رادیکال

#شیرکو_بیکس
Канал
Искусство и дизайн
Юмор и развлечения
Психология
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала رادیکال
@radikal_shere_nabПродвигать
111
подписчиков
2,27 тыс.
фото
28
видео
238
ссылок
برترین کانال شعر و ادبیات اشعار برگزیده متن های:عاشقانه،عرفانی،فلسفی و روانشناسی . @radikal_shere_nab ارسال انتقاد و پیشنهادات به صورت ناشناس https://telegram.me/HarfBeManBot?start=MTA3MTE2MDUwOQ ارتباط با ادمین👇 @Sajad_ir021
من از #آزادی رنگهای آن را می خواهم
پیش از سرود
من استقلال واژه هایش را می جویم
پیش از رادیو…
…من رهایی همه ی صداها را طالبم
پیش از تلویزیون
من خواهان خودمختاری جغرافیای همه ی چشمهایم
و پیش از همه ی اینها
ظرفی برای نان
تنگی برای آب
چراغی برای دیوار
و تن پوشی برای سرزمین برهنه…”

#شیرکو_بیکس


@radikal_shere_nab
چه درازنای بی پایانی دارد این فصل
اما من پایداری خواهم کرد
تا تو چون صنوبری بالا شوی
و من تا وقت مرگ
نزد تو خواهم ماند
تا ... تابوت ام را از تو بتراشند...

#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
مگر چه می‌خواهم از وطن؟
جز لقمه‌ای نان و خیالی آسوده.
چه می‌خواهم؟
جز تکه‌ای آفتاب وُ
بارانی که آهسته ببارد.
جز پنجره‌ای که رو به عشق و #آزادی گشوده شود.
مگر چه خواستم از وطن که از من دریغش کردند؟
آه ای میهنِ مغموم
وطنِ از پا افتاده
بدرود ...
بدرود ...

#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
انسانی که با سکوت دم‌خور نشود
نمی‌تواند که با عشق من حرفی بزند
کسی که با چشمش «باد» را نبیند
چگونه می‎تواند کوچم را درک کند
کسی که به صدای سنگ گوش نسپارد
نمی‌تواند صدایم را بشنود
کسی که در ظلمت نزیسته
چگونه به تنهایی من ایمان می‌آورد؟

#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
جهان ،
باردار خاطرات من است
چندان که گویی
زمان یکی ،گهواره یکی و گور یکی است...

#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
ﺑﺎﻓﻨﺪﻩﺍﯼ ٬
ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ؛
ﺗﺮﻧﺞ ﻭ ﺍﺑﺮﯾﺸﻢ ﻣﯽﺑﺎﻓﺖ .
ﮔﻞ ﻣﯽﺑﺎﻓﺖ ،
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺩ
ﻧﻪ ﻓﺮﺷﯽ ﺩﺍﺷﺖ
ﻭ ﻧﻪ ﮐﺴﯽ،
ﮐﻪ ﮔﻠﯽ ﺑﺮ ﮔﻮﺭﺵ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ .

#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
دنبال پاییز اگر گشتی
هیچ جا مرو به جز دل من
دنبال بهار اگر می‌گردی
هر جا می‌خواهی برو به جز دل من

#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
آینه ها مذکر هستند،
کلیدها مذکر،
ادیان مذکر و
خیابان ها مذکر هستند و
قوانین و جنگها و گروهها و ...
و آنکه مادینه است تنها... دو چیزِ معصوم هستند:
اول عشق و
دوم هم درد و رنج !.
ای زنِ مه!
من آمده ام... که مشعلِ سرِ خود را
به دست یکی از جاده های شب هنگامت بسپارم
من آمده ام که بغبغویِ تنهاییت را
ازچارچوب لانه ای بیرون کِشم و
به آسمانش بسپارم،
بسپارمش به انبوهِ جنگل و به ترانه های محلیِ
کوچه هایِ تهیدستان.
من آمده ام سرنوشتت را
به مرگ خود بسپارم، آن دم که مرگِ من در آسمان نیلگون و
به روی باغچه یِ سیاه رنگت، پنجره ای بگشاید،
من می خواهم
در جنگ این عشقِ نوینم ...
به سانِ باران بر رویِ آتش ببارم و
آنگاه جان بسپارم.
من آمده ام... روحم را بر گیسوانت بیاویزم و
با هم
برای آن چراغ و گل و میخک و
آن جام های شراب و کتاب و کمانچه هایی
که فردا کودکان ما می شوند،
تابی از شفق و
تابی از رؤیاهایِ آینده بسازیم...



#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
من
پاره‌پاره‌های تو را جمع خواهم کرد
و خود در تو خواهم خفت
و تو در من خواهی رویید
تو در خون من
سبز خواهی شد
و من می‌ایستم
بر تو باران خواهد بارید
برتو از دو دیده‌ی ابری من
باران خواهد بارید.

چه درازنای بی‌پایانی دارد این فصل
اما من پایداری خواهم کرد
تا تو چون صنوبری بالا شوی
و من تا وقت مرگ
نزد تو خواهم ماند
تا... تابوت‌ام را از تو بتراشند...

#شیرکو_بیکس


@radikal_shere_nab
به باد می‌مانی
شعله نکشیده
خاموشم می‌کنی

به باد می‌مانی
زبانه کشیده
گر می‌گیرم از وزیدنت.


#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
یاحضرت دموکراسی . . . 


گذرت که به کوردستان افتاد 

از سیم خاردار ها که گذشتی 

مین ها رو که دور زدی 

از فشنگهای داغ که جان سالم به در بردی 

از تشنگی جان نباختی 

گورستان فرشتگان را که رد کردی 

پیرزنی جواب سلامت را میدهد 

شاید سواد نوشتن نداشته باشد 

اما شرف مادریش را از حفظ است 

او چند هزار سال است که قهرمان است،

از لوله ی تفنگش نترس 

دستش را ببوس 

سر تعظیم فرود آر

این روز را ثبت کن 

برای فرزندان نامشروع خودت بنویس: «شرافت»را مادرانی میسازند که شهر را برای شغال ها ترک نگفتند . . . 

یا حضرت دموکراسی 

شغال ها دور شهر را محاصره کرده اند 

مادرم میگوید شهر فقط از آن ماست 

مادرم معلم تاریخ نیست،

او فقط مال این سرزمین است

پسرش را برای حفاظت از وطن فرستاد 

او هیچ وقت برگشت، 

نام من را نیشتیمان (وطن) نهاد 

مبادا یادم برود که شهر فقط از آن ماست..

#شیرکو_بیکس


@radikal_shere_nab
تو یک روز نیستی
تمام سالی.
تو یک شب
یا یک کتاب و یک قطره نیستی
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.

اگر دقیقه ای نباشی
ساعت ها از کار می افتند
خانه ها برهوت می شوند
کوچه ها اشک می ریزند
پرندگان، سیه پوش می شوند
و شعرها هم نیست می شوند.

تو فقط باد و باران هشتم ماه مارس نیستی
تو ای دل انگیز شب های تابستانی
گیسوان شب های پاییزی
تو ای سوز بوران عشق
تو نباشی
چه کسی باشد؟!
زن، زن، زن، زن
تو زندگی هستی...


#شیرکو_بیکس

@radikal_shere_nab
تو یک روز نیستی
تمامِ سالی.
تو یک شب
یا یک کتاب و یک قطره نیستی
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی.
اگر دقیقه ای نباشی
ساعت ها از کار می افتند
خانه ها برهوت می شوند
کوچه ها اشک می ریزند
پرندگان، سیَه پوش وُ
شعرها هم نیست می شوند.
.
تو فقط باد و باران هشتمِ ماه مارس نیستی
تو ای دل انگیزِ شب های تابستانی
گیسوان شب های پاییزی
تو ای سوز بوران عشق
تو نباشی
چه کسی باشد؟!
زن، زن، زن، زن
تو زندگی هستی..



#شیرکو_بیکس
ترجمه :
#بابک_زمانی

🕊 @radikal_shere_nab 🕊
"اتحاد"

چهارکودک…
ترک،
فارس،
عرب و
کرد
مردی را به تصویرکشیدند...
اولی: سرش را کشید
دومی: دستان‌اش
سومی: اعضاء و پاهایش
و چهارمی: اسلحه‌ای به
شانه‌اش آویخت.

#شیرکو_بیکس

🕊 @radikal_shere_nab 🕊
واژه‌ را كاشتیم
برای آنكه در دشتها
فردا بروید!
واژه را با باد در‌آمیختیم
تا در آسمان
حقیقت پرواز كند!
شعر را ركاب سنگ كردیم
تا در كوهها
تاریخی نو قیام كند!
ام‍ّا دریغا...دریغ!
دشتها را چنان برگی سوزاندیم
آسمان را قفس كردیم و
كوهها را ترور...
بدین‌گونه شعر نیز
اینك به ویرانه‌ای سوخته مبدل شده است!

#شیرکو_بیکس

🕊 @radikal_shere_nab 🕊
من
پاره پاره های تو را جمع خواهم کرد
و خود در تو خواهم خفت
و تو در من خواهی رویید
تو در خون من
سبز خواهی شد
و من می ایستم
بر تو باران خواهد بارید
برتو از دو دیده ی ابری من
باران خواهد بارید.

چه درازنای بی پایانی دارد این فصل
اما من پایداری خواهم کرد
تا تو چون صنوبری بالا شوی
و من تا وقت مرگ
نزد تو خواهم ماند
تا ... تابوت ام را از تو بتراشند...


#شیرکو_بیکس

🕊 @radikal_shere_nab 🕊
پابرهنه در این شعر قدم نزن
تمام کلماتش خرده‌های شیشه است
چند دقیقه قبل
از بی‌شمار اندوه آینه‌‌ای
افتاد از خیال دست‌هام
شکست بسان غربت‌ام



#شیرکو_بیکس

❄️ @radikal_shere_nab ❄️
در سرزمین من،
روزنامه لال به دنیا می آید،
رادیو کر
و تلویزیون کور...
و کسانی که طالبِ سالم زاده شدنِ این همه باشند را،
لال می کنند می کُشند،
کر می کنند می کُشند،
کور می کنند می کُشند...
در سرزمین من !

آه ! سرزمین من !


#شیرکو_بیکس

❄️ @radikal_shere_nab ❄️
صبح را در آغوش گرفتم
دست‌هایم خیابان نخستین تابش آفتاب شدند و
معبری برای چشمان تو
دهان کوه را بوسیدم
لبانم چشمه‌ای شدند و
زمزمه‌هایت از نو درخشیدند...

#شیرکو_بیکس

❄️ @radikal_shere_nab ❄️
Ещё