«بناگه دری باز شد در آن روز و آن ساعتی که کسی را چنین انتظاری نبود وزآن پس در دیگری باز شد دوباره از آن پس در دیگری وزآن پس دوباره دگرباره زآن پس در دیگری به هر در در دیگری پیاپی در خانه ها باز شد ز هر خانه چندین نفر به هر کوچه چندین هزار به یکباره از خانه ها بیشماران برون ریختند روان گشت در کوچه ها سیل جمعیتی در آن ساعت و روز که هیچ کس را نبود انتظاری چنین بپیوست جمعیت از کوچه ها با خیابان اصلی به روز بزرگ که در قلب هر یک از ایشان تمنای بی وقفه بود. کسانی هم از خانه ها بر لب پنجره نشستند و اشک غروری فروریختند شهیدان بدیدند از آسمان چو امواج نوری به دریای این شهر بیدار آمیختند بدیدند از آسمان شهر را که از جمعیت گشته پر به روز بزرگی که کس را چنین انتظاری نبود همه یک دل و یک زبان به یک لحظه پا بر زمین کوفتند همه یکصدا "مرگ بر دیکتاتور".»
🎥 ویدئویی که تماشا میکنید؛ بخشی از همخوانی تصنیف «سرخوشان مست» بر اساس «گوشه نغمه» از ردیف موسیقی دستگاهی ایران و حاصل یک کار گروهی ۸۰ نفره از #موزیسین_ها و #هنرمندان در سال ۱۳۹۹ است که از راه دور، و مجازی، عاشقانه و با هدف تکریم "مقام انسانیت" و "کمک به هم نوع" #همنوا و همراه شدند.
ما خیال می کردیم راه رسیدن به آن ناکجاآبادمان ازهرکوچه ای باشد، باشد؛ قصد فقط رسیدن است. ...اما حالا می فهمم تاریخ اصلا زباله دانی ندارد. هیچ چیز را نمی شود دورریخت.