جامعه شناسی مردم

Канал
Логотип телеграм канала جامعه شناسی مردم
@popular_sociologyПродвигать
373
подписчика
تاملاتی تلگرافی درباره جامعه، فرهنگ، سیاست و تاریخ ایران و گاه جهان ارتباط با ما : @PopularSociology_admin نشانی ما در اینستاگرام👇 https://instagram.com/Popular_Sociology/
🔻کاهش چشمگیر توجه ایرانیان به انتخابات آمریکا

محمد رستم‌پور

▫️مقایسه تولید محتوا در ۲ پلتفرم جریان‌ساز رسانه‌ای کشور نشان می‌دهد ایرانیان ۲۴ ساعت مانده به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، نسبت به ۴ سال پیش، توجه و اعتنای کمتری به این رویداد داشته‌اند.

بررسی اینستاگرام فارسی از این موضوع حکایت می‌کند تعداد کاربرانی که به انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ پرداخته‌اند، در مقایسه با نوامبر ۲۰۲۰، یک‌پنجم شده و محتواهای مرتبط با رویارویی ترامپ و هریس با کاهشی شدید در مقایسه با رقابت بایدن و ترامپ، عدد یک‌هفتم را ثبت کرده است، در حالی که در دوره پیشین انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، ۱۶۸ هزار محتوا از سوی ۵۲ هزار کاربر در اینستاگرام فارسی منتشر شد، در دوره کنونی تنها ۱۰ هزار کاربر ۲۶ هزار محتوا تولید کردند.

در توئیتر فارسی سال ۲۰۲۴، ۷۰۲ هزار محتوا از سوی ۷۲ هزار کاربر تولید شده بود، در حالی که در همین ارتباط یعنی موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، ۴ سال پیش، ۱۶۰ هزار کاربر، یک میلیون و ۳۰۸ هزار محتوا منتشر کردند.

کاهش «توجه» جامعه ایرانی به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا که یک رویداد اثرگذار جهانی است و می‌تواند به‌ویژه بازارهای مالی را تحت تأثیر قرار دهد، می‌تواند به ۲ دلیل عمده باشد: اولا ایرانیان سیاست‌گریز یا بی‌اعتنا به سیاست شده‌اند و این بی‌توجهی یا اکراه برآمده از مجموعه‌ای از دلایل است که جای آن دارد در مجال و فرصت مناسب‌تری به آن پرداخت.

در وهله دوم، کاهش چشمگیر توجهات به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، می‌تواند به معنی شکست انگاره هژمونی ایالات متحده در حل مسائل و مشکلات جامعه ایرانی نیز باشد. آمریکا دیگر در ذهن ایرانیان ابرقدرت نیست که نتیجه انتخاباتش زیست و جهان ایشان را به هم بریزد یا تعیین کند. این تلقی حاصل دو تجربه نزدیک و دور است.

متن کامل را اینجا می توانید بخوانید

#انتخابات_آمریکا

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
دموکرات‌ها هم ریاست‌جمهوری، هم سنا، و هم مجلس را از دست می‌دهند. یکی از بدترین شکست‌های تاریخ معاصر. یعنی همه اهرم‌های قدرت به دست جمهوری‌خواه‌ها می‌افتد. خوشحالم که جانی‌هایی که نسل‌کشی در غزه را تایید و کمک کردند این گونه مفتضحانه له شدند، و البته نگران از اینکه یک گروه جانی و ملعون جایش را به یک گروه جانی و ملعون دیگر می‌دهد. | علیرضا بازارگان

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻 درباره رای الکترال در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا

علیرضا بازارگان

▫️در انتخابات ریاست جمهوری امریکا مهم نیست که چه فردی در کل کشور بیشتر رای می‌آورد. به عنوان مثال در انتخابات ۲۰۱۶، خانم کلینتون حدود ۳ میلیون رای بیشتر آورد، ولی ترامپ برنده‌ی انتخابات شد.

دلیل این پدیده‌ی عجیب این است که ایالت‌ها به صورت مستقل رای‌گیری می‌کنند. به عبارت دیگر، در امریکا هم‌زمان ۵۰ انتخابات به صورت موازی انجام می‌شود که برآیند آن‌ها رئیس‌جمهور را مشخص خواهد کرد.

پس مهم نیست که شما در کل کشور چه تعداد رای آورده‌اید، بلکه مهم این است که در کدام ایالت‌ها برنده شده‌اید و امتیاز آن‌ها را کسب کرده‌اید. اینکه شما یک ایالت را با اختلاف ۱٪ برنده شوید یا ۲۰٪، در امتیاز شما تفاوتی ایجاد نمی‌کند.

از طرفی وزن ایالت‌ها یکسان نیست. ایالت‌های بزرگ‌تر به اصلاح رای الکترال بیشتری دارند. مثلاً کلفرنیا ۵۵ امتیاز دارد ولی آلاسکا فقط ۳ امتیاز. روی هم رفته ۵۳۸ امتیاز وجود دارد پس هر فردی ۲۷۰ امتیاز کسب کند برنده‌ی انتخابات خواهد شد؛ حتی اگر در ایالت‌های دیگر با اختلاف زیاد ببازد و در کل کشور رای کمتری کسب کند.

برای درک بهتر مطلب یک مثال ساده می‌زنم. فرض کنید در یک مدرسه، پنج کلاس داریم که قرار است با رای خود مدیر مدرسه را انتخاب کنند. ولی این‌طور نیست که همه در حیاط مدرسه جمع شوند و با هم رای بدهند. بلکه هر کلاس جداگانه در داخل خودش رای خواهد داد، و مبصر هر کلاس پس از اطلاع از رای‌های همکلاسی‌های خود، به عنوان نماینده یک رای نهایی از جانب کلاس اعلام می‌کند. حالا ممکن است یک کاندیدا در ۳ کلاس به صورت بسیار ناپلئونی برنده شود و در ۲ کلاس شکست مفتضحانه‌ای داشته باشد. در چنین حالتی این فرد مدیر خواهد شد، در صورتی که اگر همه‌ی رای‌ها را یک‌جا شمارش کنیم، بازنده‌ی انتخابات می‌بود.

#جامعه_شناسی_سیاسی
#آمریکا
#انتخابات_آمریکا

📖 جامعه شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻درباره برکناری گالانت از وزارت جنگ صهیون

علی عبدی

▫️برکناری گالانت از وزارت جنگ توسط نتانیاهو و انتصاب اسرائیل کاتز به این سمت از سوی نتانیاهو فراتر از یکدست سازی کابینه و تغییر مهم در بافت دولت در قبال رئیس جمهور امریکا، معنای مهم دیگری هم دارد.

این انتصاب در گذر از یکسال و یک ماه جنگ طوفان الاقصی و فقدان هرگونه دستاورد نظامی راهبردی برای اسرائیل ، حرکتی در امتداد اصلاحات قضایی و ساختاری ای باید دیده شود که از حدود یکسال پیش از آغاز جنگ توسط نتانیاهو شروع شده بود.

انتصاب کاتز به وزارت جنگ ( به عنوان یک عنصر کاملا سیاسی و فاقد هرگونه پشتوانه روشن نظامی و امنیتی) به معنای سیطره کامل «گارد آهنین» حزب لیکود بر سیستم نظامی رژیم صهیونیستی و تشدید بیش از حد راست‌گرایی بر محور نتانیاهو و مطامع وی خواهد بود. جلوه ای دیگر از چالش جدی صهیونیسم گلوبالیستی با صهیونیسم اورشلیمی.

منظور از گارد آهنین لیکود حلقه سخت پیرامون رهبری نتانیاهو در این حزب است که گونه‌ای سانترالیسم دموکراتیک به سبک احزاب کمونیستی و مارکسیستی و توتالیتر بشود نتانیاهو رقم زده و با تکیه بر نوعی کیش شخصیت و ستایش نتانیاهو، موجب بسط و تثبیت توتالیتاربسم حزبی نتانیاهو در لیکود شده اند. گارد آهنین مشت آهنین نتانیاهو در لیکود برای سلطه و حتی فراتر از آن در فضای سیاسی رژیم صهیونیستی شده است.

از جمله چهره‌های اصلی گارد آهنین لیکود می توان به میری رگو، اسرائیل کاتز، دنی دنون، یاریو لوین، ویکی زوهر، امیر اوخانا و ... می توان نام برد.

سیطره گارد آهنین لیکود بر سیستم نظامی رژیم صهیونیستی آنهم پس از آخرین سنگر حامی نظامی ها در کابینه، یعنی گالانت زمینه تحقیر بیشتر نظامیان و توسعه طلبی بیشتر سیاسی نتانیاهو بر این سیستم خواهد بود که نویدبخش دوره سیاه تری برای آن و تنزل بیشتر قدرت نظامی ها بر ساختار تصمیم گیری این رژیم خواهد بود.

#دشمن_شناسی

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻 انتخابات ۲۰۲۴ ریاست جمهوری آمریکا

علیرضا بازارگان

▫️در هفته‌های اخیر ده‌ها پیام خصوصی و عمومی دریافت کرده‌ام از دوستانی که تقاضا دارند انتخابات آمریکا را پیش‌بینی کنم. شاید دلیل لطفی که دوستان دارند صحیح بودن پیش‌بینی‌هایم در تمامی دوره‌های قبل بوده است

طبیعتا [با توجه به این پیشینه]، دوستان علاقه دارند که در این انتخابات هم پیش‌بینی را بشنوند. ولی، آن‌هایی که حدود ۲۰ سال فعالیت من در نوشتن وبلاگ و کانال و غیره در دنیای مجازی را دنبال کرده‌اند، حتما متوجه شده‌اند که در جریان نسل‌کشی در فلسطین در سال اخیر، چقدر توجه من به آن معطوف بوده است. این جنایت، مانند هیچ فاجعه‌ای نیست که در عمرم دیده باشم و به حدی برایم مهم هست، که حتی انتخابات آمریکا را هم از این قاب نظاره می‌کنم.

در سال ۲۰۲۰ که هنوز بایدن رئیس جمهور نشده بود، در یک مصاحبه توضیح دادم که چقدر او به اسرائیل سرسپرده است. همه فکر می‌کردند ترامپ دشمنی دارد، و من توضیح دادم که هر دو کاندید چه ارتباط نزدیکی با اسرائیل دارند. حتی در آن مصاحبه ارتباط نزدیک هریس با این قوم را هم توضیح دادم. اگر ۳ دقیقه وقت دارید، پیشنهاد می‌کنم این را گوش دهید: اینجا

حالا حدود ۴ سال از آن مصاحبه گذشته است و همه دیدیم که متاسفانه چقدر شقاوت و سرسپردگی این ملعون‌ها به اسرائیل شدید بود. در انتخابات پیش‌رو هم، هر دو کاندید، یعنی چه ترامپ چه هریس، طرفداری کامل خودشان از اسرائیل را اعلام کرده‌اند. شمشیر از رو بسته شده و ابهامی در این زمینه وجود ندارد.

ولی در این میان، حرکتی ولو کوچک، در آمریکا ایجاد شده است که می‌خواهد حزب دموکرات را برای پشتیبانی از نسل‌کشی در فلسطین نقره‌داغ کند. حزب دموکرات یک سال شاهد این نسل‌کشی بوده، و به صورت مستقیم و غیرمستقیم به اسرائیل کمک کرده است. این حرکت می‌گوید، بدون ترس از اینکه ترامپ چه بلایی سرمان خواهد آورد، باید طوری از دموکرات‌ها انتقام بگیریم که تا سال‌های سال بفهمند که حمایتی که از نسل‌کشی کرده‌اند، چه بهای سنگینی برای آن‌ها ایجاد کرده است. در واقع، طرفداران این طرز فکر می‌گویند اینجا دیگر ریاست آمریکا در چهار سال آینده مهم نیست، بلکه باید یک درس تاریخی به حامیان نسل‌کشی داده شود، که نمی‌توانند هر بلایی دوست دارند سر مردم خاورمیانه بیاورند و بعد توقع داشته باشند که در انتخاب بین بد و بدتر آن‌ها را ترجیح دهیم.

انتخابات فردا بسیار نزدیک است. بهترین نظرسنجی‌ها احتمال بردن کاندید‌ها را ۵۰/۵۰ برآورد کرده‌اند. یک تحلیل آماری سنگین درباره نقش مخالفان نسل‌کشی در نتیجه انتخابات کرده‌ام که شاید پس از اعلام نتایج آن را با خوانندگان به اشتراک گذاشتم. ولی فعلا سربسته بگویم که ممکن است همین حرکت کوچک سرنوشت این انتخابات را تغییر دهد. مسلمانانِ آمریکا در شش ایالت میشیگان، پنسیلوانیا، ویسکانسین، نوادا، کارولانا شمالی، و اریزونا امکان زیر و رو کردن نتایج و تغییر رئیس جمهور آینده آمریکا را دارند.

در این دور، پیش‌بینی من این نیست که چه کسی پیروز نهایی انتخابات می‌شود. امروز، بیشتر از اینکه پیش‌بینی کنم، آرزو و دعا می‌کنم. دعا می‌کنم که آه مظلومان دامن جنایت‌کاران را بگیرد. چه در باختن ایالت میشیگان یا پنسیلوانیا با فاصله اندکی که مخالفان نسل‌کشی در آن تعیین‌کننده باشند، چه با بروز نزاع و درگیری در اعلام نتایج، چه با انتخاب فردی که سپاه کفر را تضعیف کند و به لجن بکشد، چه با هر روش دیگری.

لعنت خدا بر اول و آخرشان.

بقره ۱۵۹:
کسانی که دلیل‌های روشن و راهنمایی‌های ما را مخفی می‌کنند، با آنکه آن‌ها را در کتاب‌های آسمانی برای مردم توضیح داده‌ایم، خدا لعنتشان می‌کند و همۀ لعنت‌کنندگان هم لعنتشان می‌کنند.

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻«ملی‌گرایی روش‌شناختی» اصلی‌ترین معظله جامعه شناسی در ایران

میثم مهدیار

۱- مرحوم دکترغلامعباس توسلی از جامعه‌شناسان نسل دوم که از موسسان انجمن جامعه‌شناسی ایران نیز بود در کتاب خاطراتش بارها تاکید کرده مهمترین مشکل جامعه شناسی در ایران عدم ارتباطش با انجمن‌ها و جامعه شناسان خارجی و «بین المللی نشدن» است. شاید با همین تلقی دعوت از جامعه شناسان مشهور جهانی چون هابرماس (‌اوایل دهه هشتاد) ، والرشتاین (در اوایل دهه نود) و یا برونو لاتور ( اواسط دهه نود)‌ برای سفر و حضور در ایران وجهه همت برخی از مراکز و انجمن‌های جامعه‌شناسی بوده است. اما آیا صرف این ارتباط گیری باعث رشد جامعه شناسی در ایران می‌شود؟

۲- از امانوئل والرشتاین که اوایل دهه نود به ایران دعوت شد به عنوان «نظریه پرداز نظام‌های جهانی» یاد‌ می‌شود. لبِّ نظریه والرشتاین (‌درگذشته در ۲۰۱۹) اینست که تبیین تحولات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در کشورها صرفا منوط به متغییرهای درونی و ملی‌شان نیست بلکه بسیاری از این تحولات بواسطه موقعیت‌شان در تقسیم‌کار تاریخی در نظام جهانی رخ می‌دهد. او معتقد بود در این تقسیم کار وظیفه کشورهای پایین‌دست ( حاشیه‌ای یا به قول معروف «جنوب») صرفا تامین مواد اولیه و نیروی کار برای کشورهای فرادست ( هسته، ‌متروپل یا اصطلاحا «شمال») و واردات کالا و فناوری‌ (‌با ارزش‌افزوده‌های بسیار بالا)‌ از آن‌هاست. این تقسیم کار ناعادلانه به تثبیت و بازتولید موقعیت‌های نابرابر این کشورها در «نظام جهانی» منجر می‌شود...
در واقع این گزاره که تحولات در سطح کشورها را نمی‌توان صرفا با متغییرهای داخلی‌شان تبیین کرد بلکه نقش مولفه‌ها و بردارهای «فراملی» را نیز باید به صورت جدی در تبیین‌ها لحاظ کرد مهمترین ارزش افزوده والرشتاین برای جامعه‌شناسی معاصر بخصوص کشورهای فرودست بوده است.در این چارچوب تحلیلی وضعیت کشوری مانند ایران که در پیش از انقلاب در تقسیم کار جهانی در عداد کشورهای جنوب نگه داشته شده بود و فراتر از آن در چهاردهه پس از انقلاب کانون پیکان‌های تهاجمی جنگ و تحریم و فشار بوده است بغرنج‌تر خواهد بود.

۳- با این اوصاف اگرچه والرشتاین آمد و رفت و برای او مجالس تشویق و تمجید هم برگزار شد اما گویا بصیرت‌‌های او هیچگاه در گفتمان غالب جامعه‌شناسی ایران جذب نشده و معظله «ملی گرایی روش شناختی» هنوز چالش اصلی گفتمان جامعه‌شناسی هژمون و متعارف در ایران امروز است. هنوز دولت ملی و اراده و کارکردهای او مهمترین متغییر در تحلیل‌های جامعه‌شناسان ایرانی است. [ نه تنها مهمترین متغییر که گویا تنها متغییر موجود و گویا جامعه شناسی به نوع خاصی از جامعه شناسی سیاسی تقلیل یافته که در آن مرکز همه تحلیل‌ها نظام مستقر است]

۴-«ملی گرایی روش شناختی» یعنی نادیده گرفتن بردارهای بیرونی که از خارج از مرزهای ملی و خارج از اراده دولت مستقر برای ایجاد تغییرات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در ایران اعمال می‌شود؛ یعنی نادیده گرفتن نقش چهاردهه تحریم اقتصادی و فشار سیاسی و امنیتی و جنگ و نیز هزینه‌های میلیارد دلاری فرهنگی و رسانه‌ای سالانه در جهت ایجاد «تغییرات فرهنگی و اجتماعی در ایران» و صرفا تاکید بر مولفه‌های فروملی.

۵- اگرچه به عنوان مثال در میان جامعه‌شناسان غیر ایرانی پژوهشگری چون «جان فوران» در کتاب «مقاومت‌های شکننده» تلاش کرده‌‌ هر دو این متغیرهای فراملی و فروملی را همزمان در یک مدل منطقی تاریخی برای تبیین وقوع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ مدنظر قرار دهد و از این جهت الگوی بدیع و جذابی پدید آورده اما حتی این الگو هم در کاربست متغییرهای فراملی برای تبیین شرایط فرهنگی و اجتماعی پساانقلابی توسط جامعه‌شناسان ایرانی موثر نیفتاده و هنوز نه اثر مکتوب در خوری از این جهت تولید شده و نه حتی در گفتارهای روزمره آن‌ها در رسانه‌ها چنین توجهاتی بروز می‌یابد و گویا در بر همان پاشنه ملی گرایی روش شناختی پیشا والرشتاینی می چرخد. در واقع دعوت از والرشتاین در ابتدای دهه نود خورشیدی و عکس گرفتن با او نشان می‌دهد که موضوع، حداقل، بیگانگی جامعه شناسان ایرانی با نظرگاه والرشتاین نبوده و نیست و احتمالا باید دنبال دلالت‌های غیرنظری برای چنین بی‌توجهی گشت.

۶- معظله «ملی گرایی روش شناختی» بر صفحه بسیاری از ارزیابی‌های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی از وضعیت چهاردهه اخیر جامعه ایرانی ترک می‌اندازد و آن‌ها را به علت یک‌سویه نگری و بی توجهی به واقعیت‌ها بی اعتبار می‌کند. در یک‌ نگاه سخت‌گیرانه تر در ظل این معظله هنوز جامعه‌شناسی «دوران پسا انقلابی ایران» متولد نشده است.

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻دستور صریح رهبر انقلاب درخصوص وعده صادق۳ به تفسیر نیاز ندارد، اقدام عملی می‌خواهد | شتاب‌زده نشوید، اما تعلل هم نکنید

▫️رهبر انقلاب اسلامی صبح روز ششم آبان در دیدار خانواده‌های شهدای امنیت فرمودند: مطلب دوم مربوط به این #حرکت_شرورانه‌ای است که دو شب پیش اینجا انجام دادند. خب، یک غلطی کرد، خودشان هم البته بزرگنمایی می‌کنند. بزرگنمایی آنها غلط است اما توجه داشته باشید کوچک‌انگاری آن هم غلط است. اینکه ما بگوییم: «نه؛ چیزی نبود، اهمیتی نداشت» این هم غلط است.
بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد. اینها دچار #خطای_محاسباتی هستند نسبت به ایران. اینها #ایران را نمی‌شناسند، جوانان ایران را نمی‌شناسند، ملت ایران را نمی‌شناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده ملت ایران را هنوز درست نتوانسته‌اند بفهمند؛ این را ما باید به این‌ها #بفهمانیم. کیفیت کار را مسئولین ما #باید تشخیص بدهند و درست #بفهمند آنچه که صلاح این کشور و این ملت هست آنرا انجام بدهند. [صهیونیستها] باید بدانند ملت ایران کیست، #جوانان_ایران چگونه‌اند، این فکر، این انگیزه، این رشادت، این آمادگی که امروز در ملت ایران وجود دارد، خود این امنیت‌ساز است. این را بایستی حفظ کنیم. ۱۴۰۳/۸/۶

سخنان #رهبر_انقلاب واضح بود و نیاز و تأویل و تفسیر نداشت، اسرائیل نشان داده که در حالت عادی، اهل عقب‌نشینی و قطع شرارت‌هایش نیست، مگر اینکه با ضربه‌ای محکم سرجایش بنشیند.

مثال واضح، اوضاع #سوریه است! اسرائیل هر روز، به صورت منظم و علنی، افراد و اماکنی را در سوریه هدف حملات تروریستی خود قرار می‌دهد! چون در این عرصه قدرت بازدارنده‌ای را احساس نمی‌کند و #پاسخ لازم را از ارتش و دولت سوریه دریافت نمیکند!

اسرائیل با ترور شهیدان سیدرضی، زاهدی، حاج رحیمی، هنیه، سیدحسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین، نشان داده که واقعا این نبرد را به صراحت سرانش از جمله نتانیاهو، #نبرد_مرگ_و_زندگی خود میداند و قصد عقب‌نشینی یا حتی کم کردن حملات خود را ندارد.

این عبور از #خطوط_قرمز، یعنی خط سیر ترور و خشونت، میتواند در مورد ایران نیز ادامه داشته باشد؛ #اگر پاسخ تجاوز و تعدی به #خاک_ایران را در سطح بالا و قدرتمندانه‌ای دریافت نکند و #موازنه_قوا به سمت او سنگینی کند!

تمام بیانات #رهبر_انقلاب که همراهی توامان #بشارت (به اقتدار ایران و قوی‌تر شدن ایران در آینده) و #انذار (از ترس و عدم پاسخ و توجیه نبودن برخی مسئولین از وضعیت فعلی نبرد حیثیتی و مرگ و زندگی) را داشت، هم همین بود!

باید #محاسبات_احمقانه_اسرائیل را به هم بزنید و به اسرائیل نشان دهید که بازی با دم شیر، چه تبعاتی دارد!

بدون شک، هر تفسیر به رأیی از سخنان رهبر انقلاب، مبنی بر عدم پاسخ یا #مماشات جهت حفظ مصالح کشور، دعوت رژیم به ادامه‌ی #تجاوز و #حمله به ایران است

همینطور باید در نظر داشته باشیم که ضمن عدم #بزرگنمایی حملات دشمن؛ اما این مماشات و کوچک‌انگاری رسانه‌ای نیز خطای نابخشودنی است و در واقع، نوعی هم‌دستی در جنایات آینده‌ی این رژیم سرکش و خونخوار، ضد ملت ایران است... | گرالیت

#ژئوپلیتیک_رسانه
      
📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻برداشتن شاخه تنها راه است

کوروش علیانی

▫️سال ۱۳۶۸، هنوز آلمان دو تا بود، و من عضوی از تیم المپیاد ریاضی ایران بودم که برای مسابقات جهانی به آلمان غربی رفتم. غژ و غژ چرخ پیر زنگ‌زده‌ی بلوک شرق درآمده بود و کم و بیش نهضت‌های ملی‌گرا، نژادپرست، و فاشیست در اروپا در حال سر برآوردن بودند. مردم اروپایی گیج و خسته دنبال یک وصله‌ی هویتی می‌گشتند که برهنگی ذهنیشان را بپوشاند و دو گروه بهترین مشتریان ایدیولوژی‌های فاشیستی و نژادپرستانه بودند: پیرانی که سعی می‌کردند خاطرات طلایی زمانی دور را به یاد بیاورند و نوجوانان نادان بی‌تجربه.

یکی دو روز مانده به مسابقات، در التهاب شدید رقابت، با دو نفر از دوستان به پارکی در برانشوایگ رفتیم که کمی آرام بگیریم. پارک پر درخت و پر فراز و نشیب کاملا خلوت بود و ما سه نفر هیچ کس را جز خودمان آن‌جا نیافتیم. که خب چه بهتر، آرامش نیاز داشتیم و این هم آرامش.

بعد از ده پانزده دقیقه قدم زدن از دور صدای فریاد شنیدیم. سه نوجوان کله طلایی سه نوجوان کله سیاه دیده بودند و فریاد می‌زدند. چیزی نگفتیم. دور بودند. اول آرام آرام نزدیک شدند، کم‌کم سرعت گرفتند، و از زمانی شروع کردند دویدن. ترسناک بود. البته هنوز زنده‌سوزی ۱۹۹۳ زولینگن رخ نداده بود، اما به هر حال خبرهایی از حمله‌های نژادپرستانه می‌شنیدیم.

ما هم شروع کردیم تلاش کنیم مودب و متین باشیم و از آن‌ها فاصله بگیریم. من حتی سعی کردم لبخند بزنم که خب خیلی دور بودند و فایده‌ای نداشت. البته که اگر نزدیک بودند هم شاید فایده‌ای نمی‌داشت. در نهایت واقعا فاصله کم‌تر شد چاره‌ای نداشتیم جز دویدن و فرار کردن. ما که شروع کردیم بدویم فریادها و سرعت آن‌ها هم یکباره افزایش یافت.

ترس و التهاب آن روز را نمی‌توان نوشت. یا من بلد نیستم بنویسم. پس خودتان لطفا تصور کنید.
و در میان آن ترس و التهاب (که بنا شد لطفا خودتان تصورش کنید) یک جا کم آوردیم، از نفس افتادیم، یکی ایستاد، و در حالی که نفس‌نفس می‌زد تکه چوبی را از زمین برداشت. ناگهان همه چیز عوض شد. آن‌ها هم ایستادند. به شاخه‌ی خشک توی دست رفیق ما چشم دوختند، صدایشان فرو نشست و تبدیل به غرغر شد و بعد از مدتی مسیرشان را کج کردند و رفتند.

ممکن بود چنین نشود. ممکن بود سراغمان بیایند. منظورم این نیست که تا شاخه را برداری آن آدم‌خوارها راه خودشان را کج خواهند کرد. منظورم این است که برداشتن شاخه تنها راه است. اگر همچنان فرار کنی و از نفس بیفتی و از پشت بهت برسند، هیچ چیز آن‌ها را از کشتنت باز نخواهد داشت.

لزومی دارد با وضع کنونی تطبیق کنم؟

#مقاومت

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻 اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح درباره تجاوز رژیم صهیونیستی علیه ایران

▫️هواپیماهای دشمن صهیونی در تجاوزی آشکار و مغایر با قوانین بین‌المللی از فضای در اختیار ارتش تروریستی آمریکا در عراق در یکصدکیلومتری مرزهای ایران و از راه دور، تعدادی موشک دور بردِ هواپایه که دارای سر جنگی بسیار سبک در حدود یک پنجم کلاهک موشک‌های بالستیک ایرانی می‌باشد را به سمت برخی از رادارهای مرزی در استان‌های ایلام، خوزستان و اطراف استان تهران پرتاب نمودند.

در پی عملکرد به موقع پدافند هوایی کشور، خسارت محدود و کم اثری را وارد و چند سامانه راداری آسیب دیده که تعدادی بلافاصله ترمیم و برخی نیز در حال ترمیم هستند.

با آمادگی پدافند هوایی کشور تعداد قابل توجهی از موشک‌ها ردگیری و رهگیری شده و از ورود هواپیماهای دشمن به حریم هوایی کشور جلوگیری به عمل آمده است.

ایران ضمن محفوظ دانستن حق پاسخ قانونی و مشروع خود در وقت مقتضی، برقراری آتش‌بس پایدار در غزه و لبنان برای جلوگیری از کشتار مردم بی‌پناه و مظلوم را مورد تأکید قرار می‌دهد.

به دولت تروریست پرور و جنایتکار امریکا که نقش محوری در حمایت و پشتیبانی همه جانبه از اقدامات مجرمانه رژیم صهیونی در برهم زدن امنیت منطقه دارد، هشدار داده می‌شود برای جلوگیری از گسترش درگیری و ناامنی در منطقه و کشتار مردم بی‌گناه به ویژه در غزه و لبنان این رژیم غیرقانونی و نامشروع را مهار نموده و خود و هم‌پیمانانش را در باتلاقی که آن رژیم اشغالگر ایجاد نموده است؛ بیش از این گرفتار ننماید.

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻تحقیر اسرائیل

مجتبی نامخواه

▫️شبی که تل‌آویو با موشک‌هایی از ایران، بیش از تخریب، تحقیر شد؛ در تهران و دیگر شهرها و نیز در غزه، یمن، عراق و دیگر جاها، مردم جشن خیابانی برپا کردند. حمله دیشب اما کسی را برنیانگیخت، حتی در تل‌آویو.
این فراتر از بحران سرمایه اجتماعی، سزای رژیمی است که با انسان در ستیز است.
باید امیدوار باشیم تحقق وعدهٔ پاسخ به هر گونه تعرض، بار دیگر آن رژیم جعلی را تحقیر کند اما تحقیری که اسرائیل دیشب متحمل شد، کم از تحقیر وعده صادق۲ نبود.

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻ایران در چه وضعیتی قرار دارد: دلهره یا ترس؟

سیدجواد میری

▫️در این روزها می‌بینم برخی‌ها آشفته هستند و "ما" را از نظام سلطه می‌ترسانند و می‌گویند "استقلال" دستاوردی است که نظام سلطه آنرا می‌خواهد از ما بستاند؛ دیگری "ما" را از "تجزیه" و چندپاره‌شدن می‌هراساند؛ آن یکی می‌گوید "وضع" خراب است ... .

اما به نظرم ما در "احسن التقویم" هستیم و این موقعیت تاریخی به سادگی بدست نیامده است.
چهار سال پیش سخن از "وضعِ در آستانگی" به میان آوردم و همواره "در-آستانه-بودن" دلهره‌آور است اما این وضع مترادف با "فلاکت" و "نابودی" نیست بل نشان از چیزی دارد و آن "قدرت انتخاب" و "امکان انتخاب".

من برخلاف بسیاری از تحلیلگرایان داخلی و خارجی که وضعیت ایران را سلبی و مفلوک جلوه می‌دهند از قضا ایجابی می‌بینم در نسبت با "خودآگاهی تاریخی" که این وضعیت در-آستانگی برایمان به ارمغان آورده است. بنابراین نترسید. ترس ترجمان وضعی نیست که در آن هستیم بل "دلهره" است و آن را دریابیم.

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻 ربات‌های روایت ساز؛ مزرعه تولید انبوه محتوای شبکه ایران اینترنشنال کجاست؟

گرالیت

▫️بسیار طبیعی است که تمام تلاش شبکه ایران اینترنشنال -مانند هر رسانه دیگری- بر #روایت‌سازی، #روایت‌گری، #داده‌سازی و انعکاس داده‌ها در کوتاه‌ترین زمان متمرکز بوده باشد. اما برای بسیاری از کسانی که در حوزه خبرنگاری و تولید محتوا صاحب تجربه هستند، محتوای تولیدی شبکه ایران اینترنشنال در سکوهای رسانه‌ای از نظر نوع محتوا، حجم محتوا، تناوب تولید محتوا و حضور بی وقفه و همزمان در تمام سکوهای رسانه‌های اجتماعی غیرمعمول و فراتر از توانایی‌ها و ظرفیت‌های انسانی به نظر می‌آید.

به یاد بیاوریم که معماران لندنی شرکت دی.ام.ای مدیا، رسانه مادر شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال، همه برای دهه‌ها در حوزه تولید خبر ۲۴ ساعته، #رسانه_جنگ و #جنگ_رسانه ای مهارت‌های بی بدیلی را کسب کرده بودند.
استفان کلیپول خود سپهسالار جنگ رسانه‌ای بوده است و ریچارد سمبروک نیز در جریان پوشش #جنگ_عراق و هم پوشش اخبار حوادث سال ۱۳۸۸ ایران جزء مدیران ارشد خبر بی.بی.سی و بای.بی.سی فارسی بوده است. هر دوی این مدیران شرکت دی.ام.ای مدیا به اهمیت بی رقیب زمان، تولید سلسله وار خبر و روایت سازی در رویدادهای سیاسی و جبهه های جنگ رسانه‌ای اشراف داشتند. به یاد بیاوریم که #رویترز با هوشمندی بی نظیر استفان کلیپول توانست در دهه ۱۹۸۰ پوشش خبری تصاویر میدان تی.آن.مان چین را به سراسر جهان مخابره کند و بی.بی.سی فارسی تنها پس از حوادث سال ۱۳۸۸ بود که توانست موقعیت رسانه ای خود را تثبیت کند.

کارخانه محتواسازی URBS از دل نگاه راهبردی و آینده نگرانه استفان کلیپول، ریچارد سمبروک و رابرت بینون-مدیران ارشد شرکت مادر تلویزیون ایران اینترنشنال زاده شد.

شرکت اوربز متعلق به دو کارآفرین انگلیسی حوزه خبرنگاری و مدیریت داده بود که از سال ۲۰۱۴ بر سیستم‌های فناورانه تولید محتوا فعالیت می‌کردند و هدف‌شان صرفه‌جویی در نیروی انسانی، وقت و هزینه در میدان تولید محتوا برای رسانه های محلی انگلستان بود. دی.ام.ای مدیا با وقت شناسی قابل تحسینی در آوریل سال ۲۰۱۶ شرکت URBS را خریداری کرد، البته تصادفی نیست که سال ۲۰۱۶ همان سالی است که نطفه مشارکت میان سرمایه گذاران سعودی ایران اینترنشنال و اهالی رسانه دی.ام.ای مدیا بسته شد.

اینگونه ستاره اقبال آلن رنویک Alan Renwick و گری راجرز Gary Rogers با سرمایه‌گذاری گسترده دی.ام.ای مدیا در سپهر یک کسب و کار کوچک مقیاس محلی طلوع کرد.
پس از این رویداد نرم‌افزار ساخته شده در شرکت اوربز ربات ساخته شرکت را برای روایت گری و روایت سازی و تولید خبر برای مخاطبانی از سرتاسر جهان، از جمله فارسی زبانان، به کار گرفت تا ده‌ها هزار محتوای کارخانه‌ای رسانه ای با صرف کمترین زمان و کمترین هزینه در تمام سکوهای رسانه ای تولید و منتشر شوند.

محورهای فعالیت‌های خبرنگارانه-فناورانه شرکت URBS در درگاه اینترنتی آنها اینگونه ثبت شده است:

🔸روایت سازی در مقیاس کارخانه‌ای
🔸تولید محتوای خواندنی و جذاب
🔸بهره‌گیری از ربات‌ها برای تولید خبر
🔸تولید انبوه خبر از منابع باز داده‌ای

#ژئوپلیتیک_رسانه
#سواد_رسانه_ای

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻جزایر سه گانه؛ این زخم باز!

علیرضا زادبر

از آذر سال ۱۳۵۰ تقریبا هیچ سالی نیست که دولت تازه تاسیس امارات یا یک کشور ثالث نظیر لیبی، مصر، عراق، چین، روسیه و حالا این روزها اتحادیه اروپا درباره مالکیت جزایر سه گانه حق را به امارات ندهند و یا موضع دوپهلو اتخاذ نکنند! چرا؟ ریشه این "زخم باز" کجاست؟ به ریشه تاریخی این تفاهم نامه می پردازم.
.
نخست اینکه بدون شک از نظر تاریخی مالکیت جزایر سه گانه به ایران تعلق دارد و آنقدر بدیهی است که نیازی به هیچ توضیحی وجود ندارد. از نظر جغرافیایی و مسافت امیرخسرو افشار(دیپلمات شاه) در جلسه شورای امنیت نقشه ای را نشان داد و گفت: تنب بزرگ فقط هفده میل از خاک ایران فاصله دارد و از سوی دیگر هر دو جزیره تقریبا پنجاه میل با راس الخیمه در آن سوی خلیج فارس قرار دارند.

اما مساله چیست؟
در دهه پنجاه دولت انگلستان اعلام کرد قصد ترک خلیج فارس را دارد و نیرودریایی این کشور دیگر در منطقه نخواهد بود. اصرار این بود تا پیش از ترک انگلستان تکلیف نقاط اختلافی مشخص شود. البته فقط مربوط به ایران نبود. دو نقطه از نظر شاه مساله بود که باید حل می‌شد: بحرین و جزایر سه گانه

مساله بحرین با واگذاری و تاسیس دولت حل شد، دولت ایران نیز یک ساعت پس از اعلام رسمی جدایی و تاسیس بحرین به آنان تبریک گفت. شاه در مقابل دنبال استرداد جزایر سه بود. انگلیسی ها تعلل کردند. شاه روابط را با مصر، عربستان، ترکیه و تاحدودی عراق تقویت کرد که در صورت تصرف نظامی جزایر اعتراض نکنند. با این حال لیبی، یمن و عراق معترض بودند.

چرا زخم باز ماند و اشتباه شاه چه بود؟
ابوموسی که مهمترین جزیره بود، شیخ شارجه مدعی آن بود.
دو تنب نیز توسط شیخ راس الخیمه ادعای مالکیت داشت.

شاه با واسطه انگلستان "تذکاریه تفاهم" بین ایران و شارجه را در شش بند پذیرفت.

زخم باز اینجاست:
در بند دو قرار شد هم ایران و هم شارجه در ابوموسی نیرو داشته باشند و پرچم شارجه نیز بر فراز یک "پاسگاه پلیس" برافراشته شود. در واقع مالکیت مشترک! و باز ماندن زخم!

بدتر اینکه موافقت نامه مالی امضا شد که تا نه سال مبلغ یک نیم میلیون لیره به شارجه پرداخته شود و شاه تا سال پنجاه و پنج این مبلغ را پرداخت کرد. نهم آذر سال پنجاه نیروی دریایی ایران وارد جزایر شد و فقط در دو تنب درگیری نظامی کوتاهی با چند کشته درگرفت‌. بلافاصله دولت ایران، امارات را به رسمیت شناخت.

حالا هر سال یکی از ادعاهای امارات بر سر مالکیت جزایر به استناد همین زخم باز و مالکیت مشترک است! توهمی که هیچ گاه محقق نخواهد شد. چه روسیه و چین بگویند و چه اتحادیه اروپا

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻محور مقاومت در میانه چه معرکه‌ایی است؟

سیدجواد میری

▫️یقینناً وضعیت کنونی از منظر نظامی و امنیتی تبیین دقیقی دارد و کارشناسان نظامی آمریکا و اسرائیل نقشه راه مشخصی را دنبال می‌کنند. اما آنچه برای ما از منظر "حرم ایران" مطرح است این است که "معماران حرم" در چه جارچوبی وضعیت کنونی را تبیین و تحدید می‌کنند. مشخص است که مسائل پیچیده نظامی و امنیتی را بنابر ماهیت مسئله نباید و نمی‌توان در عرصه عمومی بیان کرد اما همواره در ساحت رسانه‌ای دال‌هایی ایجاد می‌شود که دلالت بر فهم جامع استراتژیست‌های پشت صحنه نبرد دارد.

اما آنچه مرا واداشت این یادداشت را بنویسم این است که "ترسیم رسانه‌ای مقاومت" را بسیار مخدوش و آشوبناک می‌بینم. به عبارت دیگر، ترسیم رسانه‌ای مقاومت نه تنها فضای عمومی را اقناع نمی‌کند بل موجبات نگرانی و سردرگمی افکار عمومی را هم عمیق‌تر می‌کند. چه باید کرد؟

به نظرم بهترین روش این است که ما بتوانیم درک درستی از حرکت‌های طرف مقابل داشته باشیم. باید از خود بپرسیم "ائتلاف نامرئی" به دنبال چیست؟ در زبان انگلیسی یک مفهومی وجود دارد و آن مفهوم Dismantle است. با پیدا کردن معادل مستقیم فارسی ما نمی‌توانیم ابعاد درونی این مفهوم را که به نوعی شرح حال "وضع کنونی" محور مقاومت است را درک کنیم.

این کلمه از اواخر قرن شانزدهم مورد استعمال قرار گرفته است و به معنای "از بین بردن قابلیت دفاعی استحکامات" است. به سخن دیگر، جمهوری اسلامی ایران در طی یک روند تاریخی دست به ایجاد استحکامات دفاعی با عنوان محور مقاومت زده بود و آنچه در حال رخ دادن است این است که "ائتلاف نامرئی" (در ظاهر اسرائیل) در حال برچیدن این استحکامات در منطقه است.

البته ما به عنوان جامعه‌شناس می‌دانیم که استحکامات نظامی و ترتیبات امنیتی و مناسبات اقتصادی و ساز و کارهای فرهنگی برآمده از یک چارچوب و جهانبینی فکری می‌باشند و اگر "ائتلاف نامرئی" به دنبال از بین بردن قابلیت‌های فیزیکی دفاعی استحکامات "مدافعین حرم" است این استراتژی در همین نقطه نخواهد ایستاد بل به دنبال برچیدن آن تفکر است که توانسته بود به مدت طولانی این استحکامات را سرپا نگه دارد.

به تعبیر دقیق‌تر، برای این که بتوانیم از سردرگمی خارج بشویم باید متوجه باشیم که ما در میانه معرکه‌ایی قرار گرفته‌ایم که نامش در ادبیات استراتژیک Dismantling است؛ یعنی برچیدن استحکامات دفاعی محور مقاومت هم در ابعاد سخت‌افزاری و هم نرم‌افزاری. آنچه من تا به امروز در برساخت رسانه‌ای محور مقاومت مشاهده کرده‌ام مرا به این نتیجه رسانده است که ما هنوز درک درستی از ابعاد معرکه‌ایی که در آن قرار گرفته‌ایم نداریم.

#مقاومت

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻رقص اندر خونِ خود مردان کنند؛ سنوار احیای یک افسانه

بهراد رشوند

▫️حیرت آور! شبیه یکی از سکانس‌های فیلم‌های حماسی هالیوود بود،ریز پرنده‌ای وارد ساختمان نیمه ویران می‌شود، قهرمان قصه، بی آنکه رمقی ‌داشته باشد،به دوربین پهپاد خیره می شود، نه خودش را به مردن زد و نه تسلیم شد.

دست راستش از ساعد شکاف بزرگی خورده بود اما یک تکه چوب در دست چپش داشت هنوز.

مرد می دانست آخرین ثانیه‌های زندگی اش است و خودش پایان بدن خاکی اش را انتخاب کرد.

اگر شالی که به صورت بسته بود باز می‌کرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره می‌شد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، به او شلیک نمی کرد. اما سنوار انتخابش را کرده بود .

دیگر نایی در بدن نداشت اما آخرین پیامش را برای کودکانی که در آن سرزمین به دنیا نیامده اند و‌ یا در گهواره اند ارسال کرد؛یحیی سنوار هیچ سلاحی در دست نداشت اما همان یک تکه چوب را به نمایندگی همه ‌ نداشته هایشان در یک جنگ‌ نا برابر ، پرتاب کرد و احتمالا چند ثانیه بعدش هم کار تمام شد.
آنکه انسوی دوربین نشسته بود نمی دانست به سر چه کسی شلیک کرد اما سنوار می دانست آخرین لحظان زندگی اش در حال ثبت و‌ ضبط است.

دیگر هیج توانی برای بلند شدن نداشت اما چوب را پرتاب کرد تا به پسران سرزمین های غصب شده پیامش را برساند ؛ ما چاره ای نداریم جز جنگیدن ولو چوب خشک برابر پهپاد مسلح!

او در یک ساختمان نیمه ویران، با انتخاب نوع شهادتش ، آخرین پیام را به عنوان فرمانده به بچه های سرزمینش مخابره کرد؛ تا لحظه آخر تسلیم نشوید .

یحیی سنوار با انتخاب نوع شهادتش ،خودش را هزاران هزار بار در اذهان همه آزادی خواهان تاریخ احیا کرد. نه تولد در اردوگاه و‌ نه سال‌های سال اسارت در زندان.
هیچکدام اینها موجب نشد که او آرام شود ، رام وضعیت نابرابر شود،تسلیم شود و همانند عرفات یک روز بگوید؛ خسته شدیم، جنگ دیگر بس است.برای او پایان جنگ روزی بود که زمین از دست رفته به ساکنان اصلی آن سرزمین برگردد.

سنوار از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴ در غزه ماند. پا پس نکشید. فرار نکرد. فرماندهی کرد و لحظه پایان را هم خودش به انتخاب خویشتن برگزید.

یحیی سنوار را تاریخ به خاطر خواهد سپرد با دست قطع شده اش. با نگاه خیره و شجاعانه اش به ریز پرنده قاتل، با تکه چوبی که آخرین سلاحش بود، با آخرین حرکت بدنش که با همه توان چوب را به سمت پهپاد پرتاب کرد.
با گلوله ای که به شقیقه اش شلیک شد و تصویری جاودانه از او ساخت.

او با این پایان ، راه آغاز را به کودکان فلسطینی یاد داد. نترسید، تسلیم نشوید و تا آخرین قطره توان‌تان بجنگید.شاید برای بعضی از ما این واژه‌ها از فرط تکرار تهی از معنی اولیه و‌ ارمانی‌اش شده باشد اما برای آنان که در خون خود غلتی زدند نه .

یحیی سنوار تمام نشد، ارتش غاصب با پخش آن ویدئو بزرگ‌ترین خدمت را به کودکان فلسطینی کرد. آنها حالا می دانند ‌وقتی از افسانه سنوار برایشان می‌گویند دقیقا از چه چیزی حرف می زنند؛مردی که یک رسانه اسراییلی با نشان دادن این فیلم برایش نوشت؛ تا لحظه آخر جنگید.

شبیه دو امدادی بود، سنوار «چوب» را به نفر بعدی داد، اما حرمله‌های تل السلطان رفح نفهمیدند و فاتحانه این فیلم را منتشر کردند

تاریخ با همین فیلم چندثانیه ای بیاد خواهد آورد‌ و شهادت می‌دهد؛ چگونه فرزندان فلسطین با یک تکه چوب، برابر ریزپرنده قاتل، ایستادگی کردند و جنگیدند. این سند بماند برای روزی که قدس آزاد شد. روزی که تاریخ به یاد بیاورد چه کسانی همه آسایش و ۶۰ سال زندگی خویش را به پای این آزادی ریختند و شاید مولانا این صحنه را دیده بود که ۱۰ قرن پیش گفت ؛

رقص و جولان بر سرِ میدان کنند
رقص اندر خونِ خود مردان کنند
چون رهند از دستِ خود دستی زنند
چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند

شبیه یک فیلم هالیوودی بود. حیرت آور و باور نکردنی و این کمترین مزد مجاهدت های مرد جنگی اعراب بود؛ یحیی سنوار.

#مقاومت

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻 شایعات ترور #سردار_قاآنی، اولین و یا آخرین #جنگ_روانی دشمن نخواهد بود.
یهود استاد شایعه وجنگ روانی‌ست...

با اجرا شدن پروتکل‌های امنیتی برای فرماندهان #مقاومت، کسی دسترسی به موقعیت این عزیزان را نداشت. لذا سرویس‌های امنیتی اسرائیل با پروژه روانی و فشار #رسانه‌ای سعی در ایجاد عکس العمل برای اطلاع از موقعیت و وضعیت سردار قاآنی نمودند.

از این رو گاهی موساد با کمک بلندگوهای تبلیغاتی‌اش، تصمیم گرفت سیستم امنیتی ما را به واکنش مجبور کند.
به همین دلیل گاهی خبر از ترور و گاهی هم از جاسوس بودن سردار قاآنی و تحت بازجویی بودن ایشان سخن می‌گفتند!!

با تدبیر صورت گرفته ، ری اکشنی نسبت به این حرکت رسانه‌ای موساد نشان داده نشد تا باز هم تیر موساد به سنگ خورد، و حضور سردار قاآنی فرمانده #سپاه_قدس در مراسم استقبال از پیکر #شهید_نیلفروشان در فرودگاه مهرآباد تهران، مشخص شد که سردار قاآنی نه ترور شدند ، نه سکته کردند و نه جاسوس بودند و این شایعه سازی و انتشار خبرهای فیک توسط رسانه‌های مزدور و پادوهای داخلی آنان نیز نقش بر آب شد.| گرالیت

#ژئوپلیتیک_رسانه

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سردار قاآنی کجاست؟

ارزیابی اهداف  ترور رسانه‌ای سردار قاآنی

تحلیل و پژوهش‌های جنگ‌های ترکیبی

#سواد_رسانه_ای
#مقاومت
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻کنشگری فعال و موضع آفندی ایران

علی علیزاده

▫️در بیست و چهار روز گذشته و از روز حمله پیجری و بعد ترور سید حسن، اسراییل و آمریکا آتش نظامی و رسانه‌ای خود را چندین برابر کردند. در سطح نظامی با بمباران‌های سنگین ضاحیه، تلاش برای قطع راههای مواصلاتی ایران و حزب الله، بمباران دمشق و در نهایت مناطق مسکونی مرکز بیروت.

در سطح رسانه‌ای روانی با تهدید به بمباران تاسیسات زیربنایی ایران، ترور مقامات ارشد ایران، ایجاد بدبینی در افکار عمومی لبنان و جهان عرب از طریق بی‌عمل نشان دادن ایران به مبارزه وجودی حزب الله و در نهایت شائبه علیه سردار قاآنی (عملیات امریکایی که به رسانه قطری میدل‌ایست‌آی برون‌سپاری شده بود).

اما ایران به جای عقب‌نشینی با وعده صادق دو، نماز جمعه رهبری، [ سفر عراقچی به بیروت در اوج تهاجم صهیونیست ها به لبنان] سفر پرمعنای پزشکیان به [ترکمنستان و دیدار با رئیس جمهور]روسیه و حالا سفر شجاعانه قالیباف به قلب معرکه تحرکات خود را یکباره بیشتر و بسیاری از این تهدیدها را خنثی کرد.

کافی است ایران همین مسیر را با اراده ادامه دهد، به وعده‌ها و تضمین‌های آمریکا و حکومتهای وابسته‌اش مثل قطر و سعودی اطمینان نکند، فشار بر دوستانش مثل روسیه و چین را بیشتر و آنها را مجبور به حمایت مستقیم‌تر کند، دولت دموکرات آمریکا را در آستانه انتخاباتش تهدید جدی کند و در یک کلام به جای واکنشی و پدافندی بودن به اسراییل مثل یک سال گذشته در مقام کنشگری فعال و آفندی قرار بگیرد.
در آن صورت شکی نیست که زنجیره پیروزهای اخیر نتانیاهو خیلی زود به زنجیره شکست بدل خواهد شد.

#مقاومت

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻مراحل حملات مهندسی اجتماعی

یک) تحقیق و بررسی
در این مرحله، جمع‌آوری اطلاعات در مورد هدف انجام می‌شود‌. داده‌هایی مانند شغل، سرگرمی، علاقه‌مندی، باورها و همکاران فرد مورد نظر

دو) ارتباط
حمله‌کننده در این مرحله از اطلاعات جمع‌آوری شده استفاده و با هدف ارتباط برقرار می‌کند تا اعتماد او را جلب کند.

سه) فریب
حمله‌کننده در این مرحله هدف را مورد دستکاری ذهنی قرار می‌دهد تا او اطلاعات حساسی را افشا کند یا اقدامی مشخص را انجام دهد.

چهار) خروج
حمله‌کننده در آخر و پس از آنکه داده‌های ارزشمند را استخراج می‌کند و به هدفش می‌رسد، ارتباطش با هدف را با روشی که شک برانگیز نباشد قطع می‌کند.

#سواد_رسانه‌ای

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
🔻صندوق بین‌المللی پول، شورش: این بار پاکستان...

سیدیاسر جبرائیلی

1- «نئولیبرالیسم نظامی» مفهومی است که «عاطب احمد» در مقاله‌ای که برای نشریه علمی Geoforum نوشته، برای تشریح اقتصاد سیاسی پاکستان به کار برده است. احمد استدلال می‌کند که ارتش پاکستان ضمن اینکه نوعی «سرمایه‌داری نظامی» را در این کشور ایجاد کرده، قدرت نظامی را برای اجرای اصلاحات نئولیبرالی نیز اهرم کرده است.
چند ماه پیش که خبر توافق جدید پاکستان و صندوق بین‌المللی پول برای اخذ وام 7 میلیارد دلاری و اجرای بسته جدید اصلاحات نئولیبرالی منتشر شد، روزنامه دنیای اقتصاد که تریبون جریان سرمایه‌داری نئولیبرال در ایران به شمار می‌رود، طی گزارشی از این توافق با تیتر «زنگ اصلاحات اقتصاد همسایه» استقبال کرد و نوشت: «ارتش پاکستان از برنامه شهباز شریف حمایت می‌کند».
2- اهرم‌سازی نیروهای نظامی برای سرکوب معترضان به سیاست‌های نئولیبرالی، یادآور این اظهارات مسعود روغنی زنجانی رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت آقای هاشمی است که در خاطراتش می‌گوید: «من در مجلس استدلال کردم که اگر شما به دنبال اجرای یک سیاست مشخص (تعدیل) هستید، باید منتظر یک سری عواقب اجتماعی-سیاسی باشید و قادر به پرداخت هزینه‌های تصمیم خود هم باشید. مثلا دولت کره سیاست‌های خود را به صورت علنی اعلام می‌کند و به شدت نیز پیگیری می‌کند، وقتی هم با واکنش‌های کارگران و دانشجویان روبرو می‌شود، پلیس را برای سرکوب آنها به خیابان‌ها می‌فرستد».
3- این است که اعتراض و سرکوب، تبدیل به بخش جدایی‌ناپذیر سیاست‌های نئولیبرال شده و ایران و پاکستان و دیروز و امروز نمی‌شناسد. مهرماه 1402 صندوق بین‌المللی پول گزارش مهمی با عنوان «ناآرامی‌های اجتماعی و قیمت سوخت» منتشر کرد. این گزارش که 101 کشور در حال توسعه را در بازه زمانی 2001 تا 2020 مورد مطالعه قرار داده، نتیجه‌گیری کرده بود که افزایش قیمت سوخت، به ویژه در دوره‌هایی که رکود اقتصادی وجود دارد، نوسان نرخ ارز بالاست، هزینه‌های دولت خصوصا در حوزه سلامت و آموزش پائین است و نابرابری در سطوح درآمدی مردم بالاست، موجب شورش‌های ضددولتی شده است. با این وجود، افزایش قیمت سوخت تقریبا جزء لاینفک نسخه‌های اصلاحات اقتصادی بوده که IMF به کشورهای مختلف داده است؛ پاکستان نیز از این قاعده مستثنی نبوده، و حتی طبق مطالعات خود IMF، بدیهی بود که شورش رخ خواهد داد...
4- چندی پیش هفته نامه اکونومیست در گزارشی به «رویه شدن اعتراضات عمومی در کشورهایی که از IMF وام گرفته‌اند» پرداخت و خبر داد که پاکستان برای انجام یک سری «اصلاحات دردناک» با IMF توافق کرده و لذا برای پیشگیری از اعتراضات، تجمعات در اسلام آباد را منع کرده است...
تابستان امسال دولت شهباز شریف در چارچوب بسته توافق شده با IMF افزایش قیمت‌ها را آغاز کرد. روزنامه طلوع پاکستان امروز 15 مهر 1403 در گزارشی نوشته که افزایش قیمت انرژی، ضربه سختی به تولید وارد کرده است. این بسته «دردناک» اما محدود به افزایش قیمت‌ها نیست. طبق گزارش تلویزیون DD India شهباز شریف در راستای سیاست «کوچک سازی دولت»، 150 هزار پرسنل خود را اخراج کرده، 6 وزارتخانه را تعطیل و دو وزارتخانه را نیز ادغام کرده است. تازه این آغاز راه است و اجرای برنامه‌های دردناک تداوم خواهد یافت. نئولیبرالیسم، ویروس دست‌ساز سرمایه‌داری است که دولت‌ها را آلوده می‌کند و آنها را از خادمان ملت، به عاملان سرمایه‌داری تبدیل می‌کند.
5- از امروز خیابان های پاکستان، صحنه شورش مردمی شده که کمرشان زیر فشار نسخه‌های IMF خم شده است. تظاهرکنندگان، هم آزادی «عمران خان» را مطالبه می کنند و هم به تورم معترضند. اما احتمالا در رسانه‌های لیبرال ایرانی، همچون ماجرای بنگلادش، قصه IMF سانسور خواهد شد.
6- چندی پیش به شوخی به یکی از دوستان گفتم «IMF تنها پزشکی است که به بیمار همراه نسخه، وام هم می‌دهد؛ و ایران تنها کشوری است که نسخه های IMF را بدون وام گرفته و اجرا کرده است».
این ایام جریان سرمایه‌داری نئولیبرال ایرانی، در کنار فشاری که برای افزایش نرخ ارز آورده و موفق هم شده، کمپینی نیز برای افزایش قیمت سوخت آغاز کرده است. تاکنون اعتراضات این حقیر به سیاست‌های نئولیبرال، از باب آثار سوء این سیاست‌ها روی سفره مردم بوده و همچنان این اعتراضات به قوت خود باقی است. اما این بار، در میانه درگیری تمام عیار با رژیم صهیونیستی، در شرایط وضع اسفناک اقتصادی مردم که نتیجه اجرای همین سیاست‌هاست، می‌خواهم به صراحت بگویم که هر کس سخن از گران‌سازی می‌زند، در پی براندازی است؛ چه بخواهد، چه نخواهد؛ چه بداند، چه نداند. هرکس دلسوز نظام و انقلاب اسلامی است، در برابر این پروژه براندازی سکوت نکند. تمام!

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology
Telegram Center
Telegram Center
Канал