ریش سفیدا | Rishsefida🚩

#نشت_نشا
Канал
Образование
Новости и СМИ
Блоги
Технологии и приложения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала ریش سفیدا | Rishsefida🚩
@rishsefidaПродвигать
7,39 тыс.
подписчиков
10,5 тыс.
фото
1,58 тыс.
видео
4,46 тыс.
ссылок
بزرگترین رسانه‌ی دانشجویی دانشگاه صنعتی شاهرود 🇮🇷 🌐 سایت: Rishsefida.com 📙 ریش بوک: T.me/Rishbook 🕊 ریش توییت : T.me/RishTweet 📷 اینستاگرام: Instagram.com/Rishsefida 👤 ادمین : T.me/rishsefid 🤖 ربات ریش سفیدا : T.me/rishsefidabot
کسی امروز راجع به خمینی و حتی فیدل فیلم نخواهد ساخت.
امروز حتی دوره چه گوارا هم نیست،دوره گاندی است در جهان سوم.
کما این که در دوره ای هم چهره سازی از چه گوارا اهمیت داشت! البته چه گوارای مالیخولیایی ،اهل دراگ و ماری جوانا!

این ها اصلا نمونه های بی آزاری مثل گاندی -با تکیه بر این وجوه- برای ما می سازند که اخته مان کنند.

امروز تفکر گاندی جی وار به آنها اجازه می دهد که دنیا را به راحتی بچاپند.

و ما....
و ما هم که همیشه در عرصه اندیشه واردکننده بوده ایم، تازه رسیده ایم به حرف گاندی و تساهل و تسامح .


#پست_ساعت_صفر 🕛
#رضا_امیرخانی
#نشت_نشا 📚
🆔 @Rishsefida
Instagram.com/Rishsefida
📬📬📬
خيال كرده‌ايم كه در زمين خودمان دانشگاه ساخته‌ايم و نيرو می ‌پرورانيم و آينده‌سازان، مملكت را زير و زبر مى ‌كنند و انقلابِ فرهنگی و توسعه‌ علمی و مشتی محكم...
اما ديديم كه اولين سوراخِ پذيرش كه باز شد، بهترين نيروهایمان ،ظرفِ سه سوت كندند و رفتند و به قولِ متواتر فرار كردند...
اصلا فراری در كار نيست.
فرار از كجا به كجا؟
جهان سوم موظف است تا مقطعِ كارشناسی، براي جهانِ اول نيرو تربيت كند، ارشد و دكترايش را هم شايد بعدتر به برنامه‌مان اضافه كنند!
بعد حضراتِ از ما بهتران خودشان دست به گزينش و انتخاب می‌زنند و چاق و چله‌ها را سوا می‌كنند. به همين راحتی...

#نشت_نشا 📚
#رضا_امیرخانی 👤
#پست_ساعت_صفر 🕛
🆔 @‌Rishsefida
📬📬📬📬
کسی امروز راجع به خمینی و حتی فیدل فیلم نخواهد ساخت.
امروز حتی دوره چه گوارا هم نیست،دوره گاندی است در جهان سوم.
کما این که در دوره ای هم چهره سازی از چه گوارا اهمیت داشت! البته چه گوارای مالیخولیایی ،اهل دراگ و ماری جوانا!

این ها اصلا نمونه های بی آزاری مثل گاندی -با تکیه بر این وجوه- برای ما می سازند که اخته مان کنند.

امروز تفکر گاندی جی وار به آنها اجازه می دهد که دنیا را به راحتی بچاپند.

و ما....
و ما هم که همیشه در عرصه اندیشه واردکننده بوده ایم، تازه رسیده ایم به حرف گاندی و تساهل و تسامح .


#پست_ساعت_صفر 🕛

#رضا_امیرخانی
#نشت_نشا 📚
🆔 @Rishsefida
📬📬📬

از روزی که شروع کردیم به ترجمه علم، حالی مان نشد که علم تجربی غرب بر اساس تجربه غربیان از جهان راست شده و ما اگر علم تجربی بخواهیم دست کم باید خودمان تجربه کنیم!

هربچه دبیرستانی این ملک قوانین نیوتن را بایستی برای امتحاناتش حفظ کند،اما هیچ زمانی کسی برای ما قصه نیوتن را تعریف نکرده است که چگونه سطح شیب دار را در زوایای مختلف می آزمود و نمودار سرعت زمان را نقطه نقطه رسم میکرد و شبه خطی بودن آن را در می یافت و....

به عوض تعلیم علم ترجمه ای باید قصه گفت، قصه ی تولید علم....

از کل نیوتن همین را به ما چپانده اند که یک سیب از بالای درختی تالاپ افتاد و همه چیز کشف شد.

حالا همه سیستم آموزشی کشور هم منتظر نشسته اند تا سیبی از درخت بیافتد و...

دانش آموز ما چون نحوه تولید علم غربی را نمیفهمد، زندگی علمی را نمی بیند عادت می کند به لقمه آماده جویدن تا آنجا که به یک هندبوک ساده،حل المسایل مبتذل تبدیل می شود...

نه او، که استاد دانشگاه هم از متدلوژی علمی بی بهره است....

ما نمی دانیم علم چگونه تولید می شود برای همین پای این قافله تا به حشر لنگ است....

#پست_ساعت_صفر 🕛

#رضا_امیرخانی
#نشت_نشا 📚
🆔 @Rishsefida
📬📬📬📬

براردو شخصیتی در رمان'' فونتامارا '' که یک انقلابیِ شاد و سرِ حال است، از ظلمِ فئودال‌ها به تنگ آمده است. مثلِ همیشه در چنین موقعیتی فی‌الفور، یکی دو تا ایدئولوگ و مصلح دورش را می‌گیرند و از او می‌خواهند که سعی کند تا کار کند و با کارش مبارزه کند و در عینِ حال این مصلحان با '' کوستانتسا'' یکی از فئودال‌های خوش‌قلب گفت‌مان می‌کنند تا او هم راضی می‌شود که یک تکه زمین به براردو بدهد.

کوستانتسا عاقبت بعد از گفت‌مان‌های بسیار، دلش برای براردو که از بی‌زمینی به تنگ آمده بود، سوخت و زمینی بالای تپه به او داد تا آن‌جا زراعت کند. براردو با جدیت به زراعت پرداخت. سرخوش از این که در زمین خودش می‌کارد.


اما متاسفانه به محضِ این که اولین باران بارید، سیل‌آب، محصولِ ذرتِ او را برداشت و به سمتِ تهِ دره و زمین‌های اربابی برد. یعنی چهار قلم محصولِ براردوی فقیر که پایش یک فصل مجاهدت کرده بود، ریخت وسطِ دریای محصولِ کوستانتسای فئودال!

حالا حکایتِ دانش‌گاه‌های ما هم همین گونه است.

خیال کرده‌ایم که در زمین خودمان دانش‌گاه ساخته‌ایم و نیرو می‌پرورانیم و آینده‌سازان ، مملکت را زیر و زبر می‌کنند و انقلابِ فرهنگی و توسعه‌ی علمی و مشتی محکم... ،اما دیدیم که اولین سوراخِ پذیرش که باز شد، به‌ترین نیروهای‌مان ظرفِ سه سوت کندند و رفتند و به قولِ متواتر فرار کردند... اصلا فراری در کار نیست. فرار از کجا به کجا؟ جهانِ سوم موظف است تا مقطعِ کارشناسی، برای جهانِ اول نیرو تربیت کند، ارشد و دکترایش را هم شاید بعدتر به برنامه‌مان اضافه کنند! بعد حضراتِ از ما به‌تران خودشان دست به گزینش و انتخاب می‌زنند و چاق و چله‌ها را سوا می‌کنند. به همین راحتی. ما خیال می‌کنیم که صاحب دانش‌گاه شده‌ایم، دانش‌گاه ما ارتباطی به کشور ما ندارد .

دانش‌گاه‌های ما شعباتی از دانش‌گاه‌های اروپا و امریکا هستند.
اما شعبه‌هایی بد...
ما در زمینِ خودمان می‌کاریم، اما زمین بالای تپه... و به عبارتِ اصح و ادق، در زمینِ آن‌ها!

#قسمت_آخر

#نشت_نشا 📚
#رضا_امیرخانی
#پست_ساعت_صفر 🕛

🆔 @Rishsefida
📬📬📬📬

دانش‌گاهِ ما از زنده‌گیِ مردمِ کشورش فاصله گرفته است.
نه دانش‌گاه که کلِ سیستمِ آموزشیِ ما از چنین داء معضل و کارِ بی‌بیرون‌شدی رنج می‌برد.
سؤالی از بیرون به دانش‌گاهِ ما ارائه نمی‌شود. صنعت هرگز دانش‌گاه را در حد و اندازه‌ای نمی‌داند که از او سؤال بپرسد. او طاقتِ دیدنِ ریختِ اتوکشیده‌ی یک استادِ متفرعن را ندارد که بدونِ این که حتی تا به حال یک قابلمه‌ی واقعی طراحی کرده باشد، از صدر و ذیلِ صنعت انتقاد می‌کند.
دانش‌گاه هم توانِ گفت‌گو با صنعت‌گرِ روغنیِ دست به آچارِ خسیس را ندارد. کسی که حتی حاضر نیست یک بخشِ یک اتاقه‌ی تحقیق و توسعه (R&D) در کارخانه‌اش راه بیاندازد. هر دو هم حق دارند. یا دستِ کم این‌گونه می‌پندارند.


در همه‌جای دنیا دانش‌گاه ساخته می‌شود تا مشکلاتِ علمیِ آن کشور را حل نماید، اما در جهانِ سوم مسأله جورِ دیگری است.
این‌جا دانش‌گاه ساخته نشده است.
دانش‌گاه ترجمه شده است.

لذاست که می‌بینی دانش‌گاه به جای حلِ مشکلاتِ مملکتِ ما، مشکلاتِ ممالکِ دیگر را حل می‌کند!


3⃣ #قسمت_سوم

#نشت_نشا 📚
#رضا_امیرخانی
#پست_ساعت_صفر 🕛

🆔 @Rishsefida
📬📬📬📬

این عینِ سؤالی است که زمانِ ما در درسِ انتقالِ حرارت به عنوانِ پروژه به دانش‌جویان داده بودند:

"طراحی کنید پره‌ی شوفاژی را به صورتِ مثلثِ متساوی‌الساقین با قاعده‌ی a و زاویه‌ی راس O که از انتهای آن وزنه‌ای به وزنِ M آویزان است، به صورتی که کمترین خمش (خیز) را داشته باشد، و توأمان بیش‌ترین انتقالِ حرارت را. ضمنا به دلیلِ محدودیتِ جا، ماده‌ای را برای ساختِ آن انتخاب کنید که کم‌ترین ضریبِ انبساطِ طولی را داشته باشد. "

یک مسأله‌ی مشکلِ پارامتریک!
یک لغز!
یک چیستان مزخرف!
و البته از دیدِ آقایان، انتهای سؤالِ علمی. علم به معنای ترجمه‌ایِ آن.

برای حلِ آن تصویرِ سیاه و سفیدِ جد و آبائت پیشِ چشمت می‌آید و از ریاضیِ دبستان تا معادلاتِ دیفرانسیلِ دو را باید از بر باشی. اما... خیال می‌کنی با حلِ آن گرهی از مشکلاتِ فروبسته‌ی این مملکت حل می‌شود؟ فرداروز که فارغ‌التحصیل و جویای کار، رفتی در یک ساختمان و زیرِ دستِ یک تاسیساتی شروع کردی به نصبِ شوفاژ، جرینگی می‌فهمی که این مسأله نه به دردِ دنیایت خورده است و نه به دردِ آخرت. دو زاری‌ات می‌افتد و می‌فهمی که دانش‌جویانِ زرنگ‌تر از تو، همان موقع این را دریافته بودند که چنین مسائلی را دودره می‌کردند و از رو دستِ تو کپی می‌کردند.

2⃣ #قسمت_دوم

#نشت_نشا 📚
#رضا_امیرخانی
#پست_ساعت_صفر 🕛

🆔 @Rishsefida
📬📬📬
به دانش جوی کشاورزی‌مان آموزش می‌دهیم که از جنگل‌ها چه‌گونه محافظت کند. به او توصیه می‌کنیم که در آب و هوای مرطوب چه درختانی را به عمل آورد. به او یاد می‌دهیم که حفظِ محیطِ زیست چه اهمیتی دارد... بنده‌خدا از زیرِ آن پنجاه‌تومانیِ بزرگ که بیرون آمد، کویر می‌بیند و بیابان و کوهستان!
پرس و جو می‌کند و می‌فهمد که اصالتاً از تکستِ اروپایی درس خوانده است. رمقِ دانش‌جوی مهندسی‌مان را می‌کشیم که یاد بگیرد چه‌گونه طراحی کند. به زور کتاب طراحیِ اجزای جوزف ادوارد شیگلی را طیِ شش واحد تنقیه‌اش می‌کنیم که خوب حالی‌اش شود. حالا او می‌تواند مسائلِ سه بعدیِ نامعینِ انتزاعی را حل کند.
مثلاً طراحیِ شترگلوی توالتِ فرنگیِ پلاستیکیِ مقاوم در برابرِ حرارتِ بالای 2000 درجه! بعد می‌بینیم این با مستراح‌های سنتیِ ما جور در نمی‌آید، استادان به این نتیجه می‌رسند که سنت‌ها را قاتی‌اش کنند. نتیجه این می‌شود که دانش‌جو روی کاغذ، آفتابه‌ای مسی طراحی می‌کند که لوله‌اش در برابر امواج مایکروویو! مقاومتِ خوبی دارد‍! این‌ها شوخی نیست.

1⃣ #قسمت_اول

#نشت_نشا 📚
#رضا_امیرخانی
#پست_ساعت_صفر 🕛

🆔 @Rishsefida