گسل معکوس اصلی
زاگرس (MZRF):
گسل اصلي
زاگرس با امتداد شمال باختري – جنوب خاوري(N130E) از مريوان (مرزغربي ايران با عراق) تا شمال بندرعباس به طول 1350 کيلومتر امتداد دارد. اين گسل در ناحية مريوان وارد خاک عراق ميشود و مجددا در ناحيه سردشت وارد ايران شده و از آنجا وارد خاک ترکيه مىشود. راستاي گسل
زاگرس از مرز ترکيه تا خاور حاجي آباد بندرعباس، شمال باختري – جنوب خاوري (N130E) است ولي در اين پهنه پيچش مي يابد. از اين مکان به سمت جنوب، گسل
زاگرس با درازاي 250 کيلومتر داراي روند شمال باختري – جنوب خاوري (N170E) است. اين بخش از گسل
زاگرس به نامهاى خط عمان، گسل زندان و يا گسلة ميناب نيز ناميده مي شود. ساز و کار گسل
زاگرس راندگي- فشاري است. شيب گسل در بخش با راستاي N130E، به سمت شمال خاوري (رانده شدن ايران مرکزي بر روي
زاگرس) و در بخش N170E به سمت خاور شمال خاوري (رانده شدن مکران بر روي
زاگرس) است. (آقانباتي، 1383). گسل اصلي
زاگرس مشخص کننده مرز تصادم قارهاي حاشيه فعال ايران مرکزي (در شمال خاوري) و حاشيه قاره اي آفرو – عربي (کمربند چين خورده – رانده
زاگرس) مي باشد (شکل 12). نخستين بار ريچـاردسون و ليس از آن به عنـوان زون راندگـى نام برده اند و گانسر (1960) آن را خط راندگى اصلىMain thrust line) ) مي نامد. فالکون (1976) از آن به عنوان راندگي
زاگرس ياد مي کند. بربريان (c1976)، از آن رو که اين گسل از قطعات مختلف با شيب متفاوت تشکيل شده است، آن را گسل معکوس اصلي
زاگرس ناميده است (Main Zagros reverse fault (MZRF)). اين گسل بر اثر کوهزايى کاتانگايى، در اواخر پرکامبرين شکل گرفته و در شکلگيرى حوضة
زاگرس و در تغييرات ساختارى،رخسارهاى، ريخت شناسي و لرزه اي طرفين خود مؤثر و کنترل کننده بوده است. اين روند، حد شمال خاوري سازند نمکي اينفرا کامبرين هرمز را مشخص مي سازد.
#گسل #اصلی #جوان #زاگرس (MRF):
#گسل_اصلی_جوان_زاگرس (MRF) به عنوان یک گسل امتدادلغز راستگرد جنبا و لرزه زا با روندی شمال باختری- جنوب خاوری در ادامه شمال باختری گسل معکوس اصلی
زاگرس (Main Zagros Reverse Fault) شناسایی شده است. شواهد زمین شناسی دال بر جابجایی راستگرد به میزان ۱۰ تا ۶۰ کیلومتر توسط بخشهای دورود و نهاوند از گسل اصلی امروزی گزارش شده است(جکسون و همکاران، ۱۹۸۴). بنا به نظر بربریان جابجایی راستگرد حدود ۱۹۷ کیلومتر در ناحیه نهاوند- دورود قابل مشاهده است. اگر لغزش در سطح این گسل از پلیوسن (۵ میلیون سال پیش) شروع شده باشد، نرخ میانگین لغزش سالانه این گسل ۴۰ میلی متر خواهد بود. قابل توجه است که بخشهایی از گسل اصلی جوان که سبب جابجایی راستگرد گسل معکوس اصلی
زاگرس شده اند (بخشهای دورود، نهاوند، صحنه و دینور از MRF) فعالیتهای لرزه زایی بیشتری نسبت به سایر بخشهای این گسل (بخشهای سرتخت، مروارید، مریوان و پیرانشهر) نشان می دهند.
سازوکار ژرفی زمینلرزهها و توان لرزه زایی گسل اصلی جوان
زاگرس از سایر زلزلههای کمربند چین خورده-رانده
زاگرس متفاوت است. این زمینلرزهها واجد بزرگای بیشتری نسبت به سایر زمینلرزههای این کمربند بوده و یک سازوکار ژرفی گسلش امتدادلغز با مؤلفه معکوس را نشان می دهند. این گسل در تمامی درازای خود از دینور در شمال باختری، با رویداد زمینلرزه فارسینج ( ۱۳۳۶/۹/۲۲=Ms) تا دریاچه کهر در جنوب خاور با وقوع زمینلرزه سیلاخور ( ۱۲۸۷/۱۱/۳ با بزرگای ۷/۴=Ms ) و زمینلرزههای تاریخی منطقه گسیخته شده است.
#گسل #زاگرس #مرتفع (HZF):
براساس مطالعات و تقسیمبندی بربریان (1995)، این گسل، نوار راندگی
زاگرس مرتفع (در شمال خاوری) را از نوار چینخورده (در جنوب باختری) جدا میکند. نوار
زاگرس مرتفع در راستای قطعات ناپیوسته گسل
زاگرس مرتفع به سمت جنوب باختری رورانده شده است. شواهد زمینشناختی بهدست آمده از محل کنونی سنگهای پالئوزوئیک بیانگر این مطلب است که این گسل، جابهجائی قائم بیش از شش کیلومتر داشته است. نمکهای هرمز در بخشهای متعددی از این گسل نفوذ کرده و به سطح رسیدهاند. این مساله نشان میدهد گسل
زاگرس مرتفع، گسل عمقی است که نمکهای هرمز متعلق به کامبرین زیرین را بریده و فعالیت آن در پوشش رسوبی فانروزوئیک آشکار است.