#عاشقانه_ای_با_شهدا 🌹اوایل ازدواجمان بود
هنوزنمیتونستم خوب غذا درست کنم
🍛یه روز تاس کباب بار گذاشتم و منتظر شدم تا یوسف از سر کار بیاد
همین که اومد ، رفتم سر قابلمه تا ناهار رو بیارم
🍳 ولی دیدم همه ی سیب زمینی ها له شده
🤕 خیلی ناراحت شدم . یه گوشه نشستم زدم زیر گریه
😭وقتی فهمید واسه چی گریه میکنم ، خنده اش گرفت
😝 خودش رفت و غذا رو آورد سر سفره . اون روز اینقدر از غذا
🤩 تعریف کرد که اصلا یادم رفت غذا خراب شده
😅#شهید_کلاهدوز@rahian_nur