#پیشکشبهپرستارانوپزشکانسرزمینمدوستی در دوری است اکنون...
در تبآلوده زمستانی پر از بوران
خِسخِسی میآید از نای هزاران مرد
از درون سوتک ناز گلوی طفلک معصوم
از صمیم سینههای مادران غم
سرفه میروید؛
سرفههای بیامانِ خشک و دردآگین.
من یقین دارم:
دوستی در دوری است اکنون.
اضطراب جنگ در هر کس
شعلهور اما،
کس نمیداند که دشمن کیست.
دشمنان، این
ناپدیدارانِ هر جایی،
ذرههای بینشانِ شومِ مرگآجین
یکهتازِ عرصههای تنگِ پُر مَرگند.
" آی!
آدمها!"
رستم و گُردآفریدان فراوانی
در دلِ هفتادخوانِ خفگیآور
با پر سیمرغ
در هوای زندگیدادن
به آدمها
پیش میرانند.
با وجود این
پرستارانِ بودنها
آسمان سینهها بیشک
آبی و پُرنور خواهد شد.
چهرههای زردِ ماتمناک
دور از این زنجیرهی جنجال
از ترنم
از سرور و شورهای پاک
از شکوه و شوکتِ بودن
بیگمان سرشار خواهد شد.
#دکتر_احمد_کنجوری@payamedelfan