🔰 #خاطرات_شهدا |
#سنگر_خاطرات 🔻 پست نگهبانی اش نیمه شب بود تنهای تنها !!
سر پست نشسته بود و اطراف را نگاه و زیر لب زمزمه میکرد .
صبح که رفتیم پست رو تحویل بگیریم دیدم روی زمین افتاده اولش فکر کردیم به سجده رفته ، ولی هرچه صدایش زدیم جواب نداد ، وقتی تکانش دادیم دیدم یک تیر خورده توی پیشانی اش و غریبانه شهید شده.
تا چند روز فکر تنها شهید شدنش اذتمان میکرد تا اینکه به خواب یکی از بچهها آمده بود و گفت ناراحت نباشید همین که تیر خوردم به زمین نرسیده افتادم توی آغوش آقا
#امام_حسین ....
#شهیدمهدی_شاهدی📕 خط عاشقی ، ج۱
➕ به راهیان نور بپیوندید
👇🆔 @Rahianenoor_News