کتاب میرلو شامل چهار بخش است. در بخش نخست نویسنده مروری روشنگرانه و ژرف دارد بر مبحث مهم «فنون اطاعت فردی» که به آنچه او «ذهنکُشی» مینامد منجر میشوند. نویسنده در عین حال نشان میدهد که چگونه باید در دلِ شبِ تاریک استبداد و ارتجاع فکری حاکمان توتالیتر، امیدوار باقی بمانیم و ایمان داشته باشيم که «فردی که شستشوی مغزی شده به محض آنکه به فضای آزاد دموکراتیک بازگردد طلسم هیپنوتیزمش شکسته میشود».
در بخش دوم نویسنده به سراغ «فنون اطاعت جمعی» میرود و سعی دارد تا وجوه متعدد استراتژیهای سیاسی و غیرسیاسی استفادهشده جهت تغییر و فریب احساسات و افکار تودهها را بررسی کند. در بخش سوم کتاب، نویسنده با پرداختن به ماهیت و گستردگی حضور تکنولوژی در زندگی ما به دنبال آن است تا نشان دهد چگونه فناوری به ابزاری مخوف در دست رژيمهای توتالیتر بدل شده تا روح و ذهن مارا به انقیاد درآورند.
در نهایت در بخش پایانی میرلو بر آن است تا سازوکارهای دفاعی و ابزارها و فرصتهایی را برشمرد که در اختیار ماست تا از کنش آزاد و دموکراتیک در مقابل ساختارهای صُلب سیاسی دفاع کنیم. در جایی از این بخش نویسنده یکی از درخشانترین تحلیلهایش را ارائه میدهد: «آزادیای که دموکراسی برای نیل به آن دست و پا میزند آزادی رومانتیک رؤیاهای دوران نوجوانی نیست؛ این آزادی آزادیِ بالغانۀ پرشأن و منزلتیست … هنجارها و قوانین هرگز نمیتوانند کاملاً حافظ آزادی باشند. آزادی همانقدر به شهامت، شرافت و مسئولیتپذیری یکایک ما وابسته است که به خصیصههای کسانی که در رأس حکومتاند. هر خصلتی در ما و در رهبرانمان که به اطاعت کورکورانه از قدرت راه میدهد به آزادی دموکراتیک خیانت میکند.»
#تجاوز_به_ذهن
@qoqnoospub