@piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔹شعری از
#مهران_عزیزیمحض رضای خالق عالم به من بخند
جا جای گریه است؟ نکن؛ مطلقاً بخند
قربان آن دهان مرصع، نگاه کن!
لبخند باطل است، نزن، یک بدن بخند
ما شعر گفتهایم و در این حلقه خواندهایم
ول کن؛ به شعر و شاعر این انجمن بخند
من میشوم برای تو دلقک؛ برای تو
دیوانه می شوم؛... وَ تو بر این شدن بخند
این روزگار خنده ندارد؛ قبول؛ بعد
با من به روزگار بدِ بددهن بخند
فرصت کم است و سرعت دلمردگی زیاد
در تاکسی، سوار موتور، در ترن بخند
شاید ولی به یاد نداری که خنده چیست
باشد تلاش کن، الکی، جان بکن بخند
سهم تو سوت و خنده، از آن بی بهانه ها
باقی تمام عالم غم مال من، بخند
من یک پدر، ولی دم مشک است اشک من
احساس کن که من شدهام پیرزن، بخند
http://uupload.ir/files/8hvu_m.a.jpg☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1860🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید
👆👆👆▪️بخش :
#غزل_معاصر_ایرانزیر نظر مریم جعفری آذرمانی
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید :
👇👇👇👇👇https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryS9xz_VhZlvg