازده برادر
گاو عمو حسین
آرش کمانگیر
کوکب خانم
قوقولی قوقو
حسنک کجایی
کتاب من یار مهربانم
پطرس پسر شجاع
ادیسون
گراهام بل
دهقان فداکار
تصمیم کبرا
سیزده بدر
عید نوروز
کورش کبیر
بلدرچین و برزگر
ای مادر عزیز
روز نجات آذر بایجان
رضا شاه کبیر
راه آهن
شیرو خورشید
امیر کبیر
کاوه آهنگر
انقلاب سفید
سپاه دانش
فصل پاییز
اولین روز درس
آخرین روز درس
و خیلی چیزهای دیگر که من یادم هست و از حوصله شما خارج . این بود مختصر ی از شرح دوران دبستان ما که بزبان دانش آموزی نوشتم امید وارم خوشتان آمده باشد و نمره خوبی به من بدهید
با تشکر از دوستان مرد کوهستان
روز معلم مبارک
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم. #مرد_کوهستان🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
تقدیم به یار دبستانی و معلمین عزیز روستای
من و تو
به بهانه روز معلم .
زنگ انشآ
دوران دبستان را چگونه گذراندید
باسلام به آقای معلم و همکلاسی های عزیز
در دوره دبستان در روستایمان نج وضع مانند اکنون نبود مدیران ما ا ز بخش یا حوزه آموزشی میامدن ما خیلی فقیرانه درس میخواندیم آب لوله کشی نبود بچه ها باید روزی چند بار نوبتی از قنات با ظرف برای معلم آب می آوردیم در زمستان بخاری هیزومی داشتیم معلم میگفت هر دانش آموز صبح که می آید سه تاپاله و یک گون بیاورد تا در بخاری بریزیم یادم می آید یکی از بچه ها مامور میشد تاپاله ها را میشمرد و اسم طرف را یاداشت میکرد اگر کسی نمی آورد باید درزنگ ورود به کلاس کلاغ پر میرفت . گاهی میگفتن نفری پنج ریال برای تعمیر مدرسه یا برپایی جشن ششم بهمن پول بیاورید ما ساعت ها گریه میکردیم تا پدر و مادر ما آن پول را بما بدهند و البته یک کتک مفصل هم بابت طلب کردن پول از مادرمان میخوردیم ما یک فراش مهربان داشتیم بنام مش ذلفقار خیلی زحمتکش بود او به ما خیلی چیزها یاد میداد . ما چهار زنگ داشتیم یکی زنگ کلاس یکی زنگ تفریح یکی زنگ غذا ویکی زنگ خانه . زنگ غذا زنگی بود که در مدرسه بنا به دستور دولت آن زمان تغذیه رایگان میدادن سیب زمینی آب پز لوبیا پخته کلوچه و نارنگی موز و پنیر دانمارکی . یادم می آید همه ما یک قاشق ویک کاسه بهمراه داشتیم مش ذلفقار مسعول توزیع بود همه بترتیب صف کاسه بدست از جلوی دیگ رد میشدیم و مش ذلفقار در کاسه ما عدسی یا لوبیا میریخت و میگفت بخور شاه رو دعا کن . ما هرروز قبل از رفتن به کلاس صف می بستیم با اشارات معلم نرمش میکردیم بعد توسط یک نفر پرچم ایران بالا برده میشد وبصورت دسته جمعی سرود میخواندیم به این صورت
دستامونو میکنیم بالا
باهم دیگه میکنیم دعا
دعا به شاهنشاه مون
به شاه خوب و مهربون
خدا که مارو دوس داره
دعا مونو قبول داره
بعد از کلاس هم وقتی به خانه میرفتیم باید با صف میرفتیم یک نفر مبصر بود اگر از صف خارج میشدیم بمعلم میگفت و تنبیه میشدیم
در دوره ما دخترها وپسرها باهم به مدرسه می آمدن دخترها باید روپوش یقه سفید و پسرها باید کت یقه سفید داشته باشند .راستی اسم درس های کتاب فارسی ما از این قرار بود .
دوازده برادر
گاو عمو حسین
آرش کمانگیر
کوکب خانم
قوقولی قوقو
حسنک کجایی
کتاب من یار مهربانم
پطرس پسر شجاع
ادیسون
گراهام بل
دهقان فداکار
تصمیم کبرا
سیزده بدر
عید نوروز
کورش کبیر
بلدرچین و برزگر
ای مادر عزیز
روز نجات آذر بایجان
رضا شاه کبیر
راه آهن
شیرو خورشید
امیر کبیر
کاوه آهنگر
انقلاب سفید
سپاه دانش
فصل پاییز
اولین روز درس
آخرین روز درس
و خیلی چیزهای دیگر که من یادم هست و از حوصله شما خارج . این بود مختصر ی از شرح دوران دبستان ما که بزبان دانش آموزی نوشتم امید وارم خوشتان آمده باشد و نمره خوبی به من بدهید
با تشکر از دوستان مرد کوهستان
روز معلم مبارک
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم. #مرد_کوهستان🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
#چالش_عکس
عکس شماره 62
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم🌿
پربازدیدترین عکسها به عنوان پروفایل کانال و ادمین قرار میگیرد.
#در_خانه_میمانیم
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
#چالش_عکس
عکس شماره 62
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم🌿
پربازدیدترین عکسها به عنوان پروفایل کانال و ادمین قرار میگیرد.
#در_خانه_میمانیم
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
نیایش_آرامش
رفته از سرای ما. در سرای آرامش
آنکه روزگاری بود در هوای آرامش
پر کشید و رفت اما سوگوارمان کرده
رسم زندگی این است ماورای آرامش
روح از جسد گشته چون جدا و بی همتا
تارسد به اصل خود برخدای آرامش
کشتی زمان آمد برنشسته در ساحل
روح در مثال اینجاست ناخدای آرامش
نام آن نکو باشد خوش بحال اقبالش
آنکه خلق را بنمود هم رضای آرامش
آمده دگر باره شام و صبح آدینه
جملگی بهم خوانیم آن دعای آرامش
رسم ما چنین باشد بهر رفتگان یادی
میکنیم دعایی خیر شامگاه آرامش
از برای هرکس شد .آنکه پرکشید از خاک
مادر و پدر منظور پیشوای آرامش
سبز و سرخ سپید اما پرچم_وطن باشد
از شهید هم یادی در رسای آرامش
آنکه نازنین جانش داده از کف و اما
بهر میهن و ملت از برای آرامش
ای یگانه هستی حق نام زیبایت
برکسان ما بنما آن سزای آرامش
آنکه بس ستم کرده در جهان و در گیتی
بهتر آن بود گوییم. نا سزای آرامش
یادخیر گویم من نام رفتگان برلب
تا نیایشی باشد از برای آرامش
هر که رفت از این گیتی حق بود نگهدارش
روح پاک او باشد با خدای آرامش
هم بهشت_مینویی قسمت و نصیبش باد
هم که شاد باشد او در سرای آرامش
هم شود بر او جاوید نام و یاداو
در دل
هرکه باعث نیکی شد برای آرامش
اینکه مرد_کوهستان یاد نموده در شعرش
از تمامی یاران با صفای آرامش .
شایدم یکی آید یاد من کند روزی
یا بخواند از بهرم آیه های آرامش
سرایش 96 / 6 /14
🌿 با تشکر اقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان 🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
رفته از سرای ما. در سرای آرامش
آنکه روزگاری بود در هوای آرامش
پر کشید و رفت اما سوگوارمان کرده
رسم زندگی این است ماورای آرامش
روح از جسد گشته چون جدا و بی همتا
تارسد به اصل خود برخدای آرامش
کشتی زمان آمد برنشسته در ساحل
روح در مثال اینجاست ناخدای آرامش
نام آن نکو باشد خوش بحال اقبالش
آنکه خلق را بنمود هم رضای آرامش
آمده دگر باره شام و صبح آدینه
جملگی بهم خوانیم آن دعای آرامش
رسم ما چنین باشد بهر رفتگان یادی
میکنیم دعایی خیر شامگاه آرامش
از برای هرکس شد .آنکه پرکشید از خاک
مادر و پدر منظور پیشوای آرامش
سبز و سرخ سپید اما پرچم_وطن باشد
از شهید هم یادی در رسای آرامش
آنکه نازنین جانش داده از کف و اما
بهر میهن و ملت از برای آرامش
ای یگانه هستی حق نام زیبایت
برکسان ما بنما آن سزای آرامش
آنکه بس ستم کرده در جهان و در گیتی
بهتر آن بود گوییم. نا سزای آرامش
یادخیر گویم من نام رفتگان برلب
تا نیایشی باشد از برای آرامش
هر که رفت از این گیتی حق بود نگهدارش
روح پاک او باشد با خدای آرامش
هم بهشت_مینویی قسمت و نصیبش باد
هم که شاد باشد او در سرای آرامش
هم شود بر او جاوید نام و یاداو
در دل
هرکه باعث نیکی شد برای آرامش
اینکه مرد_کوهستان یاد نموده در شعرش
از تمامی یاران با صفای آرامش .
شایدم یکی آید یاد من کند روزی
یا بخواند از بهرم آیه های آرامش
سرایش 96 / 6 /14
🌿 با تشکر اقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان 🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
🆔 @rostaye_noj
🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
#شاد_باش_بهاری
آهای مردم ایران شمالی و جنوبی
بود سال تو نیکو همایون و بخوبی
آهای گیل گیل مردان همه مردم گیلان
آهای کرود دلاور . آهای مردم سیستان
آهای مرد لرستان زنان خرم آباد
بود خانه مهرت همیشه سبز و آباد
درود ای بختیاری و چار محال زیبا
همه غیورو بی باک وطن پرست و .والا
آهای ترک رشیدی که اهل این دیاری
تو از باقر و ستار . دیار شهر یاری
آهای خطه ی کرمان نبینی تو دگر غم
برایت آرزویم به تاریخ همین بم
سلام شهر پراز راز سلامم به تو شیراز
بود حافظ و سعدی ترا نماد این راز
درودم به تو ای یزد تو ای شهر پر ایمان
همه هموطن من چه زرتشت و مسلمان
تو اصفهان زیبا که نیمی از جهانی
برایت آرزومند که سر زنده بمانی
درودم به تو زنجان درودم به تو سمنان
نمک گیر هم هستیم سر سفره ی ایران
خوزستان دلاور و بوشهر بویر احمد
نماند به تن تو دگر رنج و دگر درد
درودم بتو هرمز . به مانند گل یاس
تو تندرست بمانی سلام به بندر عباس
برایت آرزویم به طولانی ی یک راه
مثل قصه شیرین و فرهاد کرمانشاه
آهای مردم مشهد همه اهل خراسان
همه در ره میهن ز نسل سربداران
همه اهل ده و شهر همه ساکن استان
کرج باشی و البرز . و قم باشی و تهران
خلاصه اهل ایران همه مرد دلاور
همه زنان ایران همه خواهر و مادر
منم هموطن تو ز نسل کوه و دریا
فدایی تو باشم تو و او و من و ما
منم زنسل دشت و ز البرز و دماوند
بیا به عشق میهن دلامون بشه پیوند
دیار عاشقانم اهل مازندرانم
برای حفظ ایران دهم این سرو جانم
منم مرد کوهستان برای عرض تبریک
رسیده ام به خدمت کنارتان و نزدیک
بگویم به حضورت درود و شادباشی
که سال نودو نه خجسته باد و باشی
بود سال تو نیکو به مانند گل سرخ
بود حال تو نیکو و روزت همه فرخ
همه روز تو نوروز همه سال تو پیروز
همیشه زنده باشی وصدسال تو نوروز
بیاری خداوند . خدای خوب و ایزد
ز تو بلا بود دور. گزندو دیو وهم . دد
بهار پیش رویت پراز سبزه و سوسن
بود نوش نگاهت توای هم وطن من
شادباش به همه ی هموطنان و دوستان
مرد کوهستان
سرایش 98 / 12 / 28
🌿 با تشکر از اقای #حمید_مقدم 🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
#شاد_باش_بهاری
آهای مردم ایران شمالی و جنوبی
بود سال تو نیکو همایون و بخوبی
آهای گیل گیل مردان همه مردم گیلان
آهای کرود دلاور . آهای مردم سیستان
آهای مرد لرستان زنان خرم آباد
بود خانه مهرت همیشه سبز و آباد
درود ای بختیاری و چار محال زیبا
همه غیورو بی باک وطن پرست و .والا
آهای ترک رشیدی که اهل این دیاری
تو از باقر و ستار . دیار شهر یاری
آهای خطه ی کرمان نبینی تو دگر غم
برایت آرزویم به تاریخ همین بم
سلام شهر پراز راز سلامم به تو شیراز
بود حافظ و سعدی ترا نماد این راز
درودم به تو ای یزد تو ای شهر پر ایمان
همه هموطن من چه زرتشت و مسلمان
تو اصفهان زیبا که نیمی از جهانی
برایت آرزومند که سر زنده بمانی
درودم به تو زنجان درودم به تو سمنان
نمک گیر هم هستیم سر سفره ی ایران
خوزستان دلاور و بوشهر بویر احمد
نماند به تن تو دگر رنج و دگر درد
درودم بتو هرمز . به مانند گل یاس
تو تندرست بمانی سلام به بندر عباس
برایت آرزویم به طولانی ی یک راه
مثل قصه شیرین و فرهاد کرمانشاه
آهای مردم مشهد همه اهل خراسان
همه در ره میهن ز نسل سربداران
همه اهل ده و شهر همه ساکن استان
کرج باشی و البرز . و قم باشی و تهران
خلاصه اهل ایران همه مرد دلاور
همه زنان ایران همه خواهر و مادر
منم هموطن تو ز نسل کوه و دریا
فدایی تو باشم تو و او و من و ما
منم زنسل دشت و ز البرز و دماوند
بیا به عشق میهن دلامون بشه پیوند
دیار عاشقانم اهل مازندرانم
برای حفظ ایران دهم این سرو جانم
منم مرد کوهستان برای عرض تبریک
رسیده ام به خدمت کنارتان و نزدیک
بگویم به حضورت درود و شادباشی
که سال نودو نه خجسته باد و باشی
بود سال تو نیکو به مانند گل سرخ
بود حال تو نیکو و روزت همه فرخ
همه روز تو نوروز همه سال تو پیروز
همیشه زنده باشی وصدسال تو نوروز
بیاری خداوند . خدای خوب و ایزد
ز تو بلا بود دور. گزندو دیو وهم . دد
بهار پیش رویت پراز سبزه و سوسن
بود نوش نگاهت توای هم وطن من
شادباش به همه ی هموطنان و دوستان
مرد کوهستان
سرایش 98 / 12 / 28
🌿 با تشکر از اقای #حمید_مقدم 🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
🌸🌿🌸🌿
🌸🌿🌸
🌸🌿
🌸
خاطره ی بهاری
عید اومد و بهار اومد شادی اومد دو باره
بهاری که یه دنیا سرسبزی و گل میاره
بهار اومد دوباره بازسازی و نو نوا شیم
کینه ها رو بشوریم و خالص و با صفا شیم
هرچند که امسال واسه مون یه سال سختی بوده
سالی پراز حادثه و غم و بدبختی بوده
چه میشه کرد هرملتی یه سرنوشتی داره
خوب یا که بد . ذات و سرشتی داره
اما قدیم عید ما اینجور نبود
فامیل و دوست انقد ز هم دور نبود
اون قدیما دلها همه مهربون
همسایه ها یکدل بودن یک زبون
خونه تکانی ها خودش نماد اتحاد بود
کمک میکرد همسایه و همه جوره باهاد بود
یه رسمی بود آخر چارشنبه و آش معروف
هفت ترشی آش می پختن و تقسیم میشد تو ظروف
برای همسایه میداد یه کاسه و یه بشقاب
خودت دیگه لذت این کار قشنگ و در یاب
آروم آروم هوا که شب میشد و تاریک میشد
بقول ما چشمه سری نزدیک و نزدیک میشد
کوچه میشد هفت گوله و چشمه و نور و آتش
شادی بود اما ته دل. بدون هیچ غل و غش
می پریدیم رو آتیش و هلا هلا میگفتیم
زردی ما با تو باشه. سرخی یت به ما میگفتیم
آخ که چقد قشنگ بوده لحظه و ساعت و سال
بچه های همسایه ها خندون و شاد و خوشحال
بعد دوروزعید میشد و سال جدید میومد
نوبت عید گردشی و دید و باز دید میومد
لباس نو. پیرهن نو . یه کفش زرق و برقی
یعنی ببین چقد شدم . امروز اهل ترقی
عیدی هامون یه پنج زاری یا پول کاغذی بود
از پدر و مادر و یا عمه و خال قزی بود
یواش یواش سبزه و گل تو صحرا در می اومد
عید ماهم تموم می شد سیزده بدر می اومد
هرکی واسه رفتن به دشت و صحرا
شب می نمود وسایلی مهیا
صبح که میشد گروه گروه اهالی
یه زیرانداز نمد بوده یا قالی
غذا دیگه سرد بوده یا که داغ بود
مقصد شون زمی لو یا مش صنمبر باغ بود
کماج میکرد مادرمون نون یا قطاب میخوردیم
بعد نهار جمع میشدیم تو باغ و تاب میخوردیم
الان دیگه هفت سین ما سیر و سماق نداره
واسه اینکارا دیگه کسی دل و دماغ نداره
سیر و سماق ماهی چاق همه یه جور بهانه است
برای دوست داشتن هم مثنوی و ترانه است
مثل همین شعری که من ساده ی ساده گفتم
بدون پیچیدگی و فیس و افاده گفتم
امید که نوروز شما سال جدید سال خوب
باشه همه شادی و خوشحالی و احوال خوب
مرد کوهستانم و یه خاطره گفتم برات
ساده ولی رفیق من . بگم که جانم فدات
سرایش 98 / 12 / 12
🌿با تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌸🌿🌸🌿
🌸🌿🌸
🌸🌿
🌸
خاطره ی بهاری
عید اومد و بهار اومد شادی اومد دو باره
بهاری که یه دنیا سرسبزی و گل میاره
بهار اومد دوباره بازسازی و نو نوا شیم
کینه ها رو بشوریم و خالص و با صفا شیم
هرچند که امسال واسه مون یه سال سختی بوده
سالی پراز حادثه و غم و بدبختی بوده
چه میشه کرد هرملتی یه سرنوشتی داره
خوب یا که بد . ذات و سرشتی داره
اما قدیم عید ما اینجور نبود
فامیل و دوست انقد ز هم دور نبود
اون قدیما دلها همه مهربون
همسایه ها یکدل بودن یک زبون
خونه تکانی ها خودش نماد اتحاد بود
کمک میکرد همسایه و همه جوره باهاد بود
یه رسمی بود آخر چارشنبه و آش معروف
هفت ترشی آش می پختن و تقسیم میشد تو ظروف
برای همسایه میداد یه کاسه و یه بشقاب
خودت دیگه لذت این کار قشنگ و در یاب
آروم آروم هوا که شب میشد و تاریک میشد
بقول ما چشمه سری نزدیک و نزدیک میشد
کوچه میشد هفت گوله و چشمه و نور و آتش
شادی بود اما ته دل. بدون هیچ غل و غش
می پریدیم رو آتیش و هلا هلا میگفتیم
زردی ما با تو باشه. سرخی یت به ما میگفتیم
آخ که چقد قشنگ بوده لحظه و ساعت و سال
بچه های همسایه ها خندون و شاد و خوشحال
بعد دوروزعید میشد و سال جدید میومد
نوبت عید گردشی و دید و باز دید میومد
لباس نو. پیرهن نو . یه کفش زرق و برقی
یعنی ببین چقد شدم . امروز اهل ترقی
عیدی هامون یه پنج زاری یا پول کاغذی بود
از پدر و مادر و یا عمه و خال قزی بود
یواش یواش سبزه و گل تو صحرا در می اومد
عید ماهم تموم می شد سیزده بدر می اومد
هرکی واسه رفتن به دشت و صحرا
شب می نمود وسایلی مهیا
صبح که میشد گروه گروه اهالی
یه زیرانداز نمد بوده یا قالی
غذا دیگه سرد بوده یا که داغ بود
مقصد شون زمی لو یا مش صنمبر باغ بود
کماج میکرد مادرمون نون یا قطاب میخوردیم
بعد نهار جمع میشدیم تو باغ و تاب میخوردیم
الان دیگه هفت سین ما سیر و سماق نداره
واسه اینکارا دیگه کسی دل و دماغ نداره
سیر و سماق ماهی چاق همه یه جور بهانه است
برای دوست داشتن هم مثنوی و ترانه است
مثل همین شعری که من ساده ی ساده گفتم
بدون پیچیدگی و فیس و افاده گفتم
امید که نوروز شما سال جدید سال خوب
باشه همه شادی و خوشحالی و احوال خوب
مرد کوهستانم و یه خاطره گفتم برات
ساده ولی رفیق من . بگم که جانم فدات
سرایش 98 / 12 / 12
🌿با تشکر از آقای #حمید_مقدم ، #مرد_کوهستان🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
#متنی_برای_امروز_و_فردای_من_تو
سلام
ما که از دنیای شما رفتیم و امروز ۲۲ اسفند ۱۴۱۰ است . درست ۱۲ سال پیش بود که یک ویروسی کشنده و هیولایی وحشتناک سر از کشور اژدها بیرون آورد و تمام دنیا را در نوردید . در نوردید و در نوردید و در نوردید تا به مرز پرگهر رسید کشوری که در محبت و فداکاری زبانزد بود . این اژدها درست در زمان جشن سال نوی چینی ظهور و بروز پیدا کرد و درست در جشن سال نوی ایرانی در کشورم به اوج خود رسید . همه دستپاچه و سراسیمه و نگران بودن ولی عده یی انگار مرگ گلهای آفت زده را باور نداشتن زمانی که به آنان گفته میشد از خانه بیرون نیایید و دستتان خود را بشویید و در خانه بمانید و در اجتماعات حاضر نشوید را گوش نکردن کسانی که با علم به خطرناک بودن کرونا مسافرت به شمال آمدن به زادگاهشان به ملاقات و دیدار پدر و مادر و اقوام و این شد که این ویروس ناجوانمرد در تمام کشور پراکنده شد . من . او . آن . آنها . که به دیار عدم رهسپارشدیم دلیلش رعایت نکردن تو . او . آن . و آنها بود . ما کسانی هستیم که قربانی خواسته های دل شما شدیم شما کسانی هستید که به آن همه تبلیغات . هشدارها . و گوشزد های دلسوزانه گوش نکردید به مسافرت آمدید و به قیمت جان ما خوشگذرانی کردید . شما چگونه خوش گذراندید درحالی که باعث مرگ غریبانه ما شدید . مایی که غریبانه مردیم و غریبانه به خاک رفتیم حتی فرزندانمان هم اجازه نداشتن و نباید به دنبال جنازه ما می آمدند . چقدر دلهاتان کوچک است و چقدر دیر باور میکنید که کرونا اژدهایی بی رحم است و هر کس را که به آن برخورد کند خواهد بلعید . چقدر برایتان بی معنا بود مرگ دها متخصص و پزشک و پرستار و کادر بیمارستانی و چقدر سنگدل بود آنکه عید را به دشت و صحرا . کوه و دریا . شهر و روستا سفر کرده بود و دها نفر را به کرونا آلوده کرد . تو میتوانستی رعایت کنی و نکردی تو مرا به عدم فرستادی برای اینکه به خواهش دلت پاسخ دهی و من از تو یک نیمه زندگی طلب دارم و تو مدیون منی .امروز ۲۲ اسفند ۱۴۱۰ است و ما از دنیای شما رفتیم .
با عرض پوزش این متن بجهت هشدار و توجه بیشتر همه ما نگاشته شده و با استمداد از قوه تخیل خواستم تلنگری باشد برای دوستان و بسهم خود انجام وظیفه کنم
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان 🌿
#لطفا_در_خانه_بمانید
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
#متنی_برای_امروز_و_فردای_من_تو
سلام
ما که از دنیای شما رفتیم و امروز ۲۲ اسفند ۱۴۱۰ است . درست ۱۲ سال پیش بود که یک ویروسی کشنده و هیولایی وحشتناک سر از کشور اژدها بیرون آورد و تمام دنیا را در نوردید . در نوردید و در نوردید و در نوردید تا به مرز پرگهر رسید کشوری که در محبت و فداکاری زبانزد بود . این اژدها درست در زمان جشن سال نوی چینی ظهور و بروز پیدا کرد و درست در جشن سال نوی ایرانی در کشورم به اوج خود رسید . همه دستپاچه و سراسیمه و نگران بودن ولی عده یی انگار مرگ گلهای آفت زده را باور نداشتن زمانی که به آنان گفته میشد از خانه بیرون نیایید و دستتان خود را بشویید و در خانه بمانید و در اجتماعات حاضر نشوید را گوش نکردن کسانی که با علم به خطرناک بودن کرونا مسافرت به شمال آمدن به زادگاهشان به ملاقات و دیدار پدر و مادر و اقوام و این شد که این ویروس ناجوانمرد در تمام کشور پراکنده شد . من . او . آن . آنها . که به دیار عدم رهسپارشدیم دلیلش رعایت نکردن تو . او . آن . و آنها بود . ما کسانی هستیم که قربانی خواسته های دل شما شدیم شما کسانی هستید که به آن همه تبلیغات . هشدارها . و گوشزد های دلسوزانه گوش نکردید به مسافرت آمدید و به قیمت جان ما خوشگذرانی کردید . شما چگونه خوش گذراندید درحالی که باعث مرگ غریبانه ما شدید . مایی که غریبانه مردیم و غریبانه به خاک رفتیم حتی فرزندانمان هم اجازه نداشتن و نباید به دنبال جنازه ما می آمدند . چقدر دلهاتان کوچک است و چقدر دیر باور میکنید که کرونا اژدهایی بی رحم است و هر کس را که به آن برخورد کند خواهد بلعید . چقدر برایتان بی معنا بود مرگ دها متخصص و پزشک و پرستار و کادر بیمارستانی و چقدر سنگدل بود آنکه عید را به دشت و صحرا . کوه و دریا . شهر و روستا سفر کرده بود و دها نفر را به کرونا آلوده کرد . تو میتوانستی رعایت کنی و نکردی تو مرا به عدم فرستادی برای اینکه به خواهش دلت پاسخ دهی و من از تو یک نیمه زندگی طلب دارم و تو مدیون منی .امروز ۲۲ اسفند ۱۴۱۰ است و ما از دنیای شما رفتیم .
با عرض پوزش این متن بجهت هشدار و توجه بیشتر همه ما نگاشته شده و با استمداد از قوه تخیل خواستم تلنگری باشد برای دوستان و بسهم خود انجام وظیفه کنم
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان 🌿
#لطفا_در_خانه_بمانید
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🆔 @rostaye_noj
🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
خاطره ی نامه ای 1
خدمت پدر مهربانم بهتر از جانم
سلام عرض می کنم ضمن آرزوی سلامتی و تندرستی امید وارم که همیشه سالم و تندرست باشید . اگر احوالی از ما بخواهید به لطف خداوند خوب هستیم و به دعاگویی شما مشغول میباشیم . والده حالش خوب است و خدمت شما سلام میرساند . اخوی و همشیره حالشان خوب است سلام میرسانند . همسایه ها همگی حالشان خوب است و سلام میرسانند . عموها دایی ها خاله ها همگی خوب هستند و سلام میرسانند . پدر جان ما چند نامه فرستادیم توسط یحیی منصوری بشما برساند . من هم به مدرسه میروم دیگر هوا سردوبرف و بارانی شده خواهشمندم یک جفت چکمه پنبه ای و یک شال گردن برای من بخرید و بفرستید مادر دارد نخ می ریسد و میگوید میخواهد برای من و شما پش جوراب و دستکش ببافد هروقت آماده شد میدهیم مش مهرعلی که می آید تهران برای شما بیاورد . هرموقع به نج می آیید برای مادر شربت معده برای خواهر مداد رنگی دوازده رنگ برای من کیهان بچه ها و پیک نوجوانان بخرید . راستی پدر جان از سولوده دوتا مهندس آمدن منزل کربلایی عباس قلی پور من آنها را دیدم و سلام کردم مش ذلفقار میگفت آنها آمدن تا نج را جاده کنند وانشاالله دیگر شما با ماشین فیروز فاطمی میروید تاکر نفت می آورید وخسته نمیشوید .پدر جان دوتا از گوسفندان ما زایید بره هاش خیلی قشنگ هستن یکی ما ورکا ویکی نر ورکا مادر میگوید بقیه گوسفندان تا یک ماه دیگر می زایند . راستی پدر جان چند روز پیش باد شدید زد واش کپای ما خراب شد من و مادر آن را درست کردیم .آقافتح الله خان خسروی و شیر محمدی معلمین ما میگویند تازه نج برق کشی هم میخواهد بشود ولی فعلا مادر میگوید بنویسم چند طور چراغ زنبوری و یک شیشه چراغ زنبوری و چند فتیله چراغ و چند شیشه لم پا . شب خوابی . گرد سوز و قدری حلوا ارده برای ما بفرستی . پدرجان قرار است شما به نج که آمدی با مشدی اعظم مشدی جمال مشدی زمون مشدی خلیل و بقیه حلاج ها صحبت کنی تا برای ما لمد بسابن . پدرجان امسال محرم جای شماخالی بود یک ملا از قم آمد و مش ممد آقا هم بود ولی بنظر من مش ممدآقا بهتر میخوند ملا همش میگفت عرضم به حضورتون که .... ولی آقا نجفی هم مرثیه میخوند و هم روضه .پدر جان من پول ندارم بروم مغازه یحیی منصوری یا عباس قلی پور آدامس بخرم یک روز رفتم آدامس نسیه بگیرم خش یحیی به من نداد و گفت مگر پدرت چقدر کار میکند که تو همه را اینجا آدامس بخری . میدانم وقتی آمدی هم پول نداری چون همه پولهایت را باید گسن مزد گو مزد حموم مزد و پول یونجه و واش گوسفندا بدهی .عمو ممد نورانی برای پسرش مسیح دوچرخه خریده واگر ما به او گردو و لب لبو یا پول بدهیم میگذارد قدری دو چرخه سواری کنیم
راستی این را بگویم مش مهرعلی برای خانه خودشان یک گرام خریده خیلی قشنگ است یک صفحه روی آن میگذارد وآن را کوک میکند آهنگهای قشنگ پخش میکند یک روز برای من و عماد آهنگ آمنه آمنه چشم تو جام شراب منه را گذشت خیلی خوشحال شدیم .مادر میگوید اگر درسهایم را خوب بخوانم و قبول شوم به شما میگوید که مرا برای تفریح آمل یا تهران ببری و ماشین سوار میشوم منم قول میدهم که امسال قبول شوم . پدر جان آقای عباس قلی پور در نج خانه انصاف ساخته هر بچه ای که به درخت گردو و زرد آلو سنگ بزند پدرش را کدخدا به خانه انصاف میبرد و 20تومن جرم و جریمه میکند . پدر جان ببخشید نامه ام طولانی شد انشاالله که آمدی نج برایت صحبت میکنم . زیاده عرضی نیست جز دوری شما .
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان 🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
خاطره ی نامه ای 1
خدمت پدر مهربانم بهتر از جانم
سلام عرض می کنم ضمن آرزوی سلامتی و تندرستی امید وارم که همیشه سالم و تندرست باشید . اگر احوالی از ما بخواهید به لطف خداوند خوب هستیم و به دعاگویی شما مشغول میباشیم . والده حالش خوب است و خدمت شما سلام میرساند . اخوی و همشیره حالشان خوب است سلام میرسانند . همسایه ها همگی حالشان خوب است و سلام میرسانند . عموها دایی ها خاله ها همگی خوب هستند و سلام میرسانند . پدر جان ما چند نامه فرستادیم توسط یحیی منصوری بشما برساند . من هم به مدرسه میروم دیگر هوا سردوبرف و بارانی شده خواهشمندم یک جفت چکمه پنبه ای و یک شال گردن برای من بخرید و بفرستید مادر دارد نخ می ریسد و میگوید میخواهد برای من و شما پش جوراب و دستکش ببافد هروقت آماده شد میدهیم مش مهرعلی که می آید تهران برای شما بیاورد . هرموقع به نج می آیید برای مادر شربت معده برای خواهر مداد رنگی دوازده رنگ برای من کیهان بچه ها و پیک نوجوانان بخرید . راستی پدر جان از سولوده دوتا مهندس آمدن منزل کربلایی عباس قلی پور من آنها را دیدم و سلام کردم مش ذلفقار میگفت آنها آمدن تا نج را جاده کنند وانشاالله دیگر شما با ماشین فیروز فاطمی میروید تاکر نفت می آورید وخسته نمیشوید .پدر جان دوتا از گوسفندان ما زایید بره هاش خیلی قشنگ هستن یکی ما ورکا ویکی نر ورکا مادر میگوید بقیه گوسفندان تا یک ماه دیگر می زایند . راستی پدر جان چند روز پیش باد شدید زد واش کپای ما خراب شد من و مادر آن را درست کردیم .آقافتح الله خان خسروی و شیر محمدی معلمین ما میگویند تازه نج برق کشی هم میخواهد بشود ولی فعلا مادر میگوید بنویسم چند طور چراغ زنبوری و یک شیشه چراغ زنبوری و چند فتیله چراغ و چند شیشه لم پا . شب خوابی . گرد سوز و قدری حلوا ارده برای ما بفرستی . پدرجان قرار است شما به نج که آمدی با مشدی اعظم مشدی جمال مشدی زمون مشدی خلیل و بقیه حلاج ها صحبت کنی تا برای ما لمد بسابن . پدرجان امسال محرم جای شماخالی بود یک ملا از قم آمد و مش ممد آقا هم بود ولی بنظر من مش ممدآقا بهتر میخوند ملا همش میگفت عرضم به حضورتون که .... ولی آقا نجفی هم مرثیه میخوند و هم روضه .پدر جان من پول ندارم بروم مغازه یحیی منصوری یا عباس قلی پور آدامس بخرم یک روز رفتم آدامس نسیه بگیرم خش یحیی به من نداد و گفت مگر پدرت چقدر کار میکند که تو همه را اینجا آدامس بخری . میدانم وقتی آمدی هم پول نداری چون همه پولهایت را باید گسن مزد گو مزد حموم مزد و پول یونجه و واش گوسفندا بدهی .عمو ممد نورانی برای پسرش مسیح دوچرخه خریده واگر ما به او گردو و لب لبو یا پول بدهیم میگذارد قدری دو چرخه سواری کنیم
راستی این را بگویم مش مهرعلی برای خانه خودشان یک گرام خریده خیلی قشنگ است یک صفحه روی آن میگذارد وآن را کوک میکند آهنگهای قشنگ پخش میکند یک روز برای من و عماد آهنگ آمنه آمنه چشم تو جام شراب منه را گذشت خیلی خوشحال شدیم .مادر میگوید اگر درسهایم را خوب بخوانم و قبول شوم به شما میگوید که مرا برای تفریح آمل یا تهران ببری و ماشین سوار میشوم منم قول میدهم که امسال قبول شوم . پدر جان آقای عباس قلی پور در نج خانه انصاف ساخته هر بچه ای که به درخت گردو و زرد آلو سنگ بزند پدرش را کدخدا به خانه انصاف میبرد و 20تومن جرم و جریمه میکند . پدر جان ببخشید نامه ام طولانی شد انشاالله که آمدی نج برایت صحبت میکنم . زیاده عرضی نیست جز دوری شما .
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان 🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
🆔 @rostaye_noj
#خاطره ی #بهاری
عید اومد و بهار اومد شادی اومد دو باره
بهاری که یه دنیا سرسبزی و گل میاره
بهار اومد دوباره بازسازی و نو نوا شیم
کینه ها رو بشوریم و خالص و با صفا شیم
هرچند که امسال واسه مون یه سال سختی بوده
سالی پراز حادثه و غم و بدبختی بوده
چه میشه کرد هرملتی یه سرنوشتی داره
خوب یا که بد . ذات و سرشتی داره
اما قدیم عید ما اینجور نبود
فامیل و دوست انقد ز هم دور نبود
اون قدیما دلها همه مهربون
همسایه ها یکدل بودن یک زبون
خونه تکانی ها خودش نماد اتحاد بود
کمک میکرد همسایه و همه جوره باهاد بود
یه رسمی بود آخر چارشنبه و آش معروف
هفت ترشی آش می پختن و تقسیم میشد تو ظروف
برای همسایه میداد یه کاسه و یه بشقاب
خودت دیگه لذت این کار قشنگ و در یاب
آروم آروم هوا که شب میشد و تاریک میشد
بقول ما چشمه سری نزدیک و نزدیک میشد
کوچه میشد هفت گوله و چشمه و نور و آتش
شادی بود اما ته دل. بدون هیچ غل و غش
می پریدیم رو آتیش و هلا هلا میگفتیم
زردی ما با تو باشه. سرخی یت به ما میگفتیم
آخ که چقد قشنگ بوده لحظه و ساعت و سال
بچه های همسایه ها خندون و شاد و خوشحال
بعد دوروزعید میشد و سال جدید میومد
نوبت عید گردشی و دید و باز دید میومد
لباس نو. پیرهن نو . یه کفش زرق و برقی
یعنی ببین چقد شدم . امروز اهل ترقی
عیدی هامون یه پنج زاری یا پول کاغذی بود
از پدر و مادر و یا عمه و خال قزی بود
یواش یواش سبزه و گل تو صحرا در می اومد
عید ماهم تموم می شد سیزده بدر می اومد
هرکی واسه رفتن به دشت و صحرا
شب می نمود وسایلی مهیا
صبح که میشد گروه گروه اهالی
یه زیرانداز نمد بوده یا قالی
غذا دیگه سرد بوده یا که داغ بود
مقصد شون زمی لو یا مش صنمبر باغ بود
کماج میکرد مادرمون نون یا قطاب میخوردیم
بعد نهار جمع میشدیم تو باغ و تاب میخوردیم
الان دیگه هفت سین ما سیر و سماق نداره
واسه اینکارا دیگه کسی دل و دماغ نداره
سیر و سماق ماهی چاق همه یه جور بهانه است
برای دوست داشتن هم مثنوی و ترانه است
مثل همین شعری که من ساده ی ساده گفتم
بدون پیچیدگی و فیس و افاده گفتم
امید که نوروز شما سال جدید سال خوب
باشه همه شادی و خوشحالی و احوال خوب
مرد کوهستانم و یه خاطره گفتم برات
ساده ولی رفیق من . بگم که جانم فدات
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان🌿
98 / 12 / 12
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
🆔 @rostaye_noj
#خاطره ی #بهاری
عید اومد و بهار اومد شادی اومد دو باره
بهاری که یه دنیا سرسبزی و گل میاره
بهار اومد دوباره بازسازی و نو نوا شیم
کینه ها رو بشوریم و خالص و با صفا شیم
هرچند که امسال واسه مون یه سال سختی بوده
سالی پراز حادثه و غم و بدبختی بوده
چه میشه کرد هرملتی یه سرنوشتی داره
خوب یا که بد . ذات و سرشتی داره
اما قدیم عید ما اینجور نبود
فامیل و دوست انقد ز هم دور نبود
اون قدیما دلها همه مهربون
همسایه ها یکدل بودن یک زبون
خونه تکانی ها خودش نماد اتحاد بود
کمک میکرد همسایه و همه جوره باهاد بود
یه رسمی بود آخر چارشنبه و آش معروف
هفت ترشی آش می پختن و تقسیم میشد تو ظروف
برای همسایه میداد یه کاسه و یه بشقاب
خودت دیگه لذت این کار قشنگ و در یاب
آروم آروم هوا که شب میشد و تاریک میشد
بقول ما چشمه سری نزدیک و نزدیک میشد
کوچه میشد هفت گوله و چشمه و نور و آتش
شادی بود اما ته دل. بدون هیچ غل و غش
می پریدیم رو آتیش و هلا هلا میگفتیم
زردی ما با تو باشه. سرخی یت به ما میگفتیم
آخ که چقد قشنگ بوده لحظه و ساعت و سال
بچه های همسایه ها خندون و شاد و خوشحال
بعد دوروزعید میشد و سال جدید میومد
نوبت عید گردشی و دید و باز دید میومد
لباس نو. پیرهن نو . یه کفش زرق و برقی
یعنی ببین چقد شدم . امروز اهل ترقی
عیدی هامون یه پنج زاری یا پول کاغذی بود
از پدر و مادر و یا عمه و خال قزی بود
یواش یواش سبزه و گل تو صحرا در می اومد
عید ماهم تموم می شد سیزده بدر می اومد
هرکی واسه رفتن به دشت و صحرا
شب می نمود وسایلی مهیا
صبح که میشد گروه گروه اهالی
یه زیرانداز نمد بوده یا قالی
غذا دیگه سرد بوده یا که داغ بود
مقصد شون زمی لو یا مش صنمبر باغ بود
کماج میکرد مادرمون نون یا قطاب میخوردیم
بعد نهار جمع میشدیم تو باغ و تاب میخوردیم
الان دیگه هفت سین ما سیر و سماق نداره
واسه اینکارا دیگه کسی دل و دماغ نداره
سیر و سماق ماهی چاق همه یه جور بهانه است
برای دوست داشتن هم مثنوی و ترانه است
مثل همین شعری که من ساده ی ساده گفتم
بدون پیچیدگی و فیس و افاده گفتم
امید که نوروز شما سال جدید سال خوب
باشه همه شادی و خوشحالی و احوال خوب
مرد کوهستانم و یه خاطره گفتم برات
ساده ولی رفیق من . بگم که جانم فدات
🌿 با تشکر از آقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان🌿
98 / 12 / 12
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
#کرونا
یه شعر بگم امروز واسه کرونا
واسه همه دوستای خوب و دانا
دوستایی که مثل گل و گلابند
اما واسه کرونا تو عذابند
حقیقتش اینه که این حقیقت
یه راه حل داره و چند طریقت
اول اینکه یه خورده پرهیز کنیم
چاقوی عقل و خرد و تیز کنیم
ویتامینه ث بخوریم همیشه
آ .و .د .هم به اون اضافه میشه
اودیه های گرم و تیزم خوبه
زنجبیل و فلفل ریزم خوبه
در این زمینه هیچ دل دل مکن
دل دل واسه خوردن فلفل مکن
میگن که سیر دوای صد تا درده
بخور ویروس بره و بر نگرده
بعد یکمی فاصله رو حفظ کنیم
فاصله ی قافله رو حفظ کنیم
دستی بهم ندیم که این صلاح نیست
روبوسی ام تو این زمان صلاح نیست
اونکه اگه مهر و محبت داره
میدونه دست دادن چه زحمت داره
بعدش اینکه مدام بشور دستتو
بیست ثانیه انگشتا و شصتتو
مطلب بعدی که باید بدونی
با الکل بکن ضد عفونی
هرچی که داری و دم دستته
لازمه و فکر میکنی بستته
عطسه مکن تو روبروی کسی
سرفه مکن به رو و سوی کسی
دستمال و ماسک همیشه باتو باشه
تو کوچه یا تاکسی و مترو باشه
آب بخور و چایی و دمنوش بخور
پونه و گلپر با نبات روش بخور
آلوئه ورا . شربت پیشگیریه
آنتی ویروس و دشمن پیریه
با این همه باز اگه دیدی سردی
تب میکنی خسته و پر ز دردی
دکتر برو تا که سلامت باشی
سلامت و تو ناز و نعمت باشی
این ویروسم یه روزی نابود میشه
می میره و داخل تابود میشه
زندگی و شادی و لبخند میاد
راه غم و غصه یه روز بند میاد
مرد کوهستان شعرای شاد میگه
برای نج وقتی شد آباد میگه
98 / 12 / 4
🌿با تشکر از آقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان 🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج
🌿🌸🌿
🌿🌸
🌿
#کرونا
یه شعر بگم امروز واسه کرونا
واسه همه دوستای خوب و دانا
دوستایی که مثل گل و گلابند
اما واسه کرونا تو عذابند
حقیقتش اینه که این حقیقت
یه راه حل داره و چند طریقت
اول اینکه یه خورده پرهیز کنیم
چاقوی عقل و خرد و تیز کنیم
ویتامینه ث بخوریم همیشه
آ .و .د .هم به اون اضافه میشه
اودیه های گرم و تیزم خوبه
زنجبیل و فلفل ریزم خوبه
در این زمینه هیچ دل دل مکن
دل دل واسه خوردن فلفل مکن
میگن که سیر دوای صد تا درده
بخور ویروس بره و بر نگرده
بعد یکمی فاصله رو حفظ کنیم
فاصله ی قافله رو حفظ کنیم
دستی بهم ندیم که این صلاح نیست
روبوسی ام تو این زمان صلاح نیست
اونکه اگه مهر و محبت داره
میدونه دست دادن چه زحمت داره
بعدش اینکه مدام بشور دستتو
بیست ثانیه انگشتا و شصتتو
مطلب بعدی که باید بدونی
با الکل بکن ضد عفونی
هرچی که داری و دم دستته
لازمه و فکر میکنی بستته
عطسه مکن تو روبروی کسی
سرفه مکن به رو و سوی کسی
دستمال و ماسک همیشه باتو باشه
تو کوچه یا تاکسی و مترو باشه
آب بخور و چایی و دمنوش بخور
پونه و گلپر با نبات روش بخور
آلوئه ورا . شربت پیشگیریه
آنتی ویروس و دشمن پیریه
با این همه باز اگه دیدی سردی
تب میکنی خسته و پر ز دردی
دکتر برو تا که سلامت باشی
سلامت و تو ناز و نعمت باشی
این ویروسم یه روزی نابود میشه
می میره و داخل تابود میشه
زندگی و شادی و لبخند میاد
راه غم و غصه یه روز بند میاد
مرد کوهستان شعرای شاد میگه
برای نج وقتی شد آباد میگه
98 / 12 / 4
🌿با تشکر از آقای #حمید_مقدم . #مرد_کوهستان 🌿
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج