▪️۴. مسئلهی افزایش جمعیت
یکی از ایرادات عملی و منطقی که به تناسخ وارد میشود، مسئلهی افزایش جمعیت جهانی است.
▪️ اگر ارواح به طور مداوم به بدنهای جدید منتقل میشوند، چگونه میتوان افزایش چشمگیر جمعیت انسانها در طی قرون اخیر را توجیه کرد؟
▪️ آیا تعداد ارواح محدود بوده و بهتدریج به بدنهای جدید منتقل شدهاند، یا اینکه ارواح جدیدی به وجود میآیند؟
▪️این پرسش، تناسخ را با مشکلاتی در مورد منشأ و تعداد ارواح مواجه میکند.
▪️۵. مسئلهی هویت شخصی و ثبات آن
تناسخ باعث میشود که روح، پس از ترک یک بدن، به بدنی دیگر منتقل شود.
▪️در این حالت، هویت شخصی فرد چگونه ثابت و پایدار میماند؟
▪️ اگر فردی در زندگی جدید خود، خصوصیات، عادات و شخصیت کاملاً متفاوتی پیدا کند، آیا میتوان گفت که او همان فرد گذشته است؟
▪️ یا اینکه تناسخ تنها به معنای انتقال «روح» به معنای فیزیکی بوده و هویت و شخصیت فردی از بین میرود؟
▪️۶. نقد از منظر علم عصبشناسی
از دیدگاه علمی و عصبشناسی، تجارب، شخصیت و خاطرات ما بهشدت با ساختارهای مغزی و عصبی بدن ما مرتبط هستند. وقتی که فردی میمیرد، مغز و ساختارهای عصبی او از بین میروند.
▪️ چگونه میتوان باور داشت که روحی که از یک بدن جدا شده و وارد بدن دیگری میشود، همچنان تجارب و ویژگیهای قبلی خود را حفظ میکند؟
▪️ این موضوع با اصول علمی سازگار نیست و تناسخ را به یک پدیدهی غیرقابل اثبات از دیدگاه علمی تبدیل میکند.
▪️۷. مسئلهی عدم تداوم هویت فردی
اگر روح از بدنی به بدن دیگر منتقل شود، باید هویت فردی آن روح را تعریف کرد.
▪️ اما اگر در بدن جدید، تمامی خاطرات، تجارب و خصوصیات فردی تغییر یابند، چه چیزی از روح گذشته باقی میماند؟
▪️ آیا این انتقال صرفاً یک «هستهی خالی» از شخصیت را منتقل میکند، یا اینکه روح با تمامی ویژگیهای خود منتقل میشود؟
▪️ عدم وجود شواهد کافی برای نشان دادن تداوم هویت فردی، این موضوع را پیچیده میکند.
🖍به دلیل طولانی شدن نقد ها،آن ها را در دو پست تقدیم کردیم.
📬برای مطالعه در مورد تناسخ روی این
لینک بزنید.
@philosophybimarz