نج،روستای من و تو

🆔 @rostaye_noj

امروز این پلنگ در قائمشهر ثابت کرد و نشان داد که دولت و ملت قادر به حفظ و حراست از محیط زیست و تنوع زیستی جانوری نیستیم....

#افسوس
#پلنگ_مازندران

#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج

🆔 @rostaye_noj

سکانس سریال پایتخت که #مرحوم_ارشا_اقدسی بجای ارسطو(آقای احمد مهرانفر ) نقش آفرینی کرد......

#افسوس.....
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج

‍ ◾️◾️ @rostaye_noj

#چند_روزیست_که_دیگر_او_نیست...

بنام او که همه بسویش خواهیم رفت
#به_یاد_پدر.....
در #سومین_روز از درگذشت پدری مهربان و صبور شادروان جنت مکان #شریف_محمود_زاده هستیم

یک بار دیگر از طرف همه اهالی روستا به خانواده این مرحوم بویژه #همسر_گرامی شان، فرزندش #آقا_مهدی و #دختران_عزیزش ، دامادها،نوه ها و همه وابستگان سببی و نسبی تسلیت و تعزیت عرض می کنیم و برای آن عزیز سفر کرده غفران الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسالت می نماییم .

#شیوع_کرونا و #قرطینه_بودن اکثر مناطق مختلف دنیا باعث گردید تا نزدیکترین عزیزان این مرحوم نتوانند در مراسم تشیع پدرشان حضور بعمل آورند و برای آخرین بار روی پدر مهربانشان را ببیند.
همه ما کاملا درک خواهیم کرد که حضور نیافتن فرزندان این مرحوم در مراسم تشیع و تدفین لحظه های بسیار بسیار سختی را برایشان رقم زد ،اما این را هم میدانیم که در شرایط بحرانی کرونا قرار داریم و این صبوری متانت و احترام‌گذاشتن به قوانین روستا از طرف بیت مرحوم ،هزاران بار جای تقدیر و ستایش دارد و ما یک بار نه بلکه هزاران بار از شما خانواده معزا و با فرهنگ #تشکر و #قدردانی میکنیم.
همه پدران روستایی از کودکی در کنار خانواده برای گذراندن مخارج زندگی کار می کردند،این تلاش و زحمت در روستا برای همه یکسان بود با کوشش فراوان کار می کردند، همه ما میدانیم مشقت ها و سختی های پدران روستایی را نه، می توان در #تابلویی_ترسیم کرد و نه می توان در کتاب و دفتر نوشت و نه می تواند یک صد هزارم از زحماتشان را جبران کرد.
مرحوم شریف محمودزاده هم مثل همه پدران زحمتکش روستا پدری مهربان خانواده دوست و خانواده دار ، عمر باعزت خویش را برای خانواده و آبادانی ،سرسبزی روستا گذاشت و بی شک زحمات این پدر پیش خداوند متعال بی اجر نخواهد بود.
او #نهالی_نشانده یا در #زمینی_دانه ایی پاشید، آبیاری کرد #سبز شد،پرنده ای از آن دانه خورد و یا کودکی از سرسبزی آن محیط لذت برد......
همه اینا نزد #خداوند_عبادت خواهد بود و در کنارش کارهایی برای امورات روستا و کمک دوستانش که اجرش پیش پروردگارش والاتر خواهد بود.

یکی از اعضای کانال جمله ای زیبا برایم فرستاد
#افسوس از #عزیزانی را از دست میدهیم که #خود و #نامشان_تکرار_نشدنیست.

با قرائت فاتحه و صلوات روح این عزیز سفر کرده را شاد کنیم‌ و برای بازماندگان محترم این مرحوم طلب صبر می کنیم.
و توصیه می کنیم جهت شادی روح این پدر عزیزمان #آیه_هایی از #قرآن_مجید را به گوش جان سپارید و برای عزیزانتان ارسال کنید تا ثوابی از این آیات ربانی به روح این پدر مهربان عاید و واصل گردد.

#لطفا_فاتحه
✍ #نگارنده_ادمین_من_تو_نج
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج

🆔 @rostaye_noj
تابلوی تامل بر انگیز که خیلی از عزیزان برایمان ارسال کردند ولی به راستی چرا عکسی از #تکیه_مسجد_جامع_روستای_نج که در میراث فرهنگی ثبت شده است نیست!!!!!
تابلوی که فردا قراره سر پل #دوآب یا #هردورو نصب بشه.....
#افسوس ........
#کانال_فرهنگی_مردمی_اجتماعی_خبری_روستای_من_تو_نج

☘🌸☘🌸
☘🌸☘
☘🌸
☘
🆔 @rostaye_noj
#دلنوشته

#طبیعت٬ #روزت_تسلیت

دیدید #سیزده_امسال هم بدر شد

گوش طبیعت ز ین همه آشوب کر شد

از آجیل شب عید مانده #تخمه_ژاپن

تخمه با #پسته_بسته هم ٬دردسر شد

دانیم ٬جهان هر روز گرمتر از دیروز

آتشی افروخته اند هم قد #صنوبر شد

#روز_طبیعت٬ با تبر بر درخت خشک وتر

#افسوس هزارن درخت با ریشه خاکسترشد

امروز جوانه ای زخاک سرش بیرون نهاد

.به یک باره با #ریشه خاک بر سر شد

درخت میوه گشت شکوفه باران

زبهر عکس #سلفی ٬ #شکوفه هم پرپر شد

شامگاه در بیابان خدا وزید بادی

زباله ها ٬چون #موج دریای خزرشد

#دود_قلیونها٬ باکام به بدن٬ با ها ٬به هوا

هزاران لیتر #آب_قلیون هم ضررشد

دلنوشته #بهمن یزدانی
☘ با تشکر از آقای #بهمن_یزدانی☘
🆔 @rostaye_noj

‍ ‍ ‍ 💕 @rostaye_noj 💕
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
به اصرار #خانواده و از سر #دلتنگی بعد از مدت زمان زیادی پا به روستا گذاشتم،همان جایی که روزی دوران خوش کودکی را در کوچه پس کوچه هایش میدویدم و با جیغ و هیاهیو در جاده های خاکیش خوشبخترین #کودک روی زمین بودم....
سربالایی #پرپیچ و خم که تمام شد و به وسط ده رسیدیم ناخودآگاه #دلم پر کشید برای خانه ای قدیمی و خراب شده #آقاجون که شاید فقط بناهای باقی مانده بود....
نمیدانم چه حسی بود که مرا به خانه #گاهگلی که تنها #نمای زیبای گلدسته های #امامزاده برایم ارامش خاصی از #جنس_کودکی بود کشاند....
وقتی به #در_چوبی قدیمی و دیوارهای گاهکلی اطرافش نگاه کردم به دیوارهای که روزی #ننجون با آن دستهای خسته از روزگار #گاهکل میکرد و نمایی میداد....
چندبار به دری که روزی شاید هزاران بار باز و بسته میشد #سخت_ضربه زدم ولی #افسوس و #صد_حیف که دیگر صدایی از خانه بلند نمیشد ....
راهم را کج کردم و به امامزاده رفتم به امامزاده ای که برای من ارامش خاصی به همراه داشت به دور تا دور حیاط امامزاده نگاه کردم چقدر #احساس_غریبی داشتم،وقتی بر سر سنگ مزار #ننجون و #اقاجون زانو زدم و با دستم خاکهای انباشته شده بر روی #قبر را جمع کردم ،ناگهان #دستی بر روی شانه هام زد و گفت: #کیجا_ته_ننجان_چنه_تسه_مونه_داشتو
وقتی برگشتم دیدم #خاله_زینب هست که با قدی خمیده و عصای چوبی به راه افتاده تا سر قبر شوهر خدابیامرزش بره و فاتحه ای بخونی.
وقتی دوباره به این شهر #پر_دود و شلوغ برگشتم تازه حرف #خاله_زینب روم اثر کرد که چرا زودتر تا زمانی که #عزیزترین افرادم زنده بودند به روستا نمیرفتم تا بجای #بوسه زدن بر #سنگ_سرد_گورستان روی ماهشون رو ببوسم.
#افسوس و صد حیف.......
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
#دلنوشته
#نویسنده_ادمین_من_تو
#کانال_روستای_نج_من و تو

ویدیوی بالا☝️☝️☝️☝️
#داستانی است از #اشتباهات #گذشته قدر #لحظه ها را بدانیم که #افسوس کار بجایی نخواهد برد...
💕 @rostaye_noj 💕