سخنان جنجالی و بی پرده منصور نظری در جلسهی سخنرانی محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه در دانشگاه صنعتی شریف در یک رشته توئیت از
twitter.com/alimat1979:
۱. بارها آمدم شما را ببینم ولی نشد، یک ایمیل زدم به ایرنا که رسید دست دفتر شما، تماس گرفتند که حاج آقا [اژهای] دستور دادند به حفاظت قوه که 'رسیدگی بکنند' و نهایتا هم این شد که حفاظت قوه قضاییه 5 مهر، 'ریختند در خانه من'.
۲. اگر به من میگفتند من خودم میرفتم چون به قول خودشان من هر روز در دادسرای قضات و کارکنان دولت بودم. ریختند در خانه[ی من]، با آن وضعیت فجیعی که پیش آمد و خانم من اصلاً هتک حرمتی شد، نه حجاب داشت و غش کرد.
۳.جناب آقای محسنی اژهی ما هیچ معاندتی با جمهوری اسلامی نداریم و با تمام وجود [به آن] اعتقاد داریم. من بارها گفتم ما قصد مبارزه با فساد داشتیم، حالا به صورت اتفاقی و خواست خدا، در این قضیه قرار داده شدیم.
۴. بحث از آنجایی شروع شد که بنده در یک پرونده اتهام داشتم، برای اولین بار پایم به قوه قضاییه باز شد، فکر نمیکردیم همچین اوضاعی باشد. وکلا فاسد شدهاند، رشوه میگیرند و پرداخت میکنند، با
قاضی تبانی میکنند، قضات شمارهها را از توی پرونده درمیآورند به وکلا اطلاع میدهند.
۵. حاج آقا [اژه ای] من اینها را [فساد و تبانی قضات با وکلا] مصداق دارم، دانه به دانه، یعنی من بدون مدرک حرف نمیزنم. با هم در تبانی هستند. کارشناسان رسمی دادگستری به وضع بسیار فجیعی مشغول رشوه و زیرمیزی گرفتن و نوشتن گزارشات خلاف واقع هستند.
۶. من در سیستم که وارد شدم، بعد از پنج سال [فهمیدم] که
#قاضی از طریق واسطهاش ۵۰ میلیون پول میخواهد، کارشناس دادگستری ۲۰ میلیون میخواهد، وکیل خود بنده شده است واسطه.
۷. این موارد را اطلاع دادیم و حفاظت قوه وارد شدند و آن باند اصفهان به هر ترتیب جمعآوری شدند،
قاضی و وکیل و کارشناس دستگیر شدند، اما چه برخوردی شد آقای محسنی اژهای؟
۸. در گزارشات [رشوه گرفتن آن
قاضی]، از دریافت سکهی طلا و تا
#ارتباط_نامشروع با خالهی زندانی بودهاست. ۱۵سال این شخص فاسدی که 'قوهی قضاییه در جریان بوده'، [مشغول کار بوده است]، پروندههایش که از دادسرای انتظامی قضات آمده بود [نشان میدهد]، 'بر جان ومال وناموس مردم'
#حاکم بود!
۹. دراین چندسال که با قوه قضاییه همکاری کردهام [اینها را دیدهام]. من با حفاظت قوه همکاری کردهام، [در سیر همکاری] خانهام را فروختهام رشوه دادهام، به دستوربازپرس به مدت 8[ماه رفتهام] زندان اوین بند قاچاقچیها که اطلاعاتش را بیرون بکشم که یک قاچاقچی با چند
قاضی مرتبط است.
۱۰. همه جور همکاری با قوه قضاییه کردهام. من یک گزارشی علیه معاون قضایی دادگستری چهارمحال و بختیاری دادم، از طریق خود دادسرای انتظامی قضات پاراف شد به دادسرای کارکنان دولت، حاج آقا [اژه ای] هم میدانند صلاحیت رسیدگی به تخلفات کشوری قضات، در اختیار دادسرای کارکنان دولت است.
۱۱. بازپرس به مدت سه سال در این پرونده وارد شد و نهایتاً برای این شخص و حالا آن باندی که پشت سرش بود کیفرخواست صادر شد. من بند یک، صفحهی اول، کیفر خواست را برای شما میخوانم حاج آقا، [کل کیفرخواست] ۸۳ صفحه است. بعد ببینید دادسرای نظامی قضات با این شخص چه کرد؟
۱۲. به والله من رفتم در دفترش، [
قاضی فاسد] بنده را دعوت کرد، گفت من قرار بوده است نمایندهی ویژهی قوهی قضاییه در اصل ۴۴ قانون اساسی بشوم، برادر شهید است این شخص، این قدر سابقهاش [زیاد است]، داشته میرفته بالا که به آنجا برسد.
۱۳ و ۱۴ و ۱۵. من متن کیفر خواست [علیه این شخص که قرار بود بشود نماینده ویژه قوه در اصل ۴۴ قانون اساسی] را میخوانم: «دادستان محترم دادسرای انتظامی قضات، با عنایت به اینکه آقای ن.ا معاون قضایی دادگستری استان چهارمحال و بختیاری در مظان شدید اتهاماتی از قبیل 1. مشارکت یا معاونت در جعل و استفاده از اسناد مجعول، 2. اظهار نظر و اقدام بر خلاف حق، 3. رفتار بر خلاف صریح قانون، 4. تبانی برای بردن مال غیر، 5. اکراه دیگری به فروش مال، 6. اعمال و پذیرش نفوذ بر خلاف حق و مقررات قانونی، 7. گزارش خلاف واقع، 8. تغییر غیر مجلز کاربری اراضی زراعی، 9. سوء استفاده از موقعیت و مقام شغلی قرار داد و با عنایت به این که دلیل توجه به اتهام نامبرده به شرح گزارش پیوست کافی است لذا به استناد تبصرهی یک نظارت بر رفتار قضات و فرمایش مقام معظم رهبری [...]»
۱۶. والله قسم بازپرس به قدری توسط خود دادستان انتظامی قضات، تحت فشار بود، خودش به من گفت «میتوانی این را رسانهای کنی؟ من تحت فشار هستم، دادستان انتظامی قضات امروز زنگ زد که پرونده فلانی را جمعش کن. این پرونده به جایی نمیرسد نظری، هم برای شما بد میشود و هم برای بنده»، 'و شد.'
پایان بخش نخست