خاوه نگین سبز ورامین

#جعفر_تاجیک_خاوه
Канал
Логотип телеграм канала خاوه نگین سبز ورامین
@roostaa_khavehПродвигать
469
подписчиков
6,24 тыс.
фото
447
видео
861
ссылка
🇮🇷دهیاری و شورای اسلامی روستای هدف گردشگری خاوه (ورامین) . ارسال عکس، سوژه‌های خبری و گزارش مشکلات سطح روستا، ازطریق آی دی زیر⁦👇🏻⁩ @Khave_Admin 👈🏻 . . لینک کانال جهت معرفی به دوستان ⁦👇🏻⁩ https://t.center/roostaa_khaveh
Forwarded from ورامین گردی
#جعفر_تاجیک_خاوه از اولین و معدود نیروهای بومی نظمیه ورامین در عصر پهلوی، در اول مهرماه سال ۱۳۰۰ در #روستای_خاوه_ورامین به دنیا آمد.
وی که فرزند بزرگ رحمت الله و نوه ی کدخدا اسماعیل، از بزرگان و کدخدای روستای خاوه در دوره حکومت سلطان صاحب قران ناصرالدین شاه قاجار بود، در بیست و یک سالگی در پانزدهم فروردین سال ۱۳۲۱ در دوران ریاست پاسیار یحیی رادسر مقلب به ادیب السلطنه در شهربانی، به استخدام اداره #شهربانی_ورامین درآمد.
هنوز یکسالی از ورود متفقین جنگ جهانی دوم به ایران و خروج و تبعید رضا شاه پهلوی نگذشته بود که در آذر ماه همین سال و در دوران نخست وزیری قوام السلطنه، شهر تهران دچار آشوب و بلوا شد و هرج و مرج وسیعی بخصوص پایتخت و حوالی آنرا فراگرفت. ایشان به دلیل بومی بودن و آشنایی کامل با منطقه، به همراه تعدادی دیگر از شهربانی چی ها نقش مهمی در تامین و حفظ امنیت ورامین و استقرار نظم و جلوگیری از چپاول و غارت خانه ها و مغازه های مردم ورامین ایفا کرد.
در این اوضاع بی امنی که ناشی از حضور نیروهای بیگانه در پایتخت و ورامین بوجود آمده بود، او #مامور_سواره_نظام شد و یکی از پرونده های مهمی که به وی محول شد، تعقیب ماموران سفارتخانه های خارجی و برخی افرادی بود که بدنبال عتیقه یابی و دزدی کاشی های ارزشمند بناهای تاریخی و سنگ قبرهای امامزادگان ورامین بودند.
وی در پیگیری این پرونده دردسرساز، بسیار مصمم بود و نهایتا تعقیب و دستگیری برخی عتیقه دزدان منجر به تقدیر نایب الحکومه ورامین از شهربانی شد.
ایشان به واسطه شغلش، در مبارزه با اغتشاشگران، مزاحمین نوامیس مردم و اراذل و اوباش، قاطع و فردی سختگیر، جسور و خشن بود و در بین مردم به #جعفرپاسبون معروف بود.
به باور اکثر ریش سفیدانی که دوران خدمت او در شهر ورامین را به یاد دارند، از وی به عنوان فردی مهربان ، مردم دار و پاکدست یاد می کنند که هر وقت متوجه میشد فرد بیگناهی دچار مشکل گردیده، بارها برای پیگیری پرونده او و رهایی اش، حتی در شهربانی مرکز در تهران حضور می یافت و پیگیر کارش می شد.
در طول دوران خدمت، ماموریت های کوتاه و بلند مدتی در نقاط مختلف کشور ازجمله شهرهای سمنان، شهرری، تهران، زندان قصر، زندان زنان و ... به وی محول گردید.
وی در سال ۱۳۲۵ با دخترخاله اش ام البنین تاجیک خاوه ازدواج و حاصل زندگی او چهار پسر و سه دختر می باشد.
ایشان که روستا زاده و دارای سواد مختصر مکتب خانه ایی بود، تقریبا در حین خدمت در کلاس های درس اول آموزشگاه سالمندان شهربانی ورامین و آموزشگاه اکابر روستای باغخواص شرکت و در سال ۱۳۳۹ موفق به اخذ مدرک پایان تحصیلات از اداره فرهنگ ورامین شد.
در هنگام وقوع قیام مردم ورامین در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ، وی به علت بیماری همسر، در مرخصی بود و علی رغم دعوت و فراخوان اداره شهربانی، به علت مخالفت با خشونت، ضرب و شتم و کشتار همشهریانش، در محل کار خود حاضر نشد و همین امر بهانه ای شد تا مقامات بالاتر او را بازخواست و تحت فشار قرار دهند.
سرانجام فشارهای اداری از یک طرف و خشونت های ماموران شهربانی با مردم از طرف دیگر باعث شد که او عطای خدمت در شهربانی را به لقایش ببخشد و نهایتا با درخواست شخصی خودش و با ۲۴ سال خدمت، در تاریخ نوزدهم مهر ۱۳۴۵ در دوران نخست وزیری امیرعباس هویدا و ریاست سپهبد محسن مبصر در شهربانی، بدون دریافت درجه استحقاقی، با درجه سرپاسبان سوم بازنشست شد.
#جعفر_پاسبون بعد از بازنشستگی هم، از فعالیت های خیرخواهانه خود دست نکشید و تا آخر عمر، وجودش آرامش خاطر محله، همسایگان و مخل فعالیت خاطیان بود.
ایشان پس از عمری خدمت صادقانه، در تاریخ بیست و سوم شهریور سال ۱۳۸۵ به علت کهولت سن وفات یافت و در ورودی حرم بنای تاریخی امامزاده سید فتح الله شهر ورامین به خاک سپرده شد. روحش شاد

💠 ورامین گردی
💠 @varamingardi
🔺 برگی از تاریخ ورامین

▫️گواهینامه #بی_سیکلت

📎 تاریخ صدور ۱۳۲۹/۴/۲۳
📎 #جعفر_تاجیک_خاوه
📎 فرزند رحمت
📎 امضای رئیس اداره سرکلانتری / محمدی

▫️ مرکز خاوه شناسی
▫️ @khaveh_shnasi
Forwarded from ورامین گردی
#جعفر_تاجیک_خاوه از اولین و معدود نیروهای بومی نظمیه ورامین در عصر رضاخانی، در اول مهرماه سال ۱۳۰۰ در #روستای_خاوه_ورامین به دنیا آمد.
وی که فرزند بزرگ رحمت الله و نوه ی کدخدا اسماعیل، از بزرگان و کدخدای روستای خاوه در دوره حکومت سلطان صاحب قران ناصرالدین شاه قاجار بود، در بیست و یک سالگی در پانزدهم فروردین سال ۱۳۲۱ در دوران ریاست پاسیار یحیی رادسر مقلب به ادیب السلطنه در شهربانی، به استخدام اداره #شهربانی_ورامین درآمد.
هنوز یکسالی از ورود متفقین جنگ جهانی دوم به ایران و خروج و تبعید رضا شاه پهلوی نگذشته بود که در آذر ماه همین سال و در دوران نخست وزیری قوام السلطنه، شهر تهران دچار آشوب و بلوا شد و هرج و مرج وسیعی بخصوص پایتخت و حوالی آنرا فراگرفت. ایشان به دلیل بومی بودن و آشنایی کامل با منطقه، به همراه تعدادی دیگر از شهربانی چی ها نقش مهمی در تامین و حفظ امنیت ورامین و استقرار نظم و جلوگیری از چپاول و غارت خانه ها و مغازه های مردم ورامین ایفا کرد.
در این اوضاع بی امنی که ناشی از حضور نیروهای بیگانه در پایتخت و ورامین بوجود آمده بود، او #مامور_سواره_نظام شد و یکی از پرونده های مهمی که به وی محول شد، تعقیب ماموران سفارتخانه های خارجی و برخی افرادی بود که بدنبال عتیقه یابی و دزدی کاشی های ارزشمند بناهای تاریخی و سنگ قبرهای امامزادگان ورامین بودند.
وی در پیگیری این پرونده دردسرساز، بسیار مصمم بود و نهایتا تعقیب و دستگیری برخی عتیقه دزدان منجر به تقدیر نایب الحکومه ورامین از شهربانی شد.
ایشان به واسطه شغلش، در مبارزه با اغتشاشگران، مزاحمین نوامیس مردم و اراذل و اوباش، قاطع و فردی سختگیر، جسور و خشن بود و در بین مردم به #جعفرپاسبون معروف بود.
به باور اکثر ریش سفیدانی که دوران خدمت او در شهر ورامین را به یاد دارند، از وی به عنوان فردی مهربان ، مردم دار و پاکدست یاد می کنند که هر وقت متوجه میشد فرد بیگناهی دچار مشکل گردیده، بارها برای پیگیری پرونده او و رهایی اش، حتی در شهربانی مرکز در تهران حضور می یافت و پیگیر کارش می شد.
در طول دوران خدمت، ماموریت های کوتاه و بلند مدتی در نقاط مختلف کشور ازجمله شهرهای سمنان، شهرری، تهران، زندان قصر، زندان زنان و ... به وی محول گردید.
وی در سال ۱۳۲۵ با دخترخاله اش ام البنین تاجیک خاوه ازدواج و حاصل زندگی او چهار پسر و سه دختر می باشد.
ایشان که روستا زاده و دارای سواد مختصر مکتب خانه ایی بود، تقریبا در حین خدمت در کلاس های درس اول آموزشگاه سالمندان شهربانی ورامین و آموزشگاه اکابر روستای باغخواص شرکت و در سال ۱۳۳۹ موفق به اخذ مدرک پایان تحصیلات از اداره فرهنگ ورامین شد.
در هنگام وقوع قیام مردم ورامین در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ، وی به علت بیماری همسر، در مرخصی بود و علی رغم دعوت و فراخوان اداره شهربانی، به علت مخالفت با خشونت، ضرب و شتم و کشتار همشهریانش، در محل کار خود حاضر نشد و همین امر بهانه ای شد تا مقامات بالاتر او را بازخواست و تحت فشار قرار دهند.
سرانجام فشارهای اداری از یک طرف و خشونت های ماموران شهربانی با مردم از طرف دیگر باعث شد که او عطای خدمت در شهربانی را به لقایش ببخشد و نهایتا با درخواست شخصی خودش و با ۲۴ سال خدمت، در تاریخ نوزدهم مهر ۱۳۴۵ در دوران نخست وزیری امیرعباس هویدا و ریاست سپهبد محسن مبصر در شهربانی، بدون دریافت درجه استحقاقی، با درجه سرپاسبان سوم بازنشست شد.
#جعفر_پاسبون بعد از بازنشستگی هم، از فعالیت های خیرخواهانه خود دست نکشید و تا آخر عمر، وجودش آرامش خاطر محله، همسایگان و مخل فعالیت خاطیان بود.
ایشان پس از عمری خدمت صادقانه، در تاریخ بیست و سوم شهریور سال ۱۳۸۵ به علت کهولت سن وفات یافت و در ورودی حرم بنای تاریخی امامزاده سید فتح الله شهر ورامین به خاک سپرده شد. روحش شاد

💠 ورامین گردی
💠 @varamingardi