ستاد مرکزی راهیان‌ نور

#خاطرات_شهدا
Канал
Логотип телеграм канала ستاد مرکزی راهیان‌ نور
@rahianenoor_NewsПродвигать
1,79 тыс.
подписчиков
9,29 тыс.
фото
1,69 тыс.
видео
1,25 тыс.
ссылок
( کانال رسمی ستاد مرکزی راهیان نور کشور) 🌐 پایگاه اطلاع رسانی راهیان نور کشور: www.Rahianenoor.com ☎️ شماره تماس (سامانه ملی): 096313
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

🔻برادر شهید: تقوا و اخلاص در وجودش بود و به مرور تقویت شد و ایشان را به هدف نهایی‌اش سوق داد. ارتباط خوبی با علما داشت و همین نکته نقش مهمی در پیدا کردن راه شهید داشت. اگر بخواهم در یک جمله کوتاه شهید حمیدرضا فاطمی اطهر را خلاصه کنم باید بگویم شهید اسوه تقوا، جهاد و شهادت برای ما بود. این کامل‌ترین جمله‌ای است که شهید را معرفی می‌کند. شهید بسیار باتقوا و باایمان بود و برای خانواده و بچه‌های بسیجی اهواز الگو و نمونه بود. زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشورا یش ترک نمی‌شد. ما را هم سفارش به خواندن این ادعیه‌ها می‌کرد. 


🌷شهید مدافع حرم حمیدرضا فاطمی اطهر🌷



به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

📍پیشقدم در کارهای خیر

🔻پدر شهید نقل می‌کند: شهید تاجبخش در بیشتر اوقات، تمام و یا بخشِ قابل توجّهی از حقوق خود را برای رفع مشكلات مردم به عنوان قرض‌الحسنه یا بِلاعوض می‌داد و در جواب آنهایی كه علّتش را جویا می‌شدند، به این آیه‌ی قرآن استناد می‌كرد كه «هركس در راه خدا چیزی یا پولی قرض دهد، خداوند ده‌برابر به وی برمی‌گرداند.»
كمک به فقرا و محرومان از دیگر كارهایی بود كه پس از به شهادت‌رسیدن وی از سوی دوستانش اطلاع یافتیم. زمانی كه محمد می‌فهمید كسی از بچه‌های هیئت یا مسجد كاری یا مشكلی دارد، اجازه‌ی استراحت به خودش نمی‌داد و به كمک دوستانش می‌شتافت.همیشه به دنبال كار خیر بود و وقتی فهمید كه مقبره‌ی چهار شهید گمنام شهر گتوند در حال تعمیر و بازسازی است، به بنده گفت كه تمام هزینه‌های این مرمّت را تقبّل می‌كنم، به شرطی كه تا زنده‌ام این مسئله فاش نشود.

🌷شهید مدافع‌حرم محمد تاجبخش🌷

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

📍قرائت های روزانه قرآن....

🔻بعضی شب ‌ها که نیمه ‌های شب بیدار می ‌شدم می ‌دیدم، محمدرضا با نـور موبایلش قرآن سفید کوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است. او با قرآن خیلی مأنوس بود و ماهیانه ۳بار ختم قرآن می‌ کرد.
با اینکه بیست بهار از عمرش گذشته بود، در وصیت نامه اش سفارش کرده بود که، برایش تنها ۵ روز، روزه و ۲۰ نماز صبح قضا کنند...

🌷شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان🌷

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطرات

🔻 آنچه باعث شد کاظم به این درجات و کمالات برسد و به درجه شهادت نائل شود، لقمه حلال و نطفه پاک بود .
مادرش میگفت دو سال تمام از وقتی خدا او را به من داد با وضو به او شیر دادم حتی اگر مقدور نبود با تیمم .
بعدها دیدم که چقدر کاظم به نماز شب اهمیت می داد و اهل عبادت شد.....

#شهیدکاظم_عاملو
📕 سه ماه رویایی، ص۱۵

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #روایت_شهدا

🔻 تیربارچیِ ما بسیجیِ جوانی بود که فقط سه مـاه آموزش دیده بود.
اسیرِ عراقی با دست او را نشان می‌داد و با حرص می‌گفت هفت سـال است در ارتش عراق تیربارچی هستم اما جلویِ شجاعتِ این جوان کم آوردم...

📕 زائرین راهیان نور ، ص۸۴

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #عکس_نوشته | #خاطرات_شهدا

✍🏻 فرمانده شهید محمد علی رهنمون

🔻 خسته که می شدی، کلافه، عصبانی و ناامید وقتی که میخواستی قید همه چیز را بزنی می رفتی پیش رهنمون، نگاهش میکردی نگاهت میکرد و باهات حرف میزد ....

📍مرکز طراحان راهیان نور

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطرات

🔻 پست نگهبانی اش نیمه شب بود تنهای تنها !!
سر پست نشسته بود و اطراف را نگاه و زیر لب زمزمه میکرد .
صبح که رفتیم پست رو تحویل بگیریم دیدم روی زمین افتاده اولش فکر کردیم به سجده رفته ، ولی هرچه صدایش زدیم جواب نداد ، وقتی تکانش دادیم دیدم یک تیر خورده توی پیشانی اش و غریبانه شهید شده.
تا چند روز فکر تنها شهید شدنش اذتمان میکرد تا اینکه به خواب یکی از بچه‌ها آمده بود و گفت ناراحت نباشید همین که تیر خوردم به زمین نرسیده افتادم توی آغوش آقا #امام_حسین ....

#شهیدمهدی_شاهدی
📕 خط عاشقی ، ج۱

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطرات

🔻 شب عملیات آمد پای خاکریز کنار بقیه بچه ‌ها مثل یک بسیجی ساده اسلحه دستش گرفت و جنگید .
قرار بود نیروی کمکی بفرستند اما خبری نشد.
علی برای بررسی موقعیت رفت جلو سر خاکریز یه لحظه بلند شد که تیر خورد به قلبش و افتاد زمین انگار تشنه اش بود ولی کسی آب همراهش نبود خودش سفارش کرده بود قمقمه هاتون را پر نکنید ما به دیدار کسی می رویم که تشنه لب شهید شده....

سردار #شهیدعلی_تجلایی🌷
📕 خط عاشقی ، ج۱

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطرات

🔻 یه تانک عراقی آتش گرفته بود راننده ازش امد بیرون و در حالی که اسلحه دستش بود هاج و واج به اطراف نگاه می کرد بعد قمقمه آبش را در آورد و شروع به آب خوردن کرد یکی از بچه‌ها او را نشانه گرفته بود که علی اکبر اسلحه اش را کنار زد و گفت
مگر نمی بینی که دارد آب می خورد ما شیعه #امام_حسین (ع) هستیم باید مثل امام رفتار کنیم نه مثل یزیدیان......

#شهیدعلی_اکبر_محمدحسینی
📕 خط عاشقی ، ج۱

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #محرم

🔻 مسئول گروهان بعثت از گردان زهیر ، لشکر 10 سیدالشهدا بود .
مداحی هم میکرد و روضه های علی اصغرش عجیب بود .بار آخر هم توی حسینیه سنندج از حضرت علی اصغر (ع) خواند .
آخرش هم تیر خورد توی گلویش و مثل علی اصغر شهید شد....

#شهیدعلی_جابری
📕 پلاک ۱۰
#محرم

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

🔻 صدای گرمی داشت با یه عده طلبه از تهران آمده بودند همه شان شهید شدند الا محسن !
این اواخر حال عجیبی داشت شبها تا صبح گریه میکرد و روزها شاد و خندان بود میگفت
همه کارهایم رو کردم آماده و هیچ نگرانی ندارم .
به یکی از بچه‌ها گفته بود وقتی شهید شدم این سربند رو ببند رو سینه ام !!
جنازه اش که آمد سر نداشت سربند رو بستند به
سینه اش روی سربند نوشته بود
انا زائر الحسین......

#شهیدمحسن_درودی
📕 خط عاشقی ، ج۱

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #سیره_شهید | #خاطرات_شهدا

🔻 به غیبت کردن خیلی حساس بود
می گفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید برای هر غیبت یک سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید شب این سنگ ها را بشمارید این طوری تعداد غیبتها یادمان نمی رود و سعی می کنیم تعداد سنگ ها را کم کنیم ...

سردار #شهیدعلی_اکبر_جوادی
📕 ستارگان خاکی

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

📍صبر و استقامت...

🔻وقتی وارد ادوگاه عراقی ها شدیم، عکس بزرگی از صدام را زده بودند روی دیوار، من بدم آمد زدم عکس را انداختم و شکست، سه ماه زیر شکنجه بودم و توی این مدت با وزیر سابق نفت، تندگویان آشنا شدم .
یه روز از او پرسیدم که کارت صلیب سرخ دارد یا نه !؟
جواب داد که ندارم .
گفتم آقای تندگویان، چون کارت نداری آدرس بده تا برای خانواده ات نامه بنویسم.
متواضعانه گفت آدرس من این است،
صبر و استقامت....

🌷شهید محمد جواد تندگویان🌷

📕 امام سجاد و شهدا ، ص108

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

📍پرچم برافراشته

🔻مرحوم آقای بهشتی رضوان‌اللَّه‌علیه یک عنصر قوی، مستحکم و بشخصه یک پرچم برافراشته در سیر انقلاب بود... آن مقداری که در آن دوره به این سیّد بزرگوارِ نورانىِ ارزنده برجسته، دستهای تبلیغاتی دشمن تهمت زدند، به کمتر کسی از عناصر انقلاب در طول زمان این همه اهانتهای خصمانه و بغض‌آلود کردند. گفتند انحصارطلب است، متکبّر است، قدرت‌طلب است، دنبال دیکتاتوری است؛ اما او راه خود را با قدرت و قوّت طی کرد. البته جان خودش را گذاشت؛ اما در واقع با استقامت در این راه، جان و حقیقت و هویّت خودش را به عرش اعلی رساند.

🌷شهیدسیدمحمدبهشتی🌷

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

🌟 یک روز با هم از کوچه بیرون میرفتیم. چند روحانی با ظاهری زیبا و آراسته به سمت ما آمدند. با شناختی که از ابراهیم داشتم گفتم: حتما حسابی آنها را تحویل می‌گیرد اما برعکس به آنها سلام هم نکرد! با تعجب نگاهش کردم. خودش فهمید و گفت: اینها آخوندهای ولایی هستند. کاری با این جماعت نداریم. گفتم: ولایی! گفت: یعنی به جز ولایت اهل بیت چیز دیگری را قبول ندارند. نه ولایت_فقیه. نه حضور در جبهه و...فقط دم از ولایت مولا می‌زنند. چند سری هم با اینها صحبت کردم ولی بی فایده بود. فقط کار خودشان را قبول دارند. بعد ادامه داد: خطر اینها برای اسلام و انقلاب کم نیست. مثل خوارج که در بدنه حکومت مولا بودند و...
من آن روز نفهمیدم که ابراهیم چه گفت. اما سالها بعد و با جریان سازی فرقه شیرازی ها و شیعه انگلیسی، تازه فهمیدم که ابراهیم چه بصیرتی داشت....

🌷شهید ابراهیم هادی🌷

📕 سلام بر ابراهیم2

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰#خاطرات_شهدا |#سنگر_خاطره

📍مثل‌ حر بشویم...

🔻شب عاشوراهمه بچه‌ها رو جمع کرد و گفت حر وقتی توبه کرد امام بخشیدش و به جمع خودشون راهش داد بیایید امشب ما هم حر امام حسین بشیم، بعد گفت
پوتین هاتون رو در بیارید بند پوتینش را گره زد و توش خاک ریخت و انداخت روی گردنش و پیاده توی بیابان شروع به عزاداری کرد.آن شب احمد زمزمه های داشت که تا آن موقع ندیده بودیم....

📕 خط عاشقی ، ج۱

🌷شهید احمد پلارک🌷

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

📍یک بسیجی ساده ...

🔻در تاریخ شهریور شصت عملیات شهید رجایی و باهنر درکرخه مجید سیلاوی شهید شد بعد از عملیات حاجی را دیدم گفتم: حاجی سیلاوی شهید شد. اولین بار دیدم حاج علی هاشمی نشست بعد گریه کرد. اولین بار در عمرم دیدم که گفت: ((کمرم رو شکست مجید کمرم را شکست)) فقط یکبار دیدمش. والا همیشه تو لحظات سخت جنگ ایشون خونسرد بود با درایت تصمیم می گرفت و دستور می داد و کارش را انجام می داد و رفتارش مثل یک شخص عادی بود.

🌷سردار شهید علی هاشمی🌷

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

📍مثلِ زینب....

🌟در زمستانِ اصفهان که یک شب هوا
خیلی سرد بود بیدار شدم دیدم زینب در جایش نخوابیده، آرام بلند شدم و دیدم رفته در اتاق خالی در آن سرما مشغول خواندن نماز شب است! بعد از نماز وقتی مرا دید با بغض به من نگاه کرد، دلش نمی‌خواست که من در حال خواندن نماز شب او را ببینم، من در تمام عمرم کمتر کسی را دیدم که مثل زینب از نمازخواندن آن قدر لذت ببرد...!

🌷شهیده زینب‌ کمایی🌷

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

📍مواظبت از بیت المال

🌟 زخمی شده بود، پایش را گچ گرفته بودند و توی بیمارستان مریوان بستری بود .
بچه‌ها لباسهایش را شسته بودند خبر دار که شد بلند شد و رفت که لباسهای آنها را بشوید گفتم برادر احمد! پاتون تازه گچ گرفتن اگر گچ آب بخورد و خیس شود پاتون عفونت می کند!
گفت: هیچی نمی شه!
رفت حمام و تمام لباسهای بچه‌ها را شست نیم روزی طول کشید گفتم الان گچ خیس شده و باید عوض شود ولی در کمال ناباوری دیدم که یک قطره هم آب نخورده !!
حاج احمد گفت، چون مال بیت المال بود خیلی مواظب بودم که خیس نشود ....

جاویدالاثر سردار
#حاج_احمد_متوسلیان
📕 ستارگان خاکی ، ج22

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره

📍من در آمریکا زندگی خوشی داشتم اما..

🌟من در آمریکا زندگی خوشی داشتم، از همه نوع امکانات برخوردار بودم ولی همه لذات را سه‌طلاقه کردم و به جنوب لبنان رفتم تا در میان محرومین و مستضعفین زندگی کنم، با فقر و محرومیت آن‌ها آغشته شوم، قلب خود را برای دردها و غم‌های این دل‌شکستگان باز کنم.دائماً در خطر مرگ، زیر بمباران‌های اسرائیل به سر آورم، لذت خود را در آب دیده قرار دهم، تنها آسمان را در سکوت و ظلمت شب، پناهگاه آه‌های سوزان خود کنم.به طور مختصر اگر نمی‌توانم این مظلومین داغ‌دیده را کمکی کنم، لااقل در میان آن‌ها باشم، مثل آن‌ها زندگی کنم و دردها و غم‌های آن‌ها را به قلب خود بپذیرم.می‌خواستم که در این دنیا با سرمایه‌داران و ستمگران محشور نباشم. در جوار آن‌ها نفس نکشم از تمتعات حیات آن‌ها محظوظ نشوم و علم و دانش خود را در قبال پول و لذت زندگی خوش به آن‌ها نفروشم.

🌷شهید دکتر مصطفی چمران🌷

#فرماندهان_جبهه_غرب_کشور

به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
Ещё