📖قسمت بیست و
ششم🏷بازگشت امام
🛬اوايل بهمن
🏞بود. با هماهنگي انجام شده، مسئوليت يکي از تيم هاي حفاظت حضرت امام(ره)
🌺 به ما سپرده شد. گروه ما در روز دوازده بهمن
🌹 در انتهاي خيابان آزادي(منتهي به فرودگاه
🛫)به صورت مسلحانه
☄مستقر شد صحنه ورود خودرو
🚗 حضرت امام را فراموش نميکنم.
❌ ابراهيم پروانه وار
🦋به دور شمع
🕯 وجودي حضرت امام ميچرخيد.
🔄 بلافاصله پس از عبور
⬅️اتومبيل
🚗 امام، بچه ها را جمع کرديم. همراه ابراهيم به سمت بهشت زهرا(س)
🌹 رفتيم.امنيت درب اصلي بهشت زهرا(س)
🌺 از سمت جاده قم
🛣به ما سپرده شد. ابراهيم در کنار در ايستاد.
🌷اما دل و جانش در بهشت زهرا(س)
🌹 بود. آنجا که حضرت امام مشغول سخنراني
🎤بودند.ابراهيم ميگفت: صاحب اين انقلاب آمد، ما مطيع ايشانيم.
🌸 از امروز هر چه امام بگويد همان اجرا
✅ميشود.از آن روز به بعد ابراهيم خواب و خوراک نداشت
❌. در ايام دهه فجر چند روزي بود كه هيچكس از ابراهيم خبري نداشت.
😔تا اينكه روز بيستم بهمن دوباره او را ديدم.
👁 بلافاصله پرسيدم: كجائي ابرام جون!؟
🤷♂️ مادرت خيلي نگرانه.
😓مكثي كرد وگفت: توي اين چند روز، من و دوستم تلاش ميكرديم تا مشخصات شهدائي
🌷 كه گمنام بودند را پيداكنيم. چون كسي نبود به وضعيت شهدا
🌹، تو پزشكي قانوني رسيدگي كنه.
٭٭٭
شب
🌃بيست و دوم بهمن بود. ابراهيم با چند تن از جوانان انقلابي براي تصرف کلانتري
✊محل اقدام كردند. آن شب، بعد از تصرف کلانتري 14 با بچه ها مشغول گشت زني
🚶♂️🚶♂️در محل بوديم. صبح
🏞روز بعد، خبر پيروزي
💥 انقالب از راديو
📻 سراسري پخش شد.ابراهيم چند روزي به همراه امير به مدرسه رفاه ميرفت
🚶♂️. او مدتی جزء محافظين حضرت امام بود.
🌺 بعد هم به زندان قصر رفت
🚶♂️ و مدت کوتاهي از محافظين زندان بود. در اين مدت با بچه هاي کميته در مأموريت هايشان همکاري داشت،
✅ ولي رسمًا وارد کميته نشد.
❌ادامه دارد...
#سلام_بر_ابراهیم#شهید_ابراهیم_هادی#رمان#قسمت_بیست_ششم🔰@quran_sut🔰instagram.com/quran_sut