راهیان نور

#دو_دوست_با_یک_روح_در_دو_بدن
Канал
Логотип телеграм канала راهیان نور
@rahian_nurПродвигать
824
подписчика
8,83 тыс.
фото
786
видео
813
ссылок
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
🌸🌸🌸🌸
🌸 @rahian_nur
🌸
سردار شهید حاج مهدی زارع.
تولد 1334/1/22 بیضاء (فارس).
فرمانده گردان امام حسین.ع.
شهادت 1365/10/4 شلمچه_عملیات کربلای 4.
مزار عاشقی : گلزار شهدای شیراز.کنار شهید سید محمد کدخدا.ردیفی که دقیقا روبروی مزار شهید عباس دوران هست

راز دیدار مهدی با آقا امام علی .ع.

🍁زمستان سال 56 بود که یک خواب جمشید را به آنچه لایقش بود پیوند داد
.
🌸شب از نیمه گذشته بود. جمشید با گونه های خیس در حال نماز و دعا بود. صدای در حیاط او را به خود آورد . در را که باز کرد، موجی از نور او را به عقب راند . چشم هایش به سمت کانون نور خیره شد. از کانون نور طنین صدایی گرم، به دلهره اش پایان داد :

_آرام باش فرزندم، من ..😭 .

خواست خودش را به زمین بیندازد تا پای "آقا" را ببوسد که دست گرم "آقا" بر شانه هایش نشست :

_آرام باش فرزندم! من علی هستم! از امروز نام تو "مهدی" است. تو از سربازان اسلام خواهی بود و بزودی در قیامی بزرگ شریک خواهی شد!😭
.
🍁حیرت زده و مضطرب از خواب برخواست. خیس عرق بود. بوی عطر عجیبی را در فضای اتاق حس میکرد... از خود بیخود شده بود. صدای های های گریه اش ، همه اهل خانه را بیدار کرد و او به نام مهدی می اندیشید ..

📝منبع : فلش کارتهای شهدای استان فارس



#شهید_سید_محمد_کدخدا_روی_موتور_پشت_سر_حاج_مهدی_نشستن
.
#دو_دوست_با_یک_روح_در_دو_بدن
#مزارهایشان_کنار_هم

#شهیدحاج_مهدی_زارع
🌸🌸🌸🌸
🌸 @rahian_nur
🌸
سردار شهید حاج مهدی زارع.
تولد 1334/1/22 بیضاء (فارس).
فرمانده گردان امام حسین.ع.
شهادت 1365/10/4 شلمچه_عملیات کربلای 4.
مزار عاشقی : گلزار شهدای شیراز.کنار شهید سید محمد کدخدا.ردیفی که دقیقا روبروی مزار شهید عباس دوران هست

راز دیدار مهدی با آقا امام علی .ع.

🍁زمستان سال 56 بود که یک خواب جمشید را به آنچه لایقش بود پیوند داد
.
🌸شب از نیمه گذشته بود. جمشید با گونه های خیس در حال نماز و دعا بود. صدای در حیاط او را به خود آورد . در را که باز کرد، موجی از نور او را به عقب راند . چشم هایش به سمت کانون نور خیره شد. از کانون نور طنین صدایی گرم، به دلهره اش پایان داد :

_آرام باش فرزندم، من ..😭 .

خواست خودش را به زمین بیندازد تا پای "آقا" را ببوسد که دست گرم "آقا" بر شانه هایش نشست :

_آرام باش فرزندم! من علی هستم! از امروز نام تو "مهدی" است. تو از سربازان اسلام خواهی بود و بزودی در قیامی بزرگ شریک خواهی شد!😭
.
🍁حیرت زده و مضطرب از خواب برخواست. خیس عرق بود. بوی عطر عجیبی را در فضای اتاق حس میکرد... از خود بیخود شده بود. صدای های های گریه اش ، همه اهل خانه را بیدار کرد و او به نام مهدی می اندیشید ..

📝منبع : فلش کارتهای شهدای استان فارس

ایام سوگواری شهادت آقا امیرالمؤمنین، پدر شیعیان عالم تسلیت باد

#شهید_سید_محمد_کدخدا_روی_موتور_پشت_سر_حاج_مهدی_نشستن
.
#دو_دوست_با_یک_روح_در_دو_بدن
#مزارهایشان_کنار_هم

#شهیدحاج_مهدی_زارع
🌸🌸🌸🌸
🌸 @rahian_nur
🌸
سردار شهید حاج مهدی زارع.
تولد 1334/1/22 بیضاء (فارس).
فرمانده گردان امام حسین.ع.
شهادت 1365/10/4 شلمچه_عملیات کربلای 4.
مزار عاشقی : گلزار شهدای شیراز.کنار شهید سید محمد کدخدا.ردیفی که دقیقا روبروی مزار شهید عباس دوران هست

راز دیدار مهدی با آقا امام علی .ع.

🍁زمستان سال 56 بود که یک خواب جمشید را به آنچه لایقش بود پیوند داد
.
🌸شب از نیمه گذشته بود. جمشید با گونه های خیس در حال نماز و دعا بود. صدای در حیاط او را به خود آورد . در را که باز کرد، موجی از نور او را به عقب راند . چشم هایش به سمت کانون نور خیره شد. از کانون نور طنین صدایی گرم، به دلهره اش پایان داد :

_آرام باش فرزندم، من ..😭 .

خواست خودش را به زمین بیندازد تا پای "آقا" را ببوسد که دست گرم "آقا" بر شانه هایش نشست :

_آرام باش فرزندم! من علی هستم! از امروز نام تو "مهدی" است. تو از سربازان اسلام خواهی بود و بزودی در قیامی بزرگ شریک خواهی شد!😭
.
🍁حیرت زده و مضطرب از خواب برخواست. خیس عرق بود. بوی عطر عجیبی را در فضای اتاق حس میکرد... از خود بیخود شده بود. صدای های های گریه اش ، همه اهل خانه را بیدار کرد و او به نام مهدی می اندیشید ..

📝منبع : فلش کارتهای شهدای استان فارس

ایام سوگواری شهادت آقا امیرالمؤمنین، پدر شیعیان عالم تسلیت باد

#شهید_سید_محمد_کدخدا_روی_موتور_پشت_سر_حاج_مهدی_نشستن
.
#دو_دوست_با_یک_روح_در_دو_بدن
#مزارهایشان_کنار_هم

#شهیدحاج_مهدی_زارع