‼️ #عبدالرضا_داوری در
#توئیت خود نوشته است : حاکمیت حق مردم است؛ خدا مردم را بر سرنوشتشان حاکم کرده است. هیچ کس، حتی پیامبر، امام معصوم و ولی فقیه حق ندارد چیزی را بر مردم و جامعه تحمیل کند.
آقای داوری احتمالا آیه 6 سوره احزاب را نخوانده و یا به آن دقت نکرده است که «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ...»
پیامبر خدا بر مومنین ولایت دارد و هر چه بگوید و بخواهد مومنین موظف به اجرا هستند که اگر این گونه نبود
#غدیر معنایی نداشت و هر چه برادران اهل سنت می گفتند و می گویند صحت داشت ، اهل حل و عقد و شوری می نشتند و خلیفه بعدی را مشخص می ساختند و باقی مردم باید بیعت می کردند!
این سخن آقای داوری زیر بنای هر چه در اسلام و مذهب حقه جعفری آمده است را زیر سوال می برد و بر اساس آن جنایت و خیانتی که د ر حق امام حق در صدر اسلام شد جنایت نبوده و اصولا نه خانی آمده و نه خانی رفته است!
البته می شود حدس زد که منظور آقای داوری از ردیف کردن پیامبر ، امام معصوم و
#ولایت_فقیه همین آخرین مورد بوده که در آن زمینه هم نکات متعددی را می شود متذکر شد.
طبیعتا منشا مشروعیت ولایت فقیه رضایت مردم بوده، هست و خواهد بود و اگر روزی رضایت مردم از بین رفت و جلب نشد این مشروعیت نیز از بین خواهد رفت، اگر مشروعیت و مقبولیت در نظام ولایت فقیه ارتباط تنگاتنگ با هم دارند و امامی که مقبول نبودد مشروع نیز نیست در باره پیامبر خدا و معصومین این گونه نبوده و نمی تواند باشد، امام علی (ع) در دوره خانه نشینی نیز امام بوده ولی خلافت نداشته است و باقی امامان نیز همین طور.
در اصل پنجم
#قانون_اساسی جمهوری اسلامی آمده است:
«در زمان غیب حضرت ولی عصر "عجل الله تعالی فرجه" در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده دار آن می گردد.»
این اصل قبل از تغییر قانون اساسی در سال 1368، به این گونه بوده است
« : در زمان غیبت حضرت ولی عصر، عجل الله تعالی فرجه، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است، که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که هیچ فقیهی دارای چنین اکثریتی نباشد رهبر یا شورای رهبری مرکب از فقهای واجد شرایط بالا طبق اصل یکصد و هفتم عهده دار آن می گردد.»
در اصل 107 نیز آمده است « پس از مرجع عالیقدر تقلید و رهبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی امام خمینی "قدس سره الشریف" که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقها واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت می کنند؛ هر گاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می کنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می نمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیت های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. »
چنان چه دیده می شود در قانون اساسی منشا مشروعیت ولایت فقیه شناخته شدن از سوی اکثریت مردم به رهبری و انتخاب از سوی خبرگان منتخب مردم دانسته شده است و شبهه مطرح در
توئیت امثال آقای عبدالرضا داوری صحیح به نظر نمی رسد.
در نتیجه درباره پیامبر و امام معصوم، حاکمیت این بزرگواران از سوی خداوند متعال بوده و کسی را یارا و حق
#نپذیرفتن نیست و اگر نپذیرفت گناه قابل مجازات کرده است ولی درباره بعد از معصومین روال آن مشخص بوده و در قانون اساسی آمده است، هر چه طبق قانون اساسی رخ دهد مقابله با آن مجازات دارد و طبیعتا قرار گرفتن در برابر ولی فقیه منتخب از سوی مجلس خبرگان رهبری که اعضای آن نیز منتخب مردم هستند نیز همین حکم را دارد و چیزی بر مردم خلاف نظرشان تحمیل نشده و نمی شود.
اگر قرار بود در هر امری ریز و درشت به رای عمومی مراجعه شود نظام امور به هم می ریخت و هرج و مرج همه جا را فرا می گرفت، عقلا در این زمینه حرکت در مدار
#قانون_اساسی که آن هم از سوی مردم در یک رفراندوم تائید شده است را توصیه می کنند و راه دیگری جز این نیست.
@rohollahaminabadi@oldnewspaper