💐💐💐💐 @rahian_nur💐قصه ی زندگی این شهید برای من خیلی سوزناک بود. خصوصا قسمتی که نوشته بچه خودش را نمیشناخت..
شهدا فقط خون ندادن.. همه چیزشونو دادن
😭 بخونید همشو تا آخر که برسیم به راز دیدارش با امام حسین :
.
فرمانده شهیدی که امام حسین (ع) را در عملیات والفجر8 دید!
.
🌷سردار شهید علی اصغر خنکدار فرمانده گردان امام محمدباقر.ع. لشکر 25 کربلا .
🌸زمانیکه اصغرآقا به دنیا اومده بود، قسمتی از بدنش کبود بود که پدر و مادرم از پیرمرد عارفی این قضیه را پرسیدند؛ پیرمرد عارف به پدرم گفت: آقای خنکدار این پسر رو دست شما نمی مونه، وقتی به سن جوانی برسه از دنیا می ره، ولی ناراحت نباشید، چون پسرتون راه درستی را در پیش می گیره..
.
⚡قبل از شهادت اصغر خواب دیدم، تو یک اتاقی،جنازه شهيد بود كه شهید را، رو به قبله کرده بودند. رفتم کنار جنازه و از کسانی که پیش جنازه بودند، پرسیدم: جنازه كيست؟ گفتند: به جنازه نگاه کن، خوب دقت کردم، كاغذی بر روی سينه جنازه قرار داشت و نوشته بود: «شهيد علی اصغر خنكدار، سرباز امام زمان (عج) ».
😱آنقدر دیردیر، خونه می آمد که حتی بچه خودش را هم نمی شناخت یه بار آمده بود مرخصی؛ بچه بغل پدرشوهرم بود که اصغر به پدرش گفت: این بچه کیست که انقدر تپل و خشکله؟! پدرشوهرم ناراحت شد و اشک تو چشمانش جمع شد و گفت: خدا صدام رو نابود کنه، که پدر نباید پسر خودش رو بشناسه.
😭.
🌷راز دیدار_کشته ی روی حسین:
.
⚡سید حبیب حسینی می گوید:شهید خنکدار در هنگام وداع، شهید بلباسی را در آغوش گرفته بود و رهایش نمی کرد. در بین خداحافظی بچه ها، وداع آن دو نفر از همه تماشایی تر بود. دقایقی قبل از عملیات والفجر8، علی اصغر چهره ای متفکرانه به خود گرفته بود. وقتی قایق ها به سمت فاو حرکت کردند، در میان تلاطم خروشان اروند، اصغر ناگهان ازجا برخاست و گفت: بچه ها! به خدا سوگند من کربلا را می بینم... آقا اباعبدالله را می بینم... بچه ها بلند شید کربلا را ببینید
😭😭..
از حرفهایش بهت مان زده بود. سخنانش که تمام شد، گلوله ای آمد و درست نشست روی پیشانی اش. آرام وسط قایق زانو زد. خشک مان زده بود. به صورتش خیره شدم، چون قرص ماه می درخشید و خون موهایش را خضاب کرده بود
#زنده_نگهداشتن_یاد_شهدا_کمتر_از_شهادت نیست
@rahian_nur