Смотреть в Telegram
۱۴ دی فیلمه تاساعت یک تموم نشد بعدشم تا دو نقد خوندم . دو تا ۳ هم تو تلگرام وقت تلف کردم. ظهر ساعت دو بیدار شدم( کلا ۱۱ ساعت خوابه رکوردم ۱۴ ساعته) یه دوساعت دور خودم چرخیدم سریال دیدم و قهوه خوردم که جون درس خوندن بگیرم. از ۴ تا ۷:۳۰ اندازه دو ساعت درس خوندم مامانم وسطش بهش گفتم قراره بریم ملاقات اون فامیلش که جوابش کردن و من واقعا نمی تونستم احساسات ام رو کنترل کنم اما خب اون دوساعت رو به رو خونی گذروندم و حواسم رو به زور پرت کردم. بعدش دوش گرفتم و تو گوشی بودم تا بریم مهمونی دو ساعت اونجا بودیم واقعا ادم های اونجا الکی زور می زدن خوشحال باشن و عحیب غریب بودن قبلا هم برا اینکه هنه دیگه رو مسخره می کردن خوشمم نمی اوند ولی خودشون اوکی بودن و من یاد گرفته بودم در سکوت جوری که به من گیر ندن بخندم چون شوخی هاشون برام لوس بود و مثلا بامزه نیست با اشتباه تلفظی ام شوخی کنه ولی هر چقدر خواست می تونه منطق و تفکر ام رو لای شوخی نقد کنه و این هوشیه که بامزه بودن رو با خودش میاره. همیشه از جمع هاشون برای خاموش کردن مغزم استفاده می کردم ولی این سری عجیب بود ممکن بود اخرین باری باشه که اون ادم رو می بینم و بالاخرهمجبور بودم به مرگ فکر کنم نه اینکه مثل همیشه از پذیرش مرگ بقیه فرار کنم. برگشتیم خونه بابام تو اسنپ با راننده در باره اوم محله حرف می زدن بعد در باره بقیه مسائل مربط به شهر و محله ها. اسنپیه بچه همون محل بود جواب بابام رو با حوصله می داد. به خودم گفتم چرا حرف می زنه چه اطلاعاتی به دستش می رسه بعد فکر کردم و دیدم خب تو فضای مجازی ام اغلب آدما همین حرف های رندم رو می زنن فقط الگوریتم تصمیم می گیره ما کدوم رو ببینیم و ما رو محدود می کنه به لایک های قبلی مون شاید بابام کار درست رو انجام می ده . #خلاصه_روز
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств