🔻«منطقه پرواز ممنوع» فيلمي براي تمام فصول
✍️سيديوسف مرادي
🔹فصل اول:سرگرمي يا راهبرد؟
فيلم «منطقه پرواز ممنوع»، در تمام زمان نمايش تو را ميخكوب مي كند، حتي يادت ميرود تنقلات لازم براي اين روزهاي سينماي ايران را كه پر از وقت اضافه است، با خودت نياورده اي!
فيلم تمام جنبه هاي سرگرمي را دارد! اما اين تنها كاركردش نيست، فيلم در پشت لايه ي هيجان انگيزي كه براي مخاطب به نمايش در مي آورد، به تمام معنا استراتژيك هم هست! فيلم مخاطب را تربيت مي كند!
از اين لحاظ به سختي مي توان در سينماي اين سالهاي ايران نمونه اي همچون اين فيلم يافت.
فيلم بدون اينكه شعار دهد «اميد» را به تصوير مي كشد، «روحت را شاد مي كند»، زيبايي هاي «وطنت» را -كه سينماي اين روزهاي ايران كمر همت به زشت نشان دادنش بسته- زيبا به تصوير مي كشد، و براي نوجوان ايراني، دور ترين آرزوها را دست يافتني مي كند.
🔹فصل دوم: به وقت شام!
فيلمِ «منطقه پرواز ممنوع» در هپروت نيست، مدرسه موشها نيست كه نتواني كشورش را تشخيص دهي، داستان خودِ ايران است در اين سالها.
خودش را به نفهمي نمي زند، ترسي ندارد كه يك ايراني ساده را به تصوير بكشد كه زندگي اش و خانواده اش را ترك مي كند و به جنگي مي رود كه سراسرِ فضاي دهه نود ايران را گرفته بود و سينماي ايران آن را نديده است.
«منطقه پرواز ممنوع»، شايد اولين فيلم سينمايي باشد كه به درستي و بدون نشان دادن هيچ خشونتي ماجراي سربازان جهان وطن ايران را به تصوير مي كشد.
«مصطفاي» منطقه پرواز ممنوع از جنس خودمان است، شايد همين همسايه كناري مان باشد، در حالي كه در فيلمِ «به وقت شام» ما آن ايراني هاي خلبان را در اطرافمان نديده ايم و حتي -شايد- مخاطب را به اين نتيجه مي رساند كه دو خلبانِ فيلمِ به وقت شام، به جنگ رفته اند كه صرفا راننده هواپيماهاي مسافربري شوند!
🔹فصل سوم:فعال محيط زيست يا جاسوس صنايع موشكي؟
«منطقه پرواز ممنوع» نمي ترسد، آتش به اختيار است، در اين سالهايي كه حيثيت فعالان مظلوم محيط زيست را عده اي لكه دار كرده اند، به كمك دوست داران واقعي اين عرصه مي آيد و بدون اينكه شعاري دهد، از همه آنها دفاع مي كند.
منطقه پرواز ممنوع از اين لحاظ هم يگانه است، اولين فيلم تاريخ سينماي كودك و نوجوان ايران است كه به موضوع محيط زيست مي پردازد و از معدود فيلمهاي سينماي ايران، كه امنيت ملي، يكي از مهمترين خطوط داستانش است، اما از طرفي اين را مخاطب در فيلم مي بيند نه اينكه فقط مي شنود!
🔹فصل چهارم: «منطقه پرواز ممنوع»؛ منطقه پرواز ممنوع است!
فيلم در آستانه ده سالگي سينماي عمار ايستاده است، سينمايي كه حالا با اين فيلم اعلان خطر را براي سينماي تاريك ايران به صدا در آورده است و واقعيت سينماي ايران را مي نماياند:«پادشاه عريان است».
منطقه پرواز ممنوع، «فانوس عمار» را در اتاق خواب بازيگر نوجوان فيلم گذاشته است تا به سينماي تاريك و رنگ و رورفته ي ايران نويد روزهاي روشنايي را دهد.
اين فيلم از اين جهت هم راهبردي است و بخواهيم يا نخواهيم همانطور كه سينماي كودك و نوجوان را از بن بستِ مدرسه موشها و كلاه قرمزي نجات مي دهد و به شعور مخاطب نوجوان خود كه در اواخر دهه نود زيست مي كند احترام مي گذارد، تمامي سينماي ايران را مورد خطاب خويش قرار مي دهد كه مي توان «اميد»، توانستن، عشق به وطن، محيط زيست و «امنيت» را، بدون خشونت، شوخي هاي مبتذل و ... به تصوير كشيد و در عين حال در قريب به ١٠٠ دقيقه زمان نمايشِ فيلم، نفسها را در سينه حبس كرد!
@piaderu