🕊🥀 اگرچه مادرم ، ایران غمبارم
به زندان انیران، خسته و از پا فتاده،
غرقه در خون است.
اگر چه روز و شب در ظلمتی بیپیر میسوزد
دلش گرچه از این بیداد، مجنون است.
ولی البرز آزادی
نمیگردد تهی از فَرّهی سیمرغ
وَ زالِ زر، خجسته دین و نیک آیین،
برآرد از دل و جان شعله ی فریاد
کلامش از نوید روشنی سرشار
به یاری،
دستِ خود سوی من وُ سویِ تو یازیده ست
در این تاریکِ بی بنیاد.
دلم را نسپُرم دیگر به دستِ سردِ نومیدی
هزاران مبارز با شعلههای خشمِ ظلمت سوز
به جان هرزهی اهریمنِ بدخیم، میتازند
دل و جان مرا این عاشقانِ سربهسر امّید
رها از چنبر تردید می سازند.
من از پیری برآرم سر
گشایم بال وُ پَر از سینهی خاموش خاکستر
سپارم دستِ مِهرم را به سرداران مبارز
یقین دارم که نُهتویِ پِلَشتِ ظلمتآبادِ جماران را
به دست پُرتوانِ خویش میروبند.
یقین دارم سرِ مارِ ضحاک را
به سنگ رزم میکوبند.
یقین دارم شب تاریک ایران را
پُر از خورشید می سازند!
#ارمیتا_گراوند.
🕊🥀مهرشیداریایی 7 آبان ماه
🥀روز به مهر دوستان
🥀به یاد عزیزان جان باخته در راه آزادی...
🕊࿐჻ᭂ⸙
🖤⸙჻ᭂ࿐