Смотреть в Telegram
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت ؟ که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه‌هایت به قصّه تو هم امشب، درون بستر سینه هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت تهی است دستم اگر نه برای هدید به عشقت چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت چگونه می‌طلبی هوشیاری از من سرمست که رفته‌ایم ز خود پیش چشم هوشربایت هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز به هیچ بند و فسونی نمی‌کنند رهایت دل است جای تو تنها و جز خیال تو کس نیست اگر هر آینه‌، غیر از تویی نشست به جایت هنوز دوست نمی‌دارمت مگر به تمامی؟ که عشق را همه جان دادن است اوج و نهایت در آفتاب نهانم که هر غروب و طلوعی نهم جبین وداع و سر سلام به پایت. #حسین_منزوی ▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا 🆔 @piaderonews  👈
Telegram Center
Telegram Center
Канал