✅ خاطره ای از یلدای سال ۶۵
#ارسالی_مخاطبان_راهیان_نور🔸در شب یلدای آن سال ما
در منطقه "علی شرقی، علی غربی" و تپه 160 بین دهلران و موسیان ایران و مرز عراق
در سنگری تنها به وسعت 6 متر و
در فاصله کمتر از 100 متری با نیروهای بعثی بودیم و چون
در تیررس آنها بودیم سقف سنگر را بسیار پائین آورده بودیم تا از
دور دیده نشود.
🔸آن
شب 15 نفر بودیم و چون سنگرمان کوچک بود به سختی
کنار یکدیگر نشستیم. اما
سفرهای پهن کردیم و توی آن آینه، قرآن، کاسه، سیم چین، آب و اسلحه گذاشتیم و عکس همرزمان شهیدمان را هم به کنارشان قرار دادیم؛ آن
سفره شب یلدا هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود و
شب خاطرهانگیزی شد.
🔸آن
شب توسط یکی از بچههای اهواز، هندوانهای تهیه شد، من نیز تخمه و پستهای که یک ماه قبل وقتی مرخصی بودم تهیه کردم، را توی
سفره گذاشتم و بچههای شمال هم چند دانه ازگیل و گلابی جنگلی آوردند. سوغات بچههای طارم زنجان هم زیتون بود.
#دور_کعت_نماز_موفقیت_در_کنار_سفره_شب_یلدا🔸بیوک آذری زبان نیز نُقلهای معروف و خوشمزه از ارومیه آورده بود و خلاصه هر کسی به نحوی نقشی
در آماده کردن
سفره شب یلدا آن هم
در شرایط سخت منطقه و
در فاصله کمتر از 100 متر با بعثی ها ایفا کرد. اینها همه
در شرایطی بود که ما باید برنامهمان
در 40 دقیقه تمام میشد و به دلیل نزدیکی با نیروهای بعثی نگهبانی هم میدادیم.
🔸قرار بود سه روز بعد از آن
شب به یادماندنی، عملیات "نهر عنبر" توسط نیروهای سهگانه ارتش، سپاه و بسیج
در منطقه دهلران و موسیان علیه نیروهای بعثی انجام شود.
🔸آن
شب در کنار سفره یلدا هر کس
در فضای صمیمی، لطیفهای شیرین یا خاطرهای از دوست شهید خودش تعریف میکرد.
🌹در پایان همگی با خواندن دو رکعت
نماز از خدای بزرگ خواستیم تا
در این
شب که جزو فرهنگ ملی ما است و خانوادههای ایرانی
در کنار هم جمع شدهاند ما را دعا کنند تا
در این عملیات مهم پیروز شویم؛ چه حالت روحانی و وصفناشدنی بود وقتی بچهها با دادن نامه خود به یکدیگر وصیت میکردند هر کس که زودتر شهید شد دیگری نامهاش را به خانوادهاش برساند و این عملیات هم با پیروزی ما همراه شد.
▫️روای؛ جاوید فولادزاده، مشکین شهر، اردبیل
✅ کانال رسمی ستاد مرکزی راهیان نور کشور
↙️🆔 @Rahianenoor1395