به بهانهٔ ۱۳بهمن ماه، سالروز درگذشت استاد
#پرویز_یاحقی#جواد_ظل_طاعتویلن در سرآغازِ زندگیِ ایرانیِ خود، حیران مانده بود که چگونه با موسیقی ایرانی کنار بیاید. از یک سو، شاگردانِ رستهٔ «موسیقی دارالفنون» به شیوهٔ اجدادی آن وفادار ماندند و از سوی دیگر شباهتِ صوتی با «کمانچه»، «ویلن» را زیر قیمومیت آن قرار میداد.
«ویلن» نوعی «کمانچه فرنگی» تلقی میشد که آن را به جای زانو، زیر چانه مینهادند. "حسین خان اسماعیلزاده"، _کمانچهکشِ معروف_، نخستین نوازنده «کمانچه فرنگی» نیز شد و با پرورشِ شاگرد، راهِ پرورش آن را هموار کرد.
بیشترِ ویلن نوازان برجستهٔ بعدی در آغاز شاگرد او بودهاند. از جمله زندهیاد "حسین
#یاحقی" (دایی پرویز) و شادروان
#ابوالحسن_صبا. استاد "حسین
یاحقی" کمابیش تا آخر عمر به شیوه استاد نخست خود، وفادار ماند، اما "صبا" با بهره گیری از آموزههای "کلنل وزیری" و با ابتکاراتِ بسیار، زبان تازهای برای ویلنِ ایرانی پدید آورد.
این دو، سال ها، دو شیوهٔ ویلن نوازی قدیم و جدید را نمایندگی میکردند و شاگردانِ بسیاری را نیز، میپروراندند.
"ابوالحسن صبا" که ویلنِ "هنگآفرین" را از یک سو و ویلنِ "اسماعیلزاده" را از سوی دیگر میشنید، آنها را با هم مقایسه میکرد و نتیجه میگرفت که هیچکدام به دردِ موسیقی ایران نمیخورد. او پس از مدتی تأمل و اندیشه، خود دست به کار شد تا شیوهٔ تازهای را پیدا کند و چنین نیز کرد. وی سازگارترین شیوه ویلننوازی ایرانی را پدید آورد و آن را از طُرُقِ تربیتِ شاگردانِ پر شمار در جامعه فراگیر ساخت؛ شیوه غالبی که تا زمان ما رواج داشته است.
با این همه پس از "صبا" نیز، کوشش برای ایجاد روشهای تازه ادامه یافت.
"پرویز
یاحقی" یکی از اندک شمار ویلننوازان پس از صباست که در صددِ ابداعِ روشی تازه در نواختن برآمد و توفیق نسبی هم به دست آورد. شیوه او اگرچه کاملاً فراگیر نشد ولی در میان جوانان، هواخواه بسیار پیدا کرد. "پرویز" خود در گفتگویی خصوصی یکی دو سال قبل از درگذشتش، مغرورانه گفته بود: «سبکی را که من امروز دارم هیچ شباهتی به سبک هیچ یک از استادان من ندارد، سبکی است که به آن سبک پرویز
یاحقی میگویند، خوب و بدش را البته مردم باید قضاوت کنند». و یا، «خیلی اندک است تعداد کسانی که هم نبوغ آهنگسازی دارند و هم مهارت در نوازندگی، یکی از آن آدمهای اندک منم»، که البته پربیراه هم نگفته است.
"پرویز" از نوجوانی به راه موسیقی رفته بود، ابتدا نزدِ دایی خود "حسین
یاحقی" که شیوه "اسماعیلزاده" را نمایندگی میکرد و سپس یکی دو سالی نزد "صبا" به فراگیری پرداخت. استعدادِ خارقالعاده و دریافتِ قوی، او را خیلی زود به مرحله مهارتِ کمالیافتگی رسانید.
در هفتسالگی ردیف را آموخت. یازده ساله بود که سازش شنیدن داشت و پانزده ساله که شد، صدای ویلن او را در استودیوی رادیو ایران ضبط کردند، آن هم زمانی که هنوز قدش به میکروفن نمیرسید. پخش برنامه
#گلهای_رنگارنگ در سال ۱۳۳۶ ظهور نوازنده و آهنگساز تازهای را بشارت میداد.
در این برنامه، استاد
#غلامحسین_بنان آهنگی از استاد "پرویز
یاحقی" را در پیوند با شعری از زنده یاد "اسماعیل نواب صفا" میخواند با عنوان «ای امید دل من کجایی؟» خوانندگان برجسته دیگر نیز بانوانی همچون
#مرضیه،
#مهستی،
#هایده و
#حمیرا با او همکاری داشتند و آهنگهای او را در پیوند با شعر ترانهسرایانی چون "اسماعیل نواب صفا"، "تورج نگهبان" و "بیژن ترقی" خواندند.
از مهمترین ویژگی نواختههای "
یاحقی"، کوشش برای پدید آوردن شیوه تازهای برای ویلننوازی است. در این شیوه نوازنده اولاً از کوکهای غیر متداول استفاده میکرد که خود حجم و رنگ نواختهها را تغییر میدهد. بهرهگیری بیشتر از سیمهای بم و رویارویی مستمر میان بم و زیر و بخصوص به کار گرفتن لرزه و مالش و گلیساندو روی سیمها و از سوی دیگر آرشهکشیهای شتابنده و هیجانزده، تمهیدات دیگر مورد استفاده در نواختن است. این تمهیدات، البته پیش از "
یاحقی" در موسیقی عامیانه شهری به کار گرفته میشد و تکرار مستمر آن، کار را به ابتذال میکشید. "پرویز" اما حد و اندازه نگه میداشت. او مرزِ میان شیریننوازی و بیگانهنوازی را میشناخت و تا آنجا از تمهیدات یاد شده بهره میگرفت که نواختههایش ایرانی باقی بماند و در عین حال جاذبهای پرشور و حال، پیدا کند. استاد "
یاحقی" توانایی ویژهای در ساخت و پرداختِ چهار مضراب داشت...
ادامه در فایل PDF پیوست
👇👇#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan