بسم رب الشهدا و الصدیقین
بخشی از کتاب
#معبر_دوپازا.
🌸شهید حاج محسن دین شعاری
.
در پادگان ۰۲ شاهرود که بود یکبار صمد برادرش آمد به او سربزند
دید آنجا هم همان محسن مهدیه و پزشک قانونی است! بین همه جور آدمی که در پادگان هستند برای خودش هیئت راه انداخته است، وقت نماز کلی ادم دور و برش بود از هر تیپ و قیافه !
همه باهم وضو میگرفتند و میرفتند توی نماز خانه
برای شب ها هفته ای یک برنامه دعا گذاشته بود..صمد باورش نمیشد بهش گفت پسر اینجا هم که دوباره هیئت راه انداخته ای!
محسن گفت : سربازی اومدم که دلیل نمیشه برنامه هامو کم کنم تازه اینجا باید بیشتر هم کار کرد...!
جاذبه داشت..به خاطر طبع شوخ و ملایمش با همه ارتباط می گرفت
همه دوستش داشتند حرفش را میخواندند..هر برنامه ای میگذاشت همه شرکت میکردند
شاید دوستانش کم تر آدم اهل دعا و زیارت عاشورا دیده بودند که خندیدن و خنداندن جز جدانشدنی شخصیتش باشد با کل پادگان رفاقت و دوستی داشت
@rahian_nur