امام آمد ، امام خانمان سوز چل و چند سال پیشی ، در چنین روز امام آمد ، امام کاسه لیسان امام قاتلان ، دزدان ، خبیثان امام آمد ، امامی پر ز نفرت برای امتی در جهل و غفلت امام آمد ، رسیدش ازسر راه همانکه عکس او بودش بر آن ماه امام آمد ، نشسته بر بلیزر میان امتی مشتاق زر زر امام آمد ، در آن داد وفغان ها که تا مشتی زند بر آن دهانها امام آمد ، بگفتا شاه جلاد فقط قبر و مزار از اوست آباد امام آمد که تا بی هُش نباشیم به آب و برق و نان دلخوش نباشیم امام آمد ، بدون ساز وآواز که مجانی کند هم نفت و هم گاز امام آمد چه بلوایی نمودش امامی که مقوایی نبودش امام آمد ، وامت هم بپا خواست کنارش حزب هایی از چپ و راست امام آمد ، و روشنفکر هایی مجاهدتوده ای بود و فدایی امام آمدکنارش جبهه ملی که خفّت را کند بومی وملی امام آمد، بنی صدر و بهشتی کنارش تا شود ایران بهشتی امام آمد ،کنارش قوم تاتار یه عده مفتخور ملای بیکار امام آمد ،کنارش لاجوردی به تنبانم زترسش مانده زردی امام آمد و خلخالی کنارش همه میکشت با ایل وتبارش امام آمد امام آمد ،امامی از آن دم هم ندارد غم تمامی امام آمد ،و نسل ما به گا رفت ببین اشکان از اینجا تا کجا رفت