♨️ تيرهايي كه
زبان ملي فارسي را نشان گرفتهاست
✅ واکنش روزنامه اطلاعات به اقداماتی که موجب تضعیف
#زبان_ملی میگردد
💢 افراد و جريانهايي پروژه آسيبرسان و خطرناکي را در پي گرفته اند؛ که پايههاي گوناگون يگانگي ملي و هويت و تاريخ ايران و به ويژه
زبان پارسي يعني
زبان ملي و رسمي کشور را آماج خود قرار داده است.
💢 درخواستهاي بيجا و نسنجيدهاي مانند: «راه اندازي فرهنگستان براي نيمزبانها و گويشهاي محلي، آموزش (به) آنها در دانشگاهها و سيستم آموزش و پرورش رسمي سراسري کشور آن هم از محل بودجه عمومي، راه اندازي شبکههاي صدا و سيماي دولتي به اين
زبانها، رسميت دادن اداري ـ سياسي به آنها و...» بخشي از اين پروژه است که متاسفانه برخي از آنها نيز تاکنون اجرايي شدهاند.
💢 شماري از کنشگران اين «گفتمان» انحرافي، كار را به جايي رساندهاند که از تريبونهاي رسمي و نيمه رسمي آشکارا به دشنام گويي به
زبان پارسي ميپردازند. و خواهان حذف آن به عنوان
زبان ملي و رسمي شده اند! روشن نيست اين اشخاص، که عموماً حتي توان سخن گفتن روزمره را نيز ندارند، چگونه به خود اجازه ميدهند وارد «معقولات» شوند و درباره مسائلي که کوچکترين تخصصي درباره آنها ندارند، به «اظهار فضل» بپردازند و ناآگاهي و ناداني خود را اينگونه فرياد بزنند؟
💢 آيا پراکندن بذر کينه و دشمني در ميان مردم و جدايي انداختن ميان آنان، نامش «هويت خواهي» است؟ نتيجه اين «هويت خواهي» در شوروي، يوگسلاوي، اوکراين، سودان، اتيوپي، عراق، افغانستان و دهها نمونه ديگر چه بوده است؟
💢 در هر کشوري براي انجام کارهاي بازرگاني، ديواني، آموزشي و پيوند مردم و همچنين نگهداشت پيوستگي فرهنگي و هويتي کشور در درازاي تاريخ، به يک
زبان مليِ رسمي نياز است.
زبان نوين پارسي (پارسي دري) در 1300 سال گذشته دقيقاً ايفاگر چنين نقشي در کشورمان بوده است. اين
زبان نه «اختراع» يک شبه حاکم يا سلطان ويژهاي بوده و نه از صندوقچه خان يا رئيس قبيلهاي بيرون آمده است؛ و نه هرگز به هيچ بخشي از ملت بزرگ ايران «تحميل» شده است.
زبان پارسي برآيند خرد همگاني ايرانيان براي پاسخ به همان نيازهايي است که در بالا گفته شد.
💢 در هيچ بخشي از قوانين بين المللي و در هيچ کدام از قوانين اساسي کشورهاي جهان -از جمله ايران- «حقي» به نام «آموزش (به)
زبان مادري» تعريف نشده است؛ و دولتها نيز موظف به انجام آن نشدهاند. سازمان ملل صرفاً از حکومتها خواسته است که «حق تکلم» به
زبانهاي محلي را رعايت کنند؛ آن هم با اين تبصره که در صورت در خطر ديدن يگانگي ملي، امنيت ملي و يکپارچگي سرزميني، حتي همين «حق تکلم» نيز ميتواند محدود شود.
💢 متاسفانه دولتها در ايران، تاکنون بسيار فراتر از تعهدات بين المللي خود در اين زمينه عمل کرده اند؛ که بدون شک يکي از انگيزههاي زياده خواهيها و گستاخيهاي فزاينده بعضي اشخاص و دستهجات است.
💢 عامل ديگری که در پيدايش اين معضل تاثير داشته، سکوت و بي تفاوتي اديبان و دانشوران کشورمان است. يعني يا اصولاً اعتراضي صورت نميگيرد؛ يا سخني که گفته ميشود آنچنان بيرمق و نقشي که زده ميشود آنچنان کمرنگ است که بي درنگ در هياهو و جنجالهاي تبليغاتي ايران ستيزان ناپديد ميشود به راستي ديگر چه بايد رخ دهد که اين بزرگواران اندکي به خود بيايند و احساس خطر کنند و در برابر اين تاخت و تازهاي فرهنگ ستيزانه، موضع قاطع و شفاف بگيرند.
🖇 متن کامل این یادداشت راهبردی در روزنامه اطلاعات را در لینک زیر بخواند:
https://plink.ir/robOM@Ir_Azariha🆔👉@irandoustan@paniranist_party