راهیان نور

سلام
این متن و نوشته ایه که برا مسابقه دادم قول دادم برای شماهم بذارم ایشاالله خوشتون بیاد و نظرم فراموش نشه لطفا....
...... ..................................................... می نویسم به نام صاحب خاک های شلمچه،
مینویسم به نام صاحب امواج پرخروش اروندرود،
مینویسم به نام صاحب غربت هویزه.
قلم دردست گرفتم تا بنویسم از اشک های ناتمام مادرچشم انتظار.
بنویسم از کمر خمیده یک پدر بعداز داغ پسر.
بنویسم از شهدای سرزمینم.
بنویسم ازغیرت دلیرانم ،
بنویسم از فکه و طلاییه و هورالعین و خرمشهر.
بنویسم ازپل ذهاب و گیلان غرب و تنگه چهارزبر.
بنویسم از مرصادو والفجروبیت المقدس.
بنویسم از صیادشیرازی و چمران و همت.
بنویسم از سربند (یازهرا)و چفیه خونی!
بنویسم از پلاک و گمنامی!
دلم رابین تک واژه ها گم میکنم و پازل شهامت را در دلم می سازم.
چشمانم را میبندم به یاد چشم هایی که دیگربازنشد.
به اشک هایم اجازه ریختن میدهم به حرمت مادر شهید مفقودالاثر.
می خواهم بگویم از هشت سال دفاع مقدس کشورم.
می خواهم برایت قصه شهامت بگویم.
قصه شهادت،قصه شهامت
حواست هست اینجا کجاست؟
این خاک و شن ها آسمانی اند حواست که هست؟
گوشه،گوشه این دشت جوان جان داده است!
حواست که هست؟
اینجا متبرک به خون شهداس! وضو واجب است.
حواست باشد،واردهویزه که میشوی بال فرشته فرش زیرپای تو هست!
می خواهی ازغربت فکه بگویم برایت؟
غربتش شبیه غربت دشت کربلاست!
وارد فکه که میشوی یاد سخن شهید آوینی می افتی：
(مکه برای شما،فکه برای ماست)
شلمچه را صحرافرض مکن!
اینجا قتلگاه هزاران فرشته آسمانی است!
می خواهی برایت از غربت اروند بگویم!؟
انجایی که قتلگاه۱۷۵شهیدگمنام است!
بگویم برایت از عملیات کربلای۴!
عملیاتی که فرشته هارا بادست بسته افلاکی کرد!
می خواهم برایت از گمنامی زین الدین بگویم!
می خواهم برایت از دست جامانده خرازی بگویم!
می خواهم برایت از خوراک کوسه شدن
درتلاطم اروندبگویم!
برایت از انتهای افق حاج احمد بگویم!
بگویم برایت از صحرگاه شلمچه و اروند!
بگویم از غربت گیلان غرب!
بگویم از قرأت قران!
بگویم از صوت زیارت عاشورا!
بگویم ازاشک خشک شده یک مادر!
بگویم ازتنهایی یک پدر!
بگویم از وصایای شهدا!
بگویم از حجب و حیا!
بگویم از امانت چادرمشکی!
بگویم ازغیرت!
بگویم از غربت!
نوشته ادمین✍：
@banobineshan
#کپی_بدون_ذکر_منبع_ممنوع ❌❌❌❌❌❌❌❌❌

سلام
این متن و نوشته ایه که برا مسابقه دادم قول دادم برای شماهم بذارم ایشاالله خوشتون بیاد و نظرم فراموش نشه لطفا....
...... ..................................................... می نویسم به نام صاحب خاک های شلمچه،
مینویسم به نام صاحب امواج پرخروش اروندرود،
مینویسم به نام صاحب غربت هویزه.
قلم دردست گرفتم تا بنویسم از اشک های ناتمام مادرچشم انتظار.
بنویسم از کمر خمیده یک پدر بعداز داغ پسر.
بنویسم از شهدای سرزمینم.
بنویسم ازغیرت دلیرانم ،
بنویسم از فکه و طلاییه و هورالعین و خرمشهر.
بنویسم ازپل ذهاب و گیلان غرب و تنگه چهارزبر.
بنویسم از مرصادو والفجروبیت المقدس.
بنویسم از صیادشیرازی و چمران و همت.
بنویسم از سربند (یازهرا)و چفیه خونی!
بنویسم از پلاک و گمنامی!
دلم رابین تک واژه ها گم میکنم و پازل شهامت را در دلم می سازم.
چشمانم را میبندم به یاد چشم هایی که دیگربازنشد.
به اشک هایم اجازه ریختن میدهم به حرمت مادر شهید مفقودالاثر.
می خواهم بگویم از هشت سال دفاع مقدس کشورم.
می خواهم برایت قصه شهامت بگویم.
قصه شهادت،قصه شهامت
حواست هست اینجا کجاست؟
این خاک و شن ها آسمانی اند حواست که هست؟
گوشه،گوشه این دشت جوان جان داده است!
حواست که هست؟
اینجا متبرک به خون شهداس! وضو واجب است.
حواست باشد،واردهویزه که میشوی بال فرشته فرش زیرپای تو هست!
می خواهی ازغربت فکه بگویم برایت؟
غربتش شبیه غربت دشت کربلاست!
وارد فکه که میشوی یاد سخن شهید آوینی می افتی：
(مکه برای شما،فکه برای ماست)
شلمچه را صحرافرض مکن!
اینجا قتلگاه هزاران فرشته آسمانی است!
می خواهی برایت از غربت اروند بگویم!؟
انجایی که قتلگاه۱۷۵شهیدگمنام است!
بگویم برایت از عملیات کربلای۴!
عملیاتی که فرشته هارا بادست بسته افلاکی کرد!
می خواهم برایت از گمنامی زین الدین بگویم!
می خواهم برایت از دست جامانده خرازی بگویم!
می خواهم برایت از خوراک کوسه شدن
درتلاطم اروندبگویم!
برایت از انتهای افق حاج احمد بگویم!
بگویم برایت از صحرگاه شلمچه و اروند!
بگویم از غربت گیلان غرب!
بگویم از قرأت قران!
بگویم از صوت زیارت عاشورا!
بگویم ازاشک خشک شده یک مادر!
بگویم ازتنهایی یک پدر!
بگویم از وصایای شهدا!
بگویم از حجب و حیا!
بگویم از امانت چادرمشکی!
بگویم ازغیرت!
بگویم از غربت!
نوشته ادمین✍：
@banobineshan
#کپی_بدون_ذکر_منبع_ممنوع ❌❌❌❌❌❌❌❌❌