عریضه "اشعار رضا دین پرور"

Канал
Логотип телеграм канала عریضه "اشعار رضا دین پرور"
@reza_dinparvar101Продвигать
1,21 тыс.
подписчиков
161
фото
72
видео
12
ссылок
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام) *تنها صفحه رسمی*
عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست
دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست

خرجی گداهای حرم پای کریم است
جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست

در راه تقرب، دل ما سخت پسند است
مشتاق رخ یار، پی خال کسی نیست

هرچند که زشتیم و سیاهیم ... بلالیم
این لکنت ناخواسته اشکال کسی نیست

جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم
در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست

او آمده تا فاطمه اش را بشناسند
بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست

عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را
جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست

پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است
سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است

عقباست سرا پرده ی دنیای پیمبر
دنیاست پُر از جلوه ی عقبای پیمبر

او درس نخوانده شده استاد ملائک
جبریل شده واله ی املای پیمبر

لاحول و لا قوه الاّی رسولان
معنا ندهد جز وی و منهای پیمبر

موسای شبان مانده چنان در کف طورش
که بوسه نشانده به کف پای پیمبر

طوبای درِ خانه ی زهرا قد رعناش
ریحانه ی بابا شده زهرای پیمبر

با دست علی نامه نوشته به سلاطین
پس معجزه دیدند از امضای پیمبر

این عقد اخوت شده خود، ریشه ی وحدت
خوابیده علی وقت بلا جای پیمبر

یکسو همه کفار و نبی سوی علی بود
تیغ دو سرش، تیغ دو ابروی علی بود

شد لشکر عامی تو هر یک نفر از ما
ای کاش بگیری خبری مختصر از ما

ای رحمت مطلق! تن ما را سر بازار ...
بر، دار اطاعت کن و بردار سر از ما

ما را سحری مثل اویس قرنی کن
ارزانی تو! ... جان گران را بخر از ما

سلمانی موهای تو افتاده به سلمان
پس نیست در ایران تو آشفته تر از ما

قرآن دلت سوخت و قرآن خدا نه!
با سوختن آن شده دفع خطر از ما

از لطف تو و فاطمه و جود حسینت
عمریست خریدند محرم صفر از ما

حیران تو بودیم دم گنبد خضراء
از سمت نجف باز گرفتی خبر از ما

رفتیم و در ایوان طلا، بست نشستیم
گفتیم مسلمان تو و فاطمه هستیم

ای سلسله ی موی تو زنجیر حقایق
ای شرح افاضات تو منظومه ی صادق

رزق سحرت از سر ما نیز زیاد است
رزّاق، خدا بوده ولی دست تو رازق

با پینه ی پیشانی تو بر سر سجده
باید برسد اینهمه مخلوق به خالق

نه صاحب مالیم، نه دنبال زر و سیم
قربان فقیرت که شده صاحب منطق

شاگردی شاگرد تو شد کار اساتید
دلباخته ی درس تو هستند خلائق

یک عمر فقط حرف تو تبیین علی بود
شد جنگ تو تبدیل مخالف به موافق

خرمای علی شیعه ی اثنی عشری ساخت
گفتی علی و گفت علی مغرب و مشرق

والله همین است و همین است و همین است
رزق نجف و کرببلایم ز مدینه است

هرکس که شده حضرت صادق نگرانش
افتاده عجب قند و نباتی به دهانش

امشب به خدا وصل شو از راه توسل
تصدیق کن او را و سحرگاه بخوانش

پائین حسینیه نشستن هنر اوست
گفت آنکه حسینی شده بالا بنشانش

او دوستمان دارد و ما نیز محبیم
او لطف به ما کرده و بندیم به جانش

راضی شده ما را ببرد بین تنورش
محتاج همینیم نه محتاج به نانش

چسبیده ام امشب به ضریحش چو غباری
آنهم چه ضریحی! که غبار است نشانش

ای باد صبا از سوی ما هم گذری کن
هرکس که دلش سوخت، به زهرا برسانش

من سائل کورم که ندیدم کرمش را
ای کاش بسازند به زودی حرمش را

#حضرت_محمد_ص
#امام_صادق_ع

@reza_dinparvar101
نوای دل نوشته ...

۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم
مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم

مستم و با علی طرف شده ام
باز دیوانه ی نجف شده ام

۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده
وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده

ای گدا پیش پنج تن بنشین
دور سجاده ی حسن بنشین

۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد
هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد

آسمان روضه ی منور اوست
جبرئیل عاشق کبوتر اوست

۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین
هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین

گله را پیش دلبرم ببرید
قبل مرگم مرا حرم ببرید

۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد
زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد

مشک او را گرفته دست خدا
تشنه ی اوست جام کرب و بلا

۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است
در رکابش که بمانی و بمیری عشق است

می نویسم روی عقیق یمن
ذکر این الحسین و این الحسن

#امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#حضرت_عباس_ع
#امام_زمان_عج

@reza_dinparvar101
سامرا همسخنش می سوزد
یوسفی پیرهنش می سوزد

گاه با سر به زمین می افتد
گاه از پا شدنش می سوزد

حسن فاطمه مسموم شده
بین بستر، بدنش می سوزد

با لگد مادر او را کشتند
از غم یاسمنش می سوزد

همه از بی کسی اش گریانند
او به یاد حسنش می سوزد

همسر او عوض زخم زبان
موقع سوختنش می سوزد

پادگان رفت ولی حرمت داشت
گرچه که با محنش می سوزد

چون به تابوت و تنش تیر نخورد
وسط روضه تنش می سوزد

در امان بود در این شهر غریب
او که دور از وطنش می سوزد

با همان تشنگی اش گفت حسین
ناله ی دل شکنش می سوزد

حنجرش زخمی سرنیزه نشد
دم آخر دهنش می سوزد

سر پیراهن او دعوا نیست
از کفن داشتنش می سوزد

دور او یک زن بی معجر نیست
می کشد آه و زنش می سوزد

#امام_حسن_عسکری_ع


@reza_dinparvar101
جان پیغمبر بدست ساعت خواب علیست
لشکری ترفند از این دو برادر می خورد

#لیله_المبیت
#حضرت_محمد_ص
#امیرالمومنین_ع
@reza_dinparvar101
رضا که بین خراسان، صدای او پیچید
میان کوچه زمین خورد و پای او پیچید

شرار زهر، خودش را روی جگر انداخت
امام ما تک و تنها عبا به سر انداخت

به حجره، بی نفس و قدخمیده آمده بود
دراین مسیر، کشیده کشیده آمده بود

گلیم خانه ی خود را کنار اگر زده است
به کربلا دل زارش دوباره پر زده است

#رضا_دین_پرور

#امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت

⚫️ @hossein_jaan
اربعین آمد... حرم، آغوش خود را باز کرد
باز، دردم را برای یک نفر آورده ام

سالها صبح و غروبی گریه کردم با حسین
سالها نان از تنور روضه در آورده ام

کربلا و شام و کوفه زیر پای زینب است
آنکه می گوید حسین؛ درد کمر آورده ام

گریه کرد و گفت؛ راهم را سریعاً واکنید
سر برای جسم مفقود الاثر آورده ام

آنقدر اهل و عیالت تازیانه خورده اند
از کبوترهای تو یک مُشت، پَر آورده ام

#رضا_دین_پرور

#امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س
#اربعین

⚫️ @hossein_jaan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تشنه ام، تشنه ی دیدار اباعبدالله
سوختم یاد لب تشنه ی دلبر بکنم

تشنه بود، آب برای پسرش خواست حسین
گفت ناچار شدم رو سوی لشکر بکنم


#رضا_دین_پرور

#سیدالشهدا_ع
#علی_اصغر_ع
#حرم
#کربلا

💠 @hossein_jaan
در عراقی، جهت قبله ی ایران منی
از تولد سبب گریه ی چشمان منی

من اگر اشک نریزم نفسم می گیرد
تو بهشت وسط سینه ی سوزان منی

آمدم خوب نگاهم کنی و جان بدهم
ببری یا نبری اَم به حرم، جان منی

خستگی، تاول پاها... همه اش می ارزد
بهترین خاطره در سختی دوران منی

روضه تعطیل نشد، خرج گدای تو رسید
متوجه شده ام برکت دُکّان منی

از همان قبل محرم که تو آواره شدی
نگران سفر و حال پریشان منی

پای من درد گرفت و نظرت راهم بُرد
بسکه تو فکر من و بُردن عصیان منی

لب تو خشک شد و خشک نشد آب فرات
با همان تشنگی ات، چشمه ی جوشان منی

درد خود را به اباالفضل نگفتم به کسی
جز تو که معتقدم عشق نیاکان منی

ای همه زندگی ام! قبر مرا روشن کن
وقت تلقین سبب خنده ی پایان منی

ای شه بی سر من، بی سر و سامان تواَم
با همین بی سری اَت هم سر و سامان منی

زنده زنده جلوی خیمه شهیدت کردند
مقتل مستدل شاه خراسان منی

روی نیزه بروی یا نروی بالایی
ای که سی جزء شدی، مصحف قرآن منی

موکبم را زده ام گوشه ی ویرانه حسین!
باخبر از غم و آه دل ویران منی

دخترت گفت حسین آب شدم، آب بخور
تشت زر دور و برت نیست... تو مهمان منی

ای که هم بازی اطفال شدی پای درخت
خاک و خونی شدی اما روی دامان منی

#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س
#اربعین
#صفر

@reza_dinparvar101
خروج از شام
زبانحال عمه سادات با حضرت رقیه (س)

بعد این فتح و ظفر، رنج و بلایی سخت است
دخترم! بی تو شوم کرببلایی سخت است
از تو دل کندن و اینگونه جدایی سخت است
بین ویرانه بمانی و نیایی سخت است

مضطرم! بین تو و رفتن و ماندن، چه کنم؟
تو که راحت شدی از درد، ولی من چه کنم؟

آنکه بی جنگ، ز خولی و سنان بُرده تویی
آنکه از غربت بابای خودش مُرده تویی
من علی هستم و زهرای لگد خورده تویی
صورتت سوخته، حوری دل آزرده تویی

گل رخسار ترا قرمزی لاله نشست
تن مجروح ترا آن زن غساله نشست

کاش با ما، تو هم از شام سفر می کردی
باز هم ناله از آن درد کمر می کردی
دختران را ز سر کوچه خبر می کردی
معجرت را سر بازار، به سر می کردی

چقدر نُقل زبانِ همه زن ها شده ای
به غرورِ همه بَرخورده که تنها شده ای

ما که رفتیم ولی بر موی ما، چنگ نخورد
به سر و صورت ما مُشت هماهنگ نخورد
از روی بام، به پیشانی ما سنگ نخورد
وقت افتادن سرها، دُهُل جنگ نخورد

خاطرات بدم از شام، فقط این ها نیست
دیگر آن دخترِ بی چاک و دهان، اینجا نیست

آن همه دوری و هجران! چقدر سخت گذشت
غم موهای پریشان! چقدر سخت گذشت
سکّوی بَرده فروشان! چقدر سخت گذشت
تشت و چوب و لب و دندان! چقدر سخت گذشت

وقت برگشت، به ما طعنه ی تیزی نزدند
بی حیاها به زنی حرف کنیزی نزدند

#حضرت_رقیه_س
#اربعین
#صفر
#شام

@reza_dinparvar101
بدجور من بیچاره ام، بدجور پستم
تو احترامم کردی و حرمت شکستم

خرج مرا دادی ولی پایت نماندم
به نوکرت دل بستی و من دل نبستم

بی آبروتر از من اینجا هیچکس نیست
آلوده دامانم ولی زائر که هستم

من کوله ای دارم که سنگین از گناه است
این کوله را پُر کردم و خالیست دستم

جز گریه و چشم ترم چیزی ندارم
دور از حرم با طعم تربت، مست مستم

دلتنگ باب القبله و صحن حسینم
از این قفس مثل کبوتر باز رستم

پاکم کن و خاکم کن آقا اربعین شد
اصلاً بیا و فکر کن بی سرپرستم

بین نجف تا کربلا ذکرم رقیه است
با تاول پا بین موکب ها نشستم

دارد دوباره می رسد عاشق به معشوق
زار و پریشان دو دلدار الستم

گفت عمه گرچه صورتم باباپسند است
زیبایی دختر به گیسوی بلند است

هرچند خیلی حرفها دارم برایش
مویی ندارم تا ببافم پیش پایش

#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س
#اربعین
#صفر

@reza_dinparvar101
نیمه شب با گریه کارش گردگیری سر است
آنکه می میرد برای درد بابا دختر است

#رضا_دین_پرور

#حضرت_رقیه_س
#صفر
#شام

⚫️ @hossein_jaan
دستم ورم دارد ولی بالا می آید
این صورتم خیلی به مادرها می آید
ای دختر شامی تو حالت جا می آید
از دامن سرنیزه ها بابا می آید

کرببلا در دست مردان معجرم رفت
در شام با رقصیدن زن ها سرم رفت

#حضرت_رقیه_س
#صفر
#شام

@reza_dinparvar101
"دودمه ورود به شام"

دختر زهرا و حیدر، گوش بر فرمان کند
لشکرش طوفان کند
زینب آمد کوچه های شام را ویران کند
لشکرش طوفان کند

#حضرت_زینب_س
#شام
#صفر

@reza_dinparvar101
آفتاب است و شررهای بدی است
پشت دروازه، سحرهای بدی است

هرچه گفتم به رقیه نزنید
پاسخم حرف و تشرهای بدی است

ساربانا مرو در وادی شام
صبر کن، زنگ خطرهای بدی است

جان زینب مکن ای صبح طلوع!
جشن دارند و خبرهای بدی است

کوچه هاشان چه شلوغ است حسین
پشت در، دردکمرهای بدی است

همه مستند خدا رحم کند
پیش رویم چه سفرهای بدی است

ترس بازار یهودی دارم
بین آنها چه نظرهای بدی است

معجرم کو؟ شده ام راهی کاخ
بین این شهر، گذرهای بدی است

#حضرت_زینب_س
#شام
#صفر

@reza_dinparvar101
سرم هرگز نشد پیش کسی‌ خم
همیشه سربلندم زیر پرچم

ابالفضلی! پریشان حسینم
سلام آقا! خداحافظ محرم

گدای سفره ات پیغمبرانند
نداری دور این سفره گدا کم

شفای عاجل از تربت گرفتم
نشد بیمار تو محتاج مرهم

رفاقت با یکی آنهم تو ارباب!
در عالم تو فقط خوردی به دردم

بجز زهرا که دستم را گرفته
نمیخواهد کسی من را در عالم

جوانی میکنم با عشق اکبر
فدای اصغرت اولاد آدم

برای اشک ما زحمت کشیده
علی یک عمر، دور چاه زمزم

اهالی نجف مهمان نوازند
بساط اربعین را کن فراهم

خدا حفظت کند بر روی نیزه
ز شر سنگ تیز و نامنظم

سر ناموس خود معجر ندیدی
سرت با خون تازه شد معمم

دم دروازه ساعات، زینب
معطل بود و شد محتاج محرم

#امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س
#محرم
#صفر
#شام

@reza_dinparvar101
ابر چشمان من پر از نم شد
خانه ام باز، خانه ی غم شد

به خودم آمدم ولی افسوس
دهه ی سوم محرم شد

جان زینب بیا که پیر شدیم
در فراق تو عمر ما کم شد

ما گنهکارها پشیمانیم
این خجالت غمی مکرم شد

با همان یاحسینِ اول ما
آنهمه عهد سست، محکم شد

فاطمه گریه کرد و تا دم صبح
با دمش چای روضه ها دم شد

خوش بحالش که در عزای حسین
هرکه نااهل بود، آدم شد

کربلای مرا درستش کن
حال و روزم خراب و درهم شد

من فدای سری که بر روی نی
سنگ ها خورد و نامنظم شد

دست زینب به نیزه ها نرسید
گرچه خیلی به سمت سر، خم شد

گفت رفتی اذیتم کردند
معجرم چند تکه پرچم شد

من به محمل ... تو بین دیر و تنور
دیدی آخر همان که گفتم شد!

#مناجات_امام_زمان_عج
#محرم
#کوفه

@reza_dinparvar101
سکّه ها را سَرِ بُردت دادند
آب نه، نیزه به خوردت دادند

حُرمت ریش سفید تو شکست
دست هر کودک خُردت دادند

#محرم
#کوفه

@reza_dinparvar101
بین هیئت چونکه تقدیر مرا هم بسته اند
طالع بخت سیاهم را محرم بسته اند

گرچه من اسباب زحمت بوده ام اما بیا
روی گلبرگ دو پلکم باز، شبنم بسته اند

کار من با گریه کردن راه می افتد فقط
چشم خشکم را به آب چاه زمزم بسته اند

روضه ها که جای خود، انگار حاجت می دهند
خانه هایی که سر دیوار، پرچم بسته اند

من به هر در می زنم، درها به رویم بسته است
آی مردم! کربلا را هم به رویم بسته اند

خوش بحال زائرانی که برای اربعین
کارشان را با امیر هر دو عالم بسته اند

هم امیر کاروان کربلا بر نیزه هاست
هم اسیران را بهم با قامت خم بسته اند

من بمیرم پای زین العابدین تاول زده
آتش و زخم سرش را باچه مرهم بسته اند

استخوان گردنش در بین راه آسیب دید
وای از آن زنجیرها که سفت و محکم بسته اند

#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#محرم

@reza_dinparvar101
Ещё