هر چی از پشت در آشپزخونه خواهش کردم، فایده نداشت. درو بسته بود و میگفت: چیزی نیست. الان تموم میشه.
وقتی اومد بیرون دیدم آشپزخونه رو مرتب کرده، کف آشپزخونه رو شسته، ظرفهارو چیده سر جاشون، روی اجاق گاز و تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه دسته گل.
گفتم: با این کارا منو خجالت زده میکنی.
گفت: فقط خواستم کمکی کرده باشم.
#شهید_علی_صیادشیرازی#به_نقل_همسر@rahian_nur