کانون قرآن و عترت دانشگاه صنعتی شاهرود

#قسمت_دوازدهم
Канал
Религия и духовность
Образование
Социальные сети
Другое
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала کانون قرآن و عترت دانشگاه صنعتی شاهرود
@quran_sutПродвигать
147
подписчиков
2,53 тыс.
фото
461
видео
2,24 тыс.
ссылок
💠 قالَ رَسُولَ الله: «...إِنِّی تَارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی..» 🔰 پیج اینستاگرام کانون : 🔹 instagram.com/quran_sut
کانون قرآن و عترت دانشگاه صنعتی شاهرود
🌒🌓🌔🌕 🌷💐🌸 🌹 🌺 شاهرخ، حرّ انقلاب اسلامی 1⃣ #قسمت_یازدهم ⬅️ #مشهد 🗣 برادر شاهرخ 🔸سه روز از عاشورا گذشته.شاهرخ خیلی جدی تصمیم گرفته و کار در کاباره را رها کرده.عصر بود که آمد خانه.بی مقدمه گفت: پاشین! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد.مادر با…
🌒🌓🌔🌕
🌷💐🌸
🌹
🌺


شاهرخ،حرّ انقلاب اسلامی

1⃣ #قسمت_دوازدهم
⬅️ #انقلاب
🗣 برادر شاهرخ

🔸هر شب در تهران تظاهرات بود.اعتصابات و درگیری ها همه چیز را به هم ریخته بود.از مشهد که برگشتیم.شاهرخ برای نماز جماعت رفت مسجد! خیلی تعجب کردم.فردا شب هم برای نماز مسجد رفت.با چند تا از بچه های انقلابیِ آنجا آشنا شده بود.در همه تظاهرات ها شرکت می کرد.حضور شاهرخ با آن قد و هیکل و قدرت،قوت قلبی برای دوستانش بود.

🔸البته شاهرخ از قبل هم میانه خوبی با شاه و درباری ها نداشت‌.بارها دیده بودم که به شاه و خاندانِ سلطنت فحش می داد.ارادتِ شاهرخ به امام تا آنجا رسید که در همان ایام قبل از انقلاب سینه اش را خالکوبی کرده بود.روی آن هم نوشته بود: خمینی،فدایت شوم!

🔸اوایل بهمن بود.با بچه های مسجد سوار بر موتور ها شدیم.همه به دنبالِ شاهرخ حرکت کردیم.رفتیم اطرافِ بلوارِ کشاورز.جلوی یک رستوران ایستادیم.رستوران تعطیل بود و کسی آنجا نبود.شاهرخ گفت: من می دونم اینجا کجاست.صاحبش یه یهودیِ صهیونیستِ که الان ترسیده و رفته اسرائیل.اینجا اسمش رستورانه اما خیلی از دخترای مسلمون همین جا بی آبرو شدند.پشتِ این سالن محلّ دانس و قمار و... است.بعد سنگی را برداشت.

🔸محکم پرت کرد و شیشه ورودی را شکست.از یکی از بچه ها هم کوکتل مولوتوف را گرفت و به داخل پرت کرد.بعد هم سوارِ موتورها شدیم و سراغ کاباره ها رفتیم.آن شب تا صبح،بیشترِ کاباره ها و دانسینگ های تهران را آتش زدیم.در همان ایامِ پیروزیِ انقلاب شاهد بودم که شاهرخ خیلی تغییر کرده،نماز را اول وقت و در مسجد می خواند.رفقایش هم تغییر کرده بودند.

#ادامه_دارد

🆔 @quran_sut
🌸🍀🌺🌹🌷
📝
📖
📚
📔
#راه_زندگی

1⃣ #قسمت_دوازدهم
⬅️ #رابطه_پرخوری_و_بیماری

💠 «پرخوری» ریشهٔ بسیاری از بیماری هاست و «پرهیز» اصلی ترین درمان خیلی از دردها.
در روایات نیز چنین حکمتی بیان شده است.


🔵 فرمان #روزه نیز اگر حکمتها و فلسفه هایی دارد، یکی هم سامان بخشی به وضعیت بدن و دستگاه های تغذیه در درون و ساخت و ساز های داخلی بدن است.

🔶 #روزه_درمانی نیز که در برخی معالجات به کار گرفته می شود به نوعی استفاده از همین نکته و حکمت است.


⚪️ کم خوردن، از بسیاری از بیماری های جسمی جلوگیری می‌کند.
🔰 #امیرالمؤمنین‌(ع)
📚 غررالحکم،جلد۴،صفحه۵۰۵

🌸 @quran_sut
📕 چه کار کنم از نماز خواندن لذت ببرم؟

سؤالی که خیلی از جوان‌ها می‌پرسند..



#قسمت_دوازدهم

#اقبال_و_ادبار_دل #حال_عبادت #عبادت_تکراری




💠 حتی اگر کسی خیلی اهل سوز و گریه و اشک باشد، این‌طور نیست که همیشه #حال_عبادت داشته باشد. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:«إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً» یعنی دل‌های ما انسان‌ها حالت اقبال و ادبار دارد. به همین دلیل گاهی انسان #حال_عبادت دارد، گاهی هم ندارد و این در حالی است که نمازهای #واجب را همیشه باید بخوانیم، چه حال داشته باشیم، چه حال نداشته باشیم.

💠 عبادتی که هر روز، و روزی پنج مرتبه انسان باید انجام دهد، معلوم است که لازمه این عبادت اصلاً این نیست که حتماً سر آن عبادت، گریه کنیم. اگر لازم بود هر وقت که نماز می‌خوانی حتماً گریه کنی، خدا می‌فرمود «هر موقع حال داشتی نماز بخوان.» اما اتفاقاً خداوند متعال دستور نماز را به گونه‌ای صادر کرده که حال ما را هم بگیرد! یعنی مواقعی که برای ما #سخت هم هست مجبوریم #نماز بخوانیم. لذا نماز خوب خواندن، برای امثال ما که در ابتدای راه هستیم، اصلاً به معنای لذت بردن از نماز نیست و این دقیقاً #سؤالی است که خیلی از اوقات جوان‌ها می‌پرسند:

ـ من چه کار کنم از نماز خواندن لذت ببرم؟

ـ پس کِی می‌خواهی آدم بشوی؟!

- یعنی چه؟ لذت نبردن چه ربطی به آدم شدن دارد؟

ـ اگر کسی بخواهد آدم شود باید با نفس خودش مبارزه کند و این کار در ابتدا #لذت_بخش نیست. خداوند هم عبادتی را طراحی کرده و به تو پیشنهاد داده که از آن لذت نبری! طبیعتاً تکراری بودن نماز، لذتش را از بین می‌برد. خدا خواسته است که تو در جریان سختی‌ها و تلخی‌های این امر تکراری، آدم شوی، رشد کنی و بالا بروی. اگر در ابتدای راه بخواهی از نماز خواندن لذت ببری، که رشد پیدا نمی‌کنی.




📌 #ادامه_دارد...


📗 #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟
✍🏻 #استاد_پناهیان ، ص 52
📚 #کتاب_بازی ...


منبع: کانال رسمی #استاد_پناهیان


🔰 @k_e_quran_etrat
رمان دا قسمت 12
@iranhejab
#رمان_صوتی ، #داستان ، #دا
#قسمت_دوازدهم

⭕️هر روز یک قسمت از این رمان صوتی را در این کانال بشنوید.


🔰 @k_e_quran_etrat
#رمان_صوتی ، #داستان ، #دا
#قسمت_دوازدهم

⭕️هر روز یک قسمت از این رمان صوتی را در این کانال بشنوید.
⭕️برای شنیدن قسمت های قبلی داستان، هشتگ #دا لمس کنید.


🔰 @k_e_quran_etrat
💠#داستان

#نوجوان_وهابی
#مقر_مخفی_سپاه



#قسمت_دوازدهم: ( #مقر_مخفی_سپاه)

.
اون شب، حاجی با اصرار من رو برد خونه اش ... هم جایی برای رفتن نداشتم، هم جرات رفتن به خونه یه روحانی شیعه رو نداشتم ... .
در رو که باز کرد، یا الله گویان وارد خونه شد ... از راهروی ورودی خانه رد شدیم و وارد حال که شدیم؛ یک شوک دیگه به من وارد شد ... .
عکس نسبتا بزرگی از آقای خامنه ای با امام خمینی، روی دیوار بود ... فکر کردم گول خوردم و به جای خونه حاجی، منو آورده به مقر و مراکز مخفی سپاه یا روحانی ها و الانه که ... .
.
ناخودآگاه یه قدم چرخیدم سمت در که فرار کنم ... که محکم پای حاجی رو لگد کردم و از ضرب من، خورد توی دیوار ... .
بدون اینکه چیزی به من بگه یا سوالی بکنه، خانمش رو صدا زد و رفت، لباسش رو عوض کرد ... .
.
اون شب تا صبح، با هر صدای کوچکی از خواب می پریدم و می نشستم ... اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم، فردا با چه چیزی مواجه میشم ... .
.
فردا صبح، حاجی من رو با خودش برد و با ضمانت و تعهد خودش، من رو ثبت نام کرد ... تنها فکری رو که نمی کردم این بود که من، شب رو توی خونه مدیر یکی از اون حوزه های علمیه ای خوابیده بودم که دیگه حتی خواب پذیرش در اونجا رو هم نمی دیدم ...
.
.
💢اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...


◀️ #ادامه_دارد ...

✒️ @k_e_quran_etrat