شریعت، گروگان مصلحت نظام است
به بهانه ماجرای
#گوهر_خیراندیشبله داستان از این قرار است که خانمی که هنرپیشه است در عروسی دختر خود رقصیده است. این را حکومت گناهی میداند قابل مجازات.
این بازی تکراری و سرگرم کننده برای حکومت و جامعه شده است که هر از گاهی تشت کسی را از بام میاندازند و بعد میگویند خلافکار گرفتیم! وای که شریعت و دین صدمه دید!
این بازی تکراری و عادت شده اما هیجانانگیز هم است. روایت است که مجاهدین خلق در جریان انتقاد از خود، از هوادار اعتراف میگیرند. همین اعتراف موجب میشود که هوادار، نقطه ضعف داشته باشد تا از سازمان خارج یا بر آن نشورد.
البته این روش جواب نداده است.
داستان در حکومت اسلامی ایران هم همین است. همه باید به نظام بدهکار باشند؛ هر کس به سهم و با توجه جایگاه خویش.
میدانید و میدانند که هنرپیشه باید بازی کند. اگر نقش نکند مرده است.
خوب این هنرپیشه اشتباه از نظر حکومت میکند؛پس مجازاتی یا گزکی برای افشاگری در نزد حکومت خواهد داشت تا همیشه گردنش در برابر حکومت کج باشد!
مصلحت نظام چنین ایجاب میکند.
اما چرا این را میگویم؟ وقتی ناگهان هر هنرپیشه موضع یا کاری خلاف منافع حکومت میکند یا گزک داده شدهاش را به حکومت فراموش میکند و امری را تمکین نمیکند، ناگهان افشاگری علیه او شروع میشود که بله فلان و فلان فلان...
افشا کننده هم فقط میتواند در حکومت یا با حکومت باشد که چنین اطلاعات ریز و درشتی از فرد متهم دارد.
اما مسأله اصلی این نوشتار، نسبت شرع است با آنچه که ”خلاف شرع” خوانده میشود.
حکومت دینی در ایران، شریعت را گروگان مصلحت نظام گرفته است.
این گروگانگیری به امر دیگری هم کمک کرده که روحانیون سنتی را هم گروگان حکومت کرده است!
حکومتی که از تمام احوال چهرههای مشهور خبر دارد، چرا هر بار مسألهای را علم میکند که: بله اسلام در خطر افتاد!
حکومت در الگوسازی اجباری ادعای خود در جامعه شکست خورده است. اما نمیتواند این را اعلام کند چون به مصلحت نظام نیست!
اما شریعت اگر موفق نشود، مشکل شریعت نیست؛ بلکه مشکل مقلّد یا معتقد است. این دو با هم فرق دارند.
✍🏻 #تقی_رحمانیادامه
👇🏻https://bit.ly/2x456Wu#شاه_فرتوت_ابریقستان@oldkingofebrighestan